سینماسینما، علی نعیمی ـ از زمانی که در «دایره مینا» داریوش مهرجویی روایت تلخی از تجارت خونهای آلوده را به تصویر کشید تا همین امروز که سینمای ایران درگیر یکی از رازآلودترین پروندههای پزشکی است، همواره پزشکی یکی از موضوعات و دغدغههای اهالی سینما بوده است.
تصویر پزشک در سینمای ایران به عنوان یکی از کاراکترهای ثابت در خلق شخصیت همواره تعریف و جایگاهی مهم در روند پیشبرد قصههای ایرانی داشته است. سینمای ایران هر گاه روایتی از هشت سال دفاع مقدس را تعریف کرده است، بخشی از آن را به فداکاریهای جامعه پزشکی اختصاص داده است و هر گاه در متن فیلمهای اجتماعی به بنبست رسیده است راه حل آن را در یک اتفاق پزشکی رقم زده است. این نگاه مثبت در کنار خلق موقعیتهای دراماتیک باعث شده است تصویر پزشک در سینمای ایران تصویر مثبتی باشد و از این رو شاید بتوان گفت سینمای ایران دین خود را به این قشر مهم جامعه ادا کرده است.
مروری بر برخی از مهمترین کاراکترهای سینمایی که در قامت پزشک حاضر شدهاند شاید بتواند بخشی تلاش سینماگران را نشان دهد.
فیلم سینمایی شیدا به کارگردانی کمال تبریزی شاید یکی از بهترین تصویرها را از جایگاه و مقام پزشک ارائه میدهد. هشت سال دفاع مقدس و فداکاریهای جامعه پزشکی در کنار رزمندگان و سربازان کشور در درامی جذاب و پرتعلیق آنچنان گیرا و دلنشین مفهومی انسانی و بزرگی از پزشکان ارائه میدهد که گویی فیلمساز در جایگاه راوی یک داستان عاشقانه خوب میداند هر کسی لایق چنین جایگاهی نیست و ریاضت و خودساختگی میخواهد تا به چنین مقامی برسد. لیلا حاتمی در قالب پرستار و پزشک که مراقب جانبازی است که چشمان خود را از دست داده است، شیفتگی و شیدایی را به خوبی در باور مخاطب میگنجاند.
فیلم سینمایی روزهای زندگی ساخته پرویز شیخطادی هم داستان زن و شوهر پزشکی را روایت میکند که در یک بیمارستان صحرایی در جنوب کشور به مجروحان جنگ تحمیلی کمک میکنند.
از سینمای دفاع مقدس که فاصله بگیریم سینمای اجتماعی ما موضوعات مختلفی را با محوریت جامعه پزشکان دستمایه فیلمّهای خود قرار داده است. فیلم سینمایی بودن یا نبودن ساخته کیانوش عیاری با موضوع اهدای عضو یکی از فیلمهایی است که به اهمیت اهدای عضو و تلاش جامعه پزشکی در این زمینه میپردازد. عیاری البته با سریال روزگار قریب ادای دین مهمی به یکی از شخصیتهای مهم و تاثیرگذار طب اطفال میکند و روایت زندگی دکتر قریب را دستمایه یک سریال عظیم میکند که مورد استقبال مخاطبان هم قرار میگیرد.
فیلم سینمایی مرد بارانی ساخته ابولحسن داوودی که در سال ۱۳۷۸ ساخته شد نیز از جمله فیلمهایی است که شخصیت اصلی آن حول زندگی یک پزشک ایرانی میگذرد. «مرد بارانی» داستان دکتر هادی بارانی است که از سال ها پیش تلاش می کند با کمک داروهای گیاهی، راهی برای درمان سرطان پیدا کند. اینگونه تصاویر در سینمای ایران کم نیستند. از پزشک معالج و همراه در فیلم سنتوری ساخته داریوش مهرجویی تا سکانس جالب بخیه زدن ماهی در فیلم مهمان مامان و حضور پزشک پای پیکر دایی در فیلم «یه حبه قند» همگی جزو شخصیتها و موقعیتهایی است که در سینمای ایران به جا مانده است. این روزها با اشتباهاتی که از سوی برخی پزشکان در پرونده عباس کیارستمی رخ داده است کدورتی را میان جامعه هنری و پزشکی به وجود آورده است که ادامه این مسیر میتواند به ضرر کل جامعه باشد. جامعهای که به نخبگان کشورش به نحوی دیگر و به عنوان الگو در تعیین رفتارها و کنشهای اجتماعی نگاه میکند. جشنواره فیلم سلامت که از امروز آغاز به کار میکند شاید بتواند شکاف موجود در این ماجرا را بپوشاند. جشنوارهای که شاید بتواند بخشی از اتفاقهای مهم حوزه سلامت را که در سینمای ایران رقم میخورد تحت پوشش خودش قرار دهد.