سینماسینما، احسان طهماسبی
نگاه جدی و ایدئولوژیک به موضوع پیروزی انقلاب اسلامی، در فیلمها و سریالهای سالهای پس از ۱۳۵۷ (به ویژه دهههای شصت و هفتاد) نه تنها سینما و تلویزیون ایران را به نوعی دچار تک ژانری و تولید آثار متعدد با تم سیاسی- جاسوسی و با موضوعات ترور و کشتار کرده بود، بلکه به نوعی یکنواختی و تکصدایی را در رسانهها به وجود آورده بود. هرچند که در سالهای بعد با گرایش عمومی مردم نسبت به ملودرامهای عشقی و سپس دغدغه های اجتماعی، فضای ساخت فیلمهای سینمایی و سریالها به سمت این موضوعات سوق پیدا کرد و در اواسط دهه هشتاد استقبال عمومی بیشتر به ژانر کمدی متمایل شد، اما در آن اتمسفر ایجاد شده نیز، با تولید فیلم سینمایی لیلی با من است (کمال تبریزی)، بیشتر کمدی ها معطوف به موضوعات دفاع مقدس بود و کمتر، سریالها و فیلمهای سینمایی با موضوعات پیروزی انقلاب در ژانر کمدی ساخته شد. (برای نمونه در فیلم مصادره (مهران احمدی)، این رخداد، بستری برای اتفاقات طنزی میشود که برای کارمند ساواک (اسماعیل یارچانلو با بازی رضا عطاران) پیش میآید.)
جلیل سامان، نویسنده و کارگردان نامآشنای تلویزیون نیز از این قاعده مستثنی نبود. سامان در سال ۱۳۸۹ با سریال ارمغان تاریکی و در سال ۱۳۹۱ با سریال پروانه به مسائل و رخدادهای سالهای پیش و پس از انقلاب در فضایی تاریخی – سیاسی پرداخت و در سال ۱۳۹۶ حال و هوای عاشقانهتری در فضای سیاسی – امنیتی سازمان مجاهدین خلق را در نفس تجربه کرد و در نهایت در آخرین مجموعهی تلویزیونی خود یعنی زیرخاکی، به سراغ داستانی کمدی در بستر تاریخی رفت. سریالی که در دل داستان مردی به نام فریبرز (ملقب به فری زیرخاکی) که سالهاست به دنبال یافتن گنج بوده، قصد نمایش مبارزات مردم، در سالهای پیش از پیروزی انقلاب را دارد. پژمان جمشیدی که این سالها حضور پررنگی در فیلمها و سریالهای کمدی همچون ساختمان پزشکان و پژمان (سروش صحت)، دیوار به دیوار ۱ و ۲ (سامان مقدم) داشته، در زیرخاکی با بازی در نقش فریبرز توانسته گامی رو به جلو از آنچه تا کنون در تلویزیون داشته به نمایش بگذارد و در خلق لحظات کمدی موفق باشد و به عنوان شخصیت محوری سریال، به درستی به وظیفه خود عمل کند. اما نکته مهم و ستودنی زیرخاکی و تفاوتش با سریالهای مشابه این است که تمام بار کمدی، بر دوش بازیگر محبوب و پرمخاطب این روزها یعنی پژمان جمشیدی نیست. ژاله صامتی، بازیگر قدرنادیده که در سال ۱۳۷۵ و بعد از چهار فیلم سینمایی در مجموعه یحیی و گلابتون (اصغر آبگون) فعالیتش را در تلویزیون آغاز کرده بود، در نقش پری، نقشآفرینی ستودنی و جذابی را در این مجموعه بر عهده دارد. او که در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، کاندید بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم تماشایی درخونگاه بود، در سالهای فعالیتش در مجموعههای متعددی در تلویزیون؛ از جمله این زمینیها (مسعود شاه محمدی)، کتیبه (ایرج کریمی)، فردا دیر است (حسن فتحی)، هتل (مرضیه برومند)، آژانس دوستی و … نقشآفرینی کرده است، در زیرخاکی، در نقش زنی دلسوز و خانوادهدوست و در عین حال زودجوش و کمحوصله ظاهر شده و توانسته مجدداً جایگاه خود را در لیست بهترین بازیگران زن کمدی سینما و تلویزیون ایران تثبیت کند. در سمت دیگر مثلث کمدی زیرخاکی، هادی حجازیفر، بازیگری که با نقشهای جدی و نسبتاً خشن در نفس (جلیل سامان)، ایستاده در غبار (محمدحسین مهدویان) و … در تلویزیون و سینما به شهرت رسیده بود، به ویژه در دوزیست (برزو نیکنژاد)، توان بالای خود در ایفای نقشهای کمدی را نشان داد و این بار در زیر خاکی در دو نقش برادر و پدر فریبرز، اقدام به هتتریکی در زمینه نقشهای کمدی در تلویزیون کرده است.
زیرخاکی با بهرهگیری درست از المانهای کمدی موقعیت،کلام و شخصیت، برخلاف کمدیهای معمول سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که بیشتر بر پایه نوع خاصی از کمدی کلام و طنازی شخصیت استوارند، توانست جایگزین مناسبی برای سریال نون خ ۲ در شبکه اول سیما باشد، مورد توجه مردم و منتقدان قرار گیرد و عنوان پربیننده ترین سریال رمضانی را از آن خود کند.