سینماسینما، رضا صائمی
سینمای هنر و تجربه، در این پنج سالی که از عمرش میگذرد، بارها شاهد نمایش فیلمی بوده که نه فقط از سوی مخاطبان خاص، که از سوی سینماگران خاص و صاحبنام نیز مورد توجه و تایید قرار گرفت و به اعتبار و توصیه آنها، مخاطبان بیشتر به تماشای آن فیلم نشستند و حتی منتقدانی که کمتر اهل تماشای فیلمهای هنر و تجربه بودند نیز پایشان به سینمای این گروه باز شد. آخرین نمونه آن رخشان بنیاعتماد و تقدیر از فیلم «زغال» به کارگردانی اسماعیل منصف بود. خوانش صحبتهای این کارگردان و مستندساز اجتماعی درباره فیلم «زغال» واجد برخی مولفهها و نشانههایی بود که میتوان از پس آن، چشماندازی از سینمای متفاوت و تازه را صورتبندی کرد؛ سینمایی که گروه هنر و تجربه نیز در جهت رشد و بالندگی آن تلاش میکند و اساسا وجود آن فرصتی برای دیده شدن این جنس از آثار سینمایی است. چنانکه بنیاعتماد هم در مراسم آیین رونمایی فیلم «زغال» به این نکته اشاره کرد و گفت: «خیلی خوشحