حوالی سال ۸۶ فیلم «دیوار» برای اکران و پروانه نمایش به مشکل خورد؛ موضوعی که باعث بروز حاشیههایی برای این فیلم شد، نشستن بازیگر زن فیلم روی موتورسیکلت بود. آن زمان اعتقاد ما بر این بود که اختلافی میان زن و مرد برای رانندگی موتورسیکلت وجود ندارد. اگر مردها میتوانند راکب موتور باشند، زنها هم میتوانند با حفظ موازینی که قانون تعیین کرده، این کار را انجام دهند. از طرفی، ایده اصلی ساخت این فیلم براساس واقعیات جامعه بود. همان زمان در برخی از پارکهای تهران، زنانی بودند که در قالب برنامههای سرگرمی شهربازیها، با موتور رانندگی میکردند و حرکات آکروباتیک را به نمایش میگذاشتند. بنابراین، «دیوار» براساس زندگی دخترانی ساخته شد که شغلشان این بود و از راه آن، نان درمیآوردند.
اما از همان ابتدا، فیلم با مخالفتها و حاشیههایی همراه شد و بسیاری درک نکردند که پرداختن به این موضوع، انجام وظیفه سینما در قبال بخشی از معضلات اجتماعی و چالشهای فرهنگی کشور است.
یکی از مخالفان سرسخت این فیلم، سردار رویانیان بود که آن زمان فرماندهی پلیس راهنمایی و رانندگی را برعهده داشت. ایشان نامهای نوشته و خواستار ممانعت از اکران فیلم شده بودند تا به قول معروف، فیلم بخوابد! آن زمان هم اگر درست به خاطر داشته باشید، شرایط بهگونهای بود که وزارت ارشاد در زمینه سینما چندان نقش مؤثری نداشت و تصمیمات درباره سینما بیرون از این وزارتخانه گرفته میشد. در نهایت هم فیلم براساس همین حبوبغضها، با ۳۰ مورد سانسور همراه شد و مخالفان آن، با نحوه اکران بد فیلم که به زمینخوردن آن انجامید، نشان دادند که تنها به سانسور اکتفا نمیکنند.
اگر تاریخ معاصر را مرور کنید، شاهد خواهید بود که جامعه ما با مشکلاتی در این سالها روبهرو بوده که بازداشت دو زن موتورسوار در دزفول، در برابر آنها چندان به چشم نمیآید، اما شنیدن خبرهایی مشابه با این، به ما یادآوری میکند که اگر مانع از فعالیتهای هنری فرهنگساز در جامعه نمیشدند، امروز شاهد بروز چنین ماجراهایی نبودیم. شاید اگر آن سالها، بر سر راه اکران فیلم «دیوار» سنگاندازی نمیشد، امروز جامعه شنونده خبر بازداشت دو زن موتورسوار نبود. سینما در روزگاری میتوانست نقش فرهنگساز خود را در جامعه ایفا کند و با نمایش آثاری که روی معضلات اجتماعی تمرکز کردهاند، نقشی فعال در بدنه جامعه داشته باشد، اما چنین نقشی در آن سالها، به فراموشی سپرده شد و طبیعی است که امروز اخبار بحرانهای اجتماعی، یکی بعد از دیگری به گوش میرسد.