یک کارگردان فیلم کوتاه معتقد است:اصلا دلم نمیخواهد مخاطب به بهانه رایگان بودن سینما، فیلم کوتاه ببیند. دوست دارم مخاطب ما هم مثل همه دنیا برای فیلم دیدنش هزینه کند (البته که هزینه فیلم کوتاه کمتر است). فیلم هایی که قرار است رایگان دیده شوند احتمالاً سه سال از تاریخ ساختشان گذشته است، نه فیلمهایی که تازه ساخته شدهاند! ضمن اینکه با این شیوه به فیلمساز فیلم کوتاه احترام گذاشته میشود.
به گزارش سینماسینما، سعید نجاتی مدرس سینما و فیلمساز جوان کشورمان، ۱۴ فیلم کوتاه داستانی و تجربهگرا را در کارنامه خود دارد. او با فیلم کوتاه «دابُر» که اولین نمایش رسمیاش است؛ در سی و ششمین جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد.
سعید نجاتی کارگردان فیلم کوتاه «دابُر» درباره مخاطب جهانی فیلمهایش و سفرهایی که به فستیوالهای مختلف داشته است گفت: فیلمساز یا هنرمند چیزی به جز مخاطب نمیخواهد و به دنبال مخاطبش میگردد و بسیار برایش خوشایند خواهد بود که این مخاطب، جهانی هم باشد. از چندین سال پیش تصمیم گرفتم علاوه بر اینکه فیلمهایم در فستیوالهای خارجی پذیرفته میشوند، حضور هم داشته باشم و اتفاقاً طولانی مدت در آن کشور میماندم و رویکردم این نبود که فقط یک مهمان توریستی باشم. قصدم این بود در این مسیر، با دبیر و دیگر اعضای آن فستیوال تعامل داشته باشم و شیوه برگزاری، داوری و … فستیوالها را بررسی میکردم و به همین دلیل در حال حاضر از چند و چون فستیوالهایی که حضور داشتهام، خیلی خوب اطلاع دارم. نکته بعدی این بود که خیلی علاقهمند به انتقال تجربیاتم از سفرهایم هستم چون میدانم اطلاعات درباره برخی فستیوالهای محلی آن قدر کم است که فیلمساز عملاً بدون هیچگونه پیشینهای به آنجا سفر میکند، به همین دلیل تصمیم گرفتم در مورد این فستیوالها بنویسم و این موضوع، از ویزا گرفتن را شامل میشد تا آداب فیلم دیدن و دیگر جزییات در آن فستیوال.
در طول سفرهایی که به کشورهای مختلف برای حضور در فستیوالها داشتم، احساس کردم مهمترین نکتهای که برای به دست آوردن مخاطب جهانی وجود دارد، این است که در مورد خودم و جامعه خودم فیلم بسازم و این نگاه یک فیلمساز است که برای مخاطب جهانی مهم است.
وی با اشاره به برخی تابوهای موجود در جامعه برای رسیدن به هدف مذکور، درباره ایده اولیه فیلم کوتاه «دابُر» توضیح داد: موضوع این فیلم درباره چگونگی برخورد والدین با بلوغ فرزندشان است و در رابطه با این موضوع، در ایران و برعکس تصور عمومی، در دیگر کشورهای دنیا، تابویی وجود دارد، البته من نخواستهام جامعهام را به گونهای، خوشایند کشورهای دیگر نشان دهم. میدانیم که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند که درگیر این موضوع هستند. من در مورد این موضوع تحقیقات بسیاری در ایران و دنیا داشتم و با اطمینان میگویم این موضوع نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورها نیز تابو است و خیلی راحت با آن برخورد نمیشود. به همین دلیل تصمیم گرفتم و سعی کردم برخورد یک پدر ایرانی را با دخترش که او هم نمیداند چه اتفاقی برایش افتاده است، در فیلمنامه جای دهم و این ایده به ذهنم رسید.
وی همچنین در مورد اینکه چرا فیلمنامه «دابُر» را به صورت مشترک با فاطمه اشعری نوشته است، یادآور شد: من خیلی اعتقاد به کار تخصصی در سینما و مسائل دارم چراکه تا زمانی که متخصص یک کار وجود دارد، چرا باید در آن کار دخالت کنم البته منتقد نگاهی که نسبت به تئوری مولف در ایران وجود دارد، هستم که به گمانم به سینمای ایران آسیب میرساند و همه میخواهند خودشان هم فیلمنامه بنویسند، هم بازی کنند، هم فیلمبرداری کنند و فقط بگویند مولف تمام و کمال هستند. البته این به آن معنا نیست که این اتفاق بدی باشد ولی مطمئناً تعداد کمی افراد وجود دارند که توانایی انجام چنین کاری را داشته باشند و من جزء آن دسته افراد نیستم و به همین دلیل ترجیح میدهم فیلمنامههای کارهایم را به متخصصان این امر بسپارم با وجود اینکه من به صورت آکادمیک سینما خواندم و دورههای بسیار فیلمنامه نویسی را زیر نظر اساتید این حوزه گذراندهام و هنوز هم دوست دارم در کلاسهای اساتید شرکت کنم و مطلب جدید یاد بگیرم.
وی خاطرنشان کرد: نکتهای که وجود دارد این است که بهترین گزینه برای نوشتن، مشارکت با کسی است که خوب نوشتن را بلد است و من به عنوان کسی که ایده اولیه را در ذهن دارم می توانم با کمک این فیلمنامهنویس، ایدههایم را تبدیل به نوشتار کنم. به همین دلیل از فاطمه اشعری کمک گرفتم تا فیلمنامه «دابُر» را با هم به سرانجام برسانیم ضمن اینکه موضوع این فیلم، موضوعی زنانه بود و نیاز داشتم تا یک خانم در تیم فیلمنامهنویسی حضور داشته باشد.
نجاتی درباره پایانبندی فیلمش و نمایش ندادن لحظات خلوت پدر با دختر قصه که ممکن است مخاطب آن را لازم بداند، گفت: در رویکرد نئوفرمالیسم مبحثی وجود دارد که به مخاطب از این منظر میپردازد که همانطور که مطلع هستید رویکرد کتاب من درباره ابوالفضل جلیلی در این باره است. این مبحث مشارکت دادن مخاطب در فیلم، از مباحث مورد علاقه من است. معتقد به این هستم که مخاطب از زمانی که فیلم تمام میشود با این دو کاراکتر همراه میشود و در ذهن خود تحلیلهای متفاوتی خواهند داشت که رابطه این خانواده چه خواهد شد و من سعی کردم ذهن مخاطب را درگیر آن کنم و او را به مشارکت بطلبم و منِ کارگردان دیگر از آن فیلم حذف شدم. در واقع ترجیح میدهم مخاطب، ادامه فیلم را در ذهنش بسازد.
وی درباره شرایط ساخت فیلم کوتاه در ایران یادآور شد: «دابُر» پانزدهمین فیلمی است که ساختهام و این تعداد به غیر از چند فیلم اکسپریمنتال دیگری است که ساختهام و در همین جشنواره فیلم کوتاه تهران رد شد. تصورم این بود که قبل از ساخت «دابُر»، به راحتی میتوانم تهیه کننده پیدا کنم اما این اتفاق نیفتاد. از طرف دیگر نیز خوشحالم که فرصتی شد تا توانایی خودم برای جذب سرمایه را بسنجم. «دابُر» به نسبت فیلمهای دیگرم، هزینههای بیشتری داشت و من هم قصد داشتم فیلمی بسازم که به استانداردهای جهانی نزدیکتر باشد و همچنین از ماهیت و ویژگیهای فیلم کوتاه خارج نشود. تصورم این بود که به دلیل حضورهای متعددم در فستیوالهای جهانی، می توانم به راحتی تهیه کننده پیدا کنم اما این اتفاق نیفتاد و با لطف چند دوست توانستم «دابُر» را در بدترین شرایط اقتصادی جامعه بسازم.
کارگردان فیلم «دابُر» در مورد شیوههای کمهزینه شدن فیلم کوتاه بیان کرد: به نظرم در فیلم کوتاه، تلاش حداکثری بر کمهزینه بودن است به عنوان مثال من تمام تلاشم این بود که همانند دیگر فیلمهای کوتاهم با گروهی جمع و جور، کار را پیش ببریم که خوشبختانه همراه بودن عواملی که فیلم را از آن خود میدانستند باز هم باعث این اتفاق شد. تحصیلات دانشگاهی من در رشته تدوین است و در این مورد هم افتخار میکنم در کنار عماد خدابخش یاد گرفتم.
وی درباره موانع و کمبودهای موجود سر راه ساخت فیلم کوتاه در ایران توضیح داد: دوست دارم نکتهای را به دوستان فیلمسازم بگویم؛ در ایران سالیانه ۲ الی ۳ هزار فیلم ساخته میشود و سالیانه هزار نفر فارغالتحصیل انجمن سینمای جوانی داریم و به نظر من دولت باید رویکرد خود را تغییر دهد چون ما نیاز به این تعداد فیلمساز نداریم. نکته مهمتر این است که مگر میتوان هزینه اینها را تامین کرد با توجه به اینکه ما در حال بار آوردن پرتوقع این هنرجوها هستیم که از بین آنها معترضان بسیاری نیز متولد میشوند که خیلی اوقات خواستههایشان به حق نیست. در آلمان، کودکان به شیوهای جالب دوچرخه سواری یاد میگیرند و شروع دوچرخه سواری کودکان با دوچرخه هایی است که پدال و چرخ کمکی ندارند. با خودم فکر کردم که در ایران از ابتدا، ما با کمک کارمان را انجام میدهیم و در فیلمسازی هم چنین اتفاقی میافتد و هیچ کدام از ما تلاش نمیکنیم. اگر کسی استعداد دارد مطمئن باشید لنگ نمیماند.
اما شرایط اقتصادی آنقدر سخت شده است که به فیلمسازان فیلم کوتاه حق میدهم. حتی برای منی که سالهاست در سینمای کوتاه در حال فیلمسازی هستم شرایط جذب سرمایه بسیار دشوار است و شاید دیگر اینطور فیلم نسازم و گرایشم را به سمت فیلمهای ارزانقیمتتری ببرم که ملاکم دیده شدن و درآمد از جشنوارهها نباشد و در واقع هدفم این باشد که زمانی را به لذت فیلمسازی اختصاص دهم.
نجاتی درباره تجربه اکران فیلمهای کوتاه در گروه سینمایی «هنر و تجربه» و اکران در سینماها گفت: در مسیر اکرانهای «هنر و تجربه» به این نتیجه رسیدم که پروسه جذب مخاطب نیز بسیار دشوار است و نیاز به یک دفتر مستقل دارد. خیلی دلم میخواهد مخاطبان عادی فیلمهایم را ببینند اما تا این سن که رسیدم تکلیفم را با خودم روشن کردهام که نمیخواهم فیلمهای گیشه پسند امروزی بسازم و میلیاردی درآمد داشته باشم. ترجیح میدهم مخاطب فیلمهایم خاص باشد که اگر هم از فیلم خوشش نیاید بتوانم تعامل فکری با او برقرار کنم.
وی در مورد اکران سراسری فیلم کوتاه نیز بیان کرد: من دوست دارم مخاطب فیلمهای کوتاه را خوب ببیند اما اصلا دلم نمیخواهد مخاطب به بهانه رایگان بودن سینما، فیلم کوتاه ببیند. دوست دارم مخاطب ما هم مثل همه دنیا برای فیلم دیدنش هزینه کند (البته که هزینه فیلم کوتاه کمتر است). فیلم هایی که قرار است رایگان دیده شوند احتمالاً سه سال از تاریخ ساختشان گذشته است، نه فیلمهایی که تازه ساخته شدهاند! ضمن اینکه با این شیوه به فیلمساز فیلم کوتاه احترام گذاشته میشود. (جشنواره فیلم کوتاه تهران امسال بلیتفروشی دارد.)
لیست عوامل فیلم کوتاه «دابُر» که محصول نجات فیلم و پارادوکس پروداکشن کشور ترکیه است، عبارت است از کارگردان: سعید نجاتی، نویسنده: فاطمه اشعری و سعید نجاتی، بازیگران: مجید پتکی، مهری سادات آل آقا و فرن حسنی نیا، مدیر فیلمبرداری: آرمان فیاض، مدیر صدابرداری: مجید نجاتی، دستیار اول فیلمبردار: مجید نعیمی، گروه فیلمبرداری: محمد امین شهسواری، عرفان تیره، سیدامیر عباس طباطبایی و محمد امیری، مدیر صدابرداری: مجید نجاتی، دستیار صدا: میلاد شیاسی، طراحی و ترکیب صدا: سامان شهامت و مجید نجاتی، دستیاراول کارگردان و برنامه ریز: امین قشقائیان، دستیاران کارگردان: سجاد ایمانی و نواب محمودی، منشی صحنه: مهتاب ابراهیمی، تدوین: عماد خدابخش و سعید نجاتی، دستیار تدوین: علی طالقانی، جلوه های ویژه بصری: سیدحسن جوادی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، چهرهپرداز: الهام اطیابی، دستیار چهره پرداز: سیده پارمیس موسوی، طراح صحنه و لباس: سعید نجاتی، مدیر تولید: مهرداد حاجی ظهیری، مجری طرح: انجمن سینمای جوانان ایران دفتر کاشان، اراک و ساوه، مشاور پخش: میرعباس خسروی نژاد، مدیر پروژه: تحسین ایشبیلن، ساخت تیزر: میدیا کیاست، طراح پوستر: متین خیبلی، عکس: مهدیه غلامحسینی، تصویر پشت صحنه: فاطمه اشعری، مشاور رسانهای: آزاده فضلی، تهیهکننده: سعید نجاتی و مهدیه غلامحسینی، مشاور تهیه: علیرضا رواده و سرمایه گذاران: مهدیه غلامحسینی، حسین حکیمیان، نسرین اسماعیلی، فاطمه اشعری و سعید نجاتی.
منبع: ایسنا