جمعی از کارگردانهای سینما برای بحرانی که پیشبینی میکنند در سال ۱۴۰۱ برای خیل عظیمی از اعضای صنوف سینمایی رخ دهد ابراز نگرانی کرده و نسبت به عواقب آن هشدار دادند.
به گزارش سینماسینما، در ماههای گذشته یکی از بحثهای تقریباً ثابت حوزه سینما که انتقادهای مختلفی هم درباره آن ابراز شده، به توقف یا کند شدن روند صدور مجوز تولید و نمایش در سینما و شبکه نمایش خانگی برمیگردد.
در دو سالی که شیوع کرونا مشاغل مختلف را تعطیل کرد، با حضور فعال اهالی سینما چراغ سریال سازی در شبکه نمایش خانگی روشن شد و این حوزه نه تنها رونقی ویژه پیدا کرد بلکه سبب شد در دوران تعطیلی سینما، بسیاری از اعضای صنفهای مختلف سینمایی بیکار نمانند، اما علیرغم این اتفاق ویژه که انتظار میرفت با حمایتها، وضع بهتری پیدا کند و نیز با وجود حرفهایی که در ابتدای شروع فعالیت مدیران جدید در عرصه ساخت و اکران فیلم مطرح میشد، مشکلاتی برای فعالیت عدهای از سینماگران به وجود آمده است؛ از جمله اینکه فیلمسازانی که برای آثار خود مجوز داشتند در عرضه آثارشان به مشکل برخوردند یا آنهایی که درخواست پروانه ساخت داده بودند، با موانع سختی برای عبور از سد شورای پروانه ساخت روبهرو شدند.
به اینها باید اضافه کرد که در حوزه سریالسازی روند کندی ایجاد شده و بجز ممیزیهایی که به سریالهای در حال ساخت و پخش وارد میشود، درخواستهای متعددی برای ساخت، معطل مانده که این موضوع سبب شده نگرانیهایی نسبت به وضعیت شغلی اهالی سینما در سال آینده ایجاد شود.
در این باره عصر چهارشنبه، ۱۸ اسفندماه تعدادی از اعضای کانون کارگردانان سینمای ایران گرد هم آمدند تا نظر خود را به اشتراک بگذارند و ضمن هشدار درباره آینده فعالیت سینماگران به برخی مشکلات فعلی سینما هم از نگاه خود، اشاره کنند.
در این نشست -به دعوت کانون کارگردانان- که فیلمسازانی همچون فریدون جیرانی، کمال تبریزی، منیژه حکمت، احمد امینی، محمد متوسلانی، عبدالحسن برزیده، محمدعلی سجادی، تهمینه میلانی، مازیار میری، مصطفی کیایی، محمدرضا عرب، محمدمهدی عسگرپور، علی ژکان، مجتبی راعی، واروژ کریم مسیحی و محسن امیریوسفی (رییس کانون کارگردانان) حضور داشتند، عنوان شد که ساترا از ابتدای سال ۱۴۰۰ پروانه ساخت صادر نکرده و فقط موافقت اصولی صادر شده که برای آن هم صاحب اثر باید قسمتهای اول را تحویل میداده تا پروانه صادر شود ولی بعد از ارائه قسمتهای اول، کارها رد شدهاند. همچنین در وزارت ارشاد بیش از ۵۰ متقاضی پروانه ساخت وجود داشته که از این تعداد فقط برای حدود ۱۰ فیلمنامه پروانه ساخت صادر شده؛ این در حالی است که در گذشته دورههایی بوده که در شش ماه ابتدایی سال بیش از ۱۱۰ پروانه ساخت و در نیمه دوم سال حداقل ۷۵ پروانه صادر میشده است.
براین اساس در این جلسه تاکید شد: انسداد پیش آمده در سینما فراتر از مسائل سیاسی است و با این شرایطی که در صدور پروانه ساخت و نمایش سینمایی و نیز در ساترا و سامانه الماس (سامانه صدور مجوز تولید سریال در VOD) در شبکه نمایش خانگی ایجاد شده، سینمای ایران با یک بحران شدید بیکاری در بهار ۱۴۰۱ مواجه خواهد شد.
محسن امیریوسفی در این مورد یادآور شد: آنچه در ممیزی برای صدور پروانه نمایش فیلمها اتفاق افتاده، برای یک فیلم جدید و تازه ساخته شده نیست، بلکه برای آثاری است که پروانه نمایش دارند؛ مثلاً فیلم «لامینور» که این قدر دچار حاشیه شد، عنوان یکی از آثار اکران نوروزی سال ۱۳۹۹ ثبت شده بود که سینماها در آن مقطع – بخاطر کرونا – کامل تعطیل شدند. چیزی که الان میبینیم آغاز جریانی است که باید برای کلیت سینما نگرانش بود و آنچه در حال حاضر به یک دغدغه جدی تبدیل شده صرفاً به “سانسور و توقیف” – که همیشه کانون کارگردانان و سینماگران به آن انتقاد داشتند – در سینما یا سریالسازی در شبکه نمایش خانگی مربوط نیست چرا که این وضعیت به معیشت صنفها ارتباط پیدا میکند و باید نسبت به آن هشدار داد.
