نادر کریمیجونی درروزنامه جهان صنعت نوشت :
تجربه مناظرههای گذشته نه فقط دستاندرکاران صداوسیما که تصمیمگیران درباره تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری را هم به محافظهکاری وارد کرده و باعث شده شیوههای محدودکننده و محافظهکارانهای برای اجرای مناظرهها در نظر گرفته شود.
در مناظرهای که جمعه گذشته برگزار شد، تقریبا بیش از نیمی از زمان به اظهارات انفرادی تحت عنوان پاسخ به سوال و ارائه جمعبندی اختصاص داده شد. در این صحبتها قرار نبود هیچ کلامی در رد اظهارات یا رفتار و عملکرد نامزدهای دیگر گفته شود. در واقع پرسیدن یک سوال از یک نامزد و قرار دادن پاسخ وی در معرض نقد دیگران اساس مناظرهها را تشکیل میدهد اما سوالهای حوزه اجتماعی آنچنان کلی و بیحاشیه بود که جایی برای چالش میان نامزدها باقی نگذاشت.
موضوعهایی مانند دفاع از حقوق زنان و کودکان، افزایش جرم و جنایت، مواد مخدر و… موضوعهایی بود که میتوانست مورد توجه و نقد قرار گیرد و به تضارب آرا بینجامد. علاوه بر این به جای مناظرههای ششجانبه که هر نفر میتواند به طور پراکنده سخن بگوید، چرا مناظره میان دو نامزد برگزار نشد که در آن مواضع و رویکردهای هر نامزد در مواجهه با رقیب، مورد بررسی قرار گیرد.
هراس از زنده شدن درگیریهای لفظی به سبک انتخابات ۸۸ و پرهیز از مواجهه دوطرفه میان نامزدها، صداوسیما را بر آن داشت تا با به میدان آوردن همه نامزدها و پرسیدن سوالات تکراری و نهچندان چالشبرانگیز، مناظرهای هدایتشده برگزار کند و از خطر افشاگریهای حسابنشده و گاه غیرقابل کنترل نامزدها بگریزد. مدیران صداوسیما به این ترتیب میخواهند نامزدها را در حصاری که گفتارشان را هدایت و محدود میکند، نگه دارند و از بیان آنچه احتمالا نامطلوب یا افشای اسرار مگو خوانده میشود، پرهیز کنند.
این امر البته میتواند توصیه مقامات ارشد نظام باشد که میخواهند کنترل اوضاع از دست خارج نشود و آنچه نباید رسانهای شود، در جلوی دوربینها و میکروفنها بیان نشود. به این ترتیب مناظره جمعه گذشته با تریبون آزادی که این روزها از صداوسیما پخش میشود و در آن اظهارات مردم به طور گزینشی روی آنتن میرود تفاوت چندانی ندارد چراکه در مناظرهها به دلیل زنده بودن و عدم امکان اجرای ویرایش و سانسور، آب را از سرچشمه بستهاند و گربه را دم حجله کشتهاند.
به این ترتیب آنچه جمعهها از سیمای جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان مناظره پخش میشود، تریبونی است که اگرچه شکل و فرمی آزاد دارد ولی نامزدها به بند کشیده شدهاند و کمتر اجازه چالش یا نقد رقیب را پیدا میکنند. حال این سوال مطرح است که اگر قرار بود مناظره به مصاحبه یکطرفه و تریبون کنترلشده تبدیل شود، اصلا چه نیازی به اجرای مناظره بود و دیگر اینکه زنده یا مرده این به اصطلاح مناظره چه تفاوتی میکرد؟