امیرحسین علمالهدی – جشنواره کن یکی از مهمترین جشنوارههای جهانی سینماست و اغراق نیست که این جشنواره را میعادگاه فیلمسازان هنری جهان بنامیم و این جشنواره را همسان المپیک سینمایی بدانیم. سینمای ایران که بعد از انقلاب توانست پوستاندازی و برای حضور جدی در جشنوارهها یک سروگردن نسبت به سایر کشورها پیشتازی کند، بدونشک مرهون فعالانی است که با تمام سختیها و مرارتها توانستهاند نام ایران را در کشورهای دیگر به زبان آورند و بهعنوان مهمترین سفیر فرهنگی کشور طی چهار دهه اخیر خودنمایی کنند. این دستاورد کمی برای نظام فرهنگی ایران نیست که سینمای اخلاقمدار آن زبانزد عام و خاص محافل فرهنگی و هنری است و باید قدر آن را دانست؛ اما گویا همچنان این فرزند خلف ایرانزمین در داخل کشور دچار مشکل است و بخشی از دستگاهها با دیده تردید، شک و ظن با این تنها سفیر فرهنگی خود برخورد میکند و نمیخواهد بپذیرد که سینمای ایران توانسته است در حد بضاعت خود تصویری فرهنگی از ایران به جهانیان عرضه کند. مخالفان سینمای ایران بر این باورند که سینماگران با نشاندادن تصویر غیرواقعی از این سرزمین (سیاهنمایی) نتوانستهاند از ایران و پیشرفتهایش در این سه دهه بهدرستی دفاع کنند و جشنوارهها هم حسب سیاستهای کشورشان فقط به فیلمهای سیاهنمای ایرانی جوایزی خواهند داد و دفاع از این تز: «سینمای ایران سفیر فرهنگی نظام است» یک جعل است و تصویر سینمای ایران نشاندهنده منویات نظام نیست و نخواهد بود! چنانچه این استدلال را بپذیریم که سینمای ایران سیاهنماست و بر این اساس جوایز بهخاطر این سیاهنماییهاست که به فیلمسازان تعلق میگیرد، باید به عرض طرفداران این استدلال برسانیم که فیلمساز در همین سرزمین رشد کرده است و اگر نمیتواند تصویری دلخواه شما بیافریند به نظر بهخاطر سیاستهای شماست و نه نوع نگاه فیلمساز. هرچند باید بپذیریم که سیاستهای جشنوارهها براساس سیاستهای پیدا و پنهان کشورهایشان است (مگر در ایران نیست که در کشورهای دیگر نباشد) و جوایز این جشنوارهها بیارتباط با نوع سیاستهای کشورها نیست و اما بپذیریم که «فیلمسازان مؤلف» براساس نگاه خود و جهانبینی خود فیلمهایشان را میسازند و نه براساس سفارش بخشی از حاکمیت یا مخالفان و موافقان سینما از یکسو و از سویی دیگر سیاستهای کشورهایی که جوایز جشنوارههایشان مهم هستند!
منبع: روزنامه شرق