فرزانه متین- رما، آخرین ساخته آلفونسو کوآرون مکزیکی با اولین اکرانش در هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز خبر از آن می داد که با درامی شاخص، خلاقانه و هنرمندانه روبه رو هستیم که اکران سراسری اش نیز صحه بر این مطلب گذاشت. این فیلم، با برنده شدن در دو شاخه بهترین فیلم خارجی و بهترین کارگردانی در مراسم گلدن گلوب و نامزدی در نه رشته اسکار و دریافت سه اسکار برای بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری باعث شد بهترین درام ۲۰۱۸ لقب بگیرد .رما را بیش از آن که شاهکار نامید باید گفت درامی زنانه و در ستایش زنانی است که سر تسلیم فرو نمی آورند.
آلفونسو ساخت رما را مدیون خدمتکاری به نام لینو در دوران کودکی اش است که وی را با سینما آشنا کرد و حالا این کارگردان مکزیکی برای ادای دین به این زن، فیلمی منطبق بر واقعیت های دوره کودکی و در میان بحبوحه جنگ کثیف در سال ۱۹۷۱ و اعتراضات دانشجویی می سازد . با تماشای رما ما با واقعیت همسو نمی شویم بلکه واقعیت را در آغوش می گیریم و با نگاهی موشکافانه با تک تک جزییات همذات پنداری می کنیم.
داستان رما روایت کننده زندگی زنی به نام کلئو از اهالی بومی مکزیک است و در محلهی رما در مکزیکوسیتی در خانوادهای متوسط خدمتکار است که ناخواسته باردار می شود و در همان حین پدر خانواده، زنش ، سوفیا را ترک می کند.کلئو و سوفیا دو بحران موازی را برای ما روایت می کنند که چگونه کلئو با فرزند ناخواسته در شکمش می خواهد زندگی کند و سوفیا مادر ۴ بچه قد و نیم قد با شوهری که به او خیانت کرده باید بار زندگی را به دوش بکشد در سکانس پارک ماشین توسط پدر و زد و خوردهای کوچک ماشین با دیوارهای پارکینگ در ابتدا به مخاطب این هشدار داده می شود که این مرد متعلق به این زن و خانواده نیست و جایی هم در آینده نخواهد داشت. از این رو آینده هر دوی زنان مبهم و تار است. « مهم نیست درباره زنان چه می گویند، ماهمیشه تنهاییم.»یکی تامل برانگیزترین دیالوگ هایی است که در دقیقه ۹۱ در فیلم توسط سوفیا به خدمتکار گفته می شود .
دو صحنهی فیلم به شدت تکان دهنده و اثرگذار بر است، صحنه ایی که کلئو به هنگام وضع حمل می خواهد از سرنوشت فرزندش با خبر شود که در نهایت نوزاد مرده را در آغوش می گیرد و صحنه بعدی سکانس آخر فیلم است که سوفیا و ۴ بچه اش به همراه کلئو در بغل یکدیگرند و از پشت آنان نوری بر این صحنه می تابد که به دو زن اصلی فیلم خبر از آینده ای روشن می دهد و سعی می کند ناراحتی مخاطب را در سکانس های احساسی، رفع کند. تکرا واژه «ماجراجویی»از سوی سوفیا وفرزندانش به ما القاء می کند زندگی بدون مردان در جریان است و شاید هم حتی شکل و شمایل ماجراگونه به خود بگیرد. به گفته این کارگردان مکزیکی سه مولفه اساسی در فیلم به آن پرداخته شده: فیلمی با محوریت کلئو، خدمتکار خانواده، فیلمبرداری سیاه و سفید مدرن و داستان بر اساس خاطره و بازسازی دقیق تمام اتفاقات و از دید من مولفهی چهارمی هم در میان است؛ تسلیم ناپذیری زنان در برابر مشکلات
در نهایت، طردشدگی، اختافات طبقاتی، اعتراضات سیاسی و جنگ کثیف، نابرابری های جنسیتی و… همگی در فیلم رما دست به دست هم داده تا این کارگردان اثرش را تبدیل به شاهکاری کند که جایش در هالیوود خالی بود.