در ادامه این گزارش به برخی سرفصلها و موضوعهایی که در این نشست بحث شد، اشاره میشود.
یکی از موضوعها این بود که، «از زمانی که دولت جدید آمد، تغییراتی در وضعیت ممیزی ایجاد و دایره سانسور تنگتر شده و این شاخصه اصلی برای وضعیت پایهای سینماست. شاخصه بعدی این است که با توجه به این تغییرها سینماگران به سمت شبکه نمایش خانگی رفتند که در آن جا هم با حضور ساترا و سامانه الماس راه بسته شد. علاوه بر اینها کرونا و عوارض پیش آمدهی ناشی از آن برای اهالی سینما خسارتهایی را به بار آورد که سبب فراری شدن تماشاگران از سینما شده و شاخصه چهارمِ وضعیت فعلی به خود سینماگران بر میگردد؛ یعنی آن دسته از اهالی سینما که سالندار هستند و از این شرایط به نفع مسائل مالی خود بهره میبرند. در این وضعیت بحرانی تجربه نشان داده که آنها با نگاه دولت یار و یاور میشوند تا هم خوراک سالنهای سینما را پر کنند و هم از ممیزی به نفع امنیت اقتصادی خود بهره ببرند، بنابراین مایل هستند مراحل ممیزی به قوت خود باقی بماند چون برای فعالیت اقتصادی آنها یک چتر امنیتی است.»
نکته بعدی پیشنهاد برای باز شدن باب بحث جدی سینماگران با مدیران بود. در این باره ضمن تاکید بر مطالبهگری و پرسشگری این سوالها مطرح شد: «سیاست دولت در سینما چیست؟ مدیران جدید چه نوع سینمایی را میخواهند؟ آیا میخواهند سینما را از ابتدا اختراع کنند؟ آیا میخواهند فیلمهای سینمایی را شبیه تلویزیون کنند؟ آن هم تلویزیونی که خودش شکست خورده است؟ نتیجه این ممیزیها و بگیر و ببندها قرار است چه شود؟ آیا سینماها پر از تماشاگر خواهند شد؟ آیا مدیران سینما مسئولیت اعمالی را که انجام میدهند میپذیرند؟ اصلاً آیا برای سال آینده پرسپکتیوی دارند که به سینماگران ارائه دهند؟»
در ادامه این بحث عنوان شد که «گفتوگو خوب است به آن شرط که پشتوانه سینماگران هم مشخص باشد.ضمن اینکه به نظر میرسد کسانی که در حال حاضر مسئولیت دارند جور دیگری به سینما نگاه می کنند و انگار اصلاً سنخیتی با اهالی سینما ندارند.»
در بخشی از این نشست پس از اشاره به وضعیت روند صدور پروانه ساخت فیلمهای سینمایی پیشنهاد شد که هیاتی تشکیل شود تا فیلمنامههایی را که در چند وقت اخیر در شورای پروانه ساخت رد شدهاند، بررسی کند و یک ارزیابی صورت گیرد که چه چیزی ارائه و رد شده است.
همچنین با اشاره به حاشیههای اکران نوروزی و انتخاب فیلمها این سوال مطرح شد که چطور میشود فیلمهایی که فقط دو، سه ماه است ساخته شدهاند به اکران نوروز میرسند؟
در این بخش با انتقاد از اینکه «در چند دهه گذشته فقط یک حلقه تکراری از سینماگران طرف مشورت مدیران قرار گرفتهاند» اشاره شد که مشکل اصلی در بروز برخی حاشیهها کسانی هستند که هم تهیهکنندهاند، هم سینمادار، هم پخشکننده؛ و در واقع مشکل اصلی به زعم این سینماگران این است که قانون ضد انحصار در سینمای ایران وجود ندارد.
در بخشی دیگر به آییننامه هیات وزیران برای تعداد اعضای شورای پروانه ساخت که پنج نفر هستند اشاره و پرسیده شد که چرا در دورههای مختلف این تعداد تغییر کرده و الان به هفت نفر رسیدهاند؟ شوراهای اضافهای که تشکیل شده برای چیست؟ چرا در خانه سینما و کانون کارگردانان نسبت به این شورایی که هفت عضو دارد و نیز در مورد شوراهای اضافه شده سکوت شد؟
در این مورد تاکید شد که در حال حاضر وزارت ارشاد از تلویزیون هم بدتر و سختگیرتر شده و ممیزیهایی را اعمال میکند که در تلویزیون هم انجام نمیشود. به نظر میرسد تفکری حاکم شده که میخواهد فضا را بر اساس چیزی که خودش میداند و میخواهد، درست کند. بویژه آنکه در حال حاضر میانهروی به طور کلی نابود شده است. تفکری که سالن، اداره میکند فقط طرفدار یک جریان فیلم است، آن جریان اصلاً طرفِ تفکر و اندیشه نیست، در حالی که قبلا مدیرانی بودند که میآمدند و حمایت میکردند ولی الان مدیران این تفکر را ندارند.
در پایان این جلسه منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما) هم که به دعوت کانون کارگردانان در جلسه حضور داشت مطالبی را بیان کرد.
منبع: ایسنا