سهم رسانه‌ای‌ها از پروژه‌های میلیاردی

محدثه واعظی‌پور در خبر آنلاین نوشت :

بدون این که بخواهم مرثیه سرایی کنم یا درباره این موضوع بارها نوشته شده صحبت کنم که با وجود اهمیت رسانه، مشاور رسانه‌ای یا خبرنگار شش دانگ در اطلاع‌رسانی و خبرسازی، معمولا کم‌ترین سهم در هر پروژه یا سازمان و مجموعه به این بخش تعلق می‌گیرد، می‌خواهم درباره ماجرایی بنویسم که این روزها به یک عادت و شیوه تبدیل شده است.

تبعیض، بی‌عدالتی و نادیده گرفتن اهالی رسانه، در همه این سال‌ها وجود داشته، پذیرفته شده و صدای مخالفان به گوش مدیران یا صاحبان فیلم نرسیده است، اما با رونق تولید در شبکه نمایش خانگی در سال‌های اخیر، بالا رفتن دستمزد عوامل به ویژه بازیگران، این شکاف بیشتر شده و سهم مشاوران رسانه‌ای یا روابط عمومی‌ها نسبت به گذشته که دستمزدها گاه یک دهم مبالغی بود که امروز رد و بدل می‌شود، تفاوت محسوسی نداشته است.
بسیاری از فعالان رسانه که در حوزه روابط عمومی کار کرده‌اند، خاطرات و تجربه‌هایی مشترک دارند که اگر چه در محافل خصوصی‌تر و غیررسمی عنوان می‌شود، اما هیچ گاه علنی و رسانه‌ای نشده‌اند. ما بهتر از هر کس دیگری می‌دانیم که گفته شدن این حرف‌ها، برای صاحبان فیلم، کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها، ذره‌ای اهمیت ندارد و آن‌ها خوب می‌دانند نمی‌شود دستمزد یک بازیگر درجه دو را پرداخت نکرد. (در این سال‌ها بسیاری از پروژه‌های سینمایی، تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی به‌خاطر همراهی نکردن یک بازیگر نیمه کاره مانده یا دچار مشکل شده است.) اما به سادگی می‌توان تعهد مالی درباره مشاوران رسانه‌ای را زیر پا گذاشت.
هیچ قاعده و قانون حمایتی، هیچ صنف و تشکلی وجود ندارد که به داد رسانه‌ای‌ها برسد. قراردادهای چند میلیاردی در دفترهای تولید بسته می‌شود، بازیگرها دستمزد خود را دائم بالا می‌برند. بعضی از سلبریتی- مجری‌ها که حتی برای بهتر شدن کارشان حاضر نیستند یک صفحه کتاب بخوانند تا دایره واژگان‌شان نسبت به چهار سال قبل، تغییر کند، بدون این‌که کیفیت کار یا تعداد تماشاگران برنامه‌های‌شان محک بخورد، از این پروژه به آن پروژه می‌روند و دیده می‌شوند تا این‌طور به نظر برسد که محبوب هستند و لایق چنین دستمزدهایی. اما مشاوران رسانه‌ای که اطلاع‌رسانی و خبررسانی را برعهده دارند و اگر نباشند، این آثار در فضای رسانه‌ها دیده نمی‌شوند، در معادلات تولید سهم و حقی ناچیز دارند. سهمی که به راحتی می‌توان پرداخت نکرد. قراردادهایی که ضمانت اجرایی ندارند و کارفرماهای بی‌اخلاقی که مقابل خواسته‌های غیرحرفه‌ای کارگردان‌ها و بازیگرها مطیع هستند اما گوش رسانه‌ای‌ها را می‌برند.
واقعیت تلخ این است اگرچه همه مدیران به این اهمیت می‌دهند که منتقدان و رسانه‌ها درباره‌شان چه موضعی دارند یا میزان همراهی مطبوعات و خبرگزاری‌ها با آن‌ها چقدر است، اما برای جایگاه روابط عمومی در مجموعه‌شان اهمیتی به مراتب پایین‌تر از هر مدیر یا کارمند دیگری قائل هستند. این کم‌لطفی مادی و معنوی، ادامه بی‌عدالتی است که بخش خصوصی به مشاوران رسانه‌ای و روابط عمومی‌ها روا می‌دارد و به نظر نمی‌رسد پایانی برای آن وجود داشته باشد.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 154178 و در روز شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت 10:32:25
2024 copyright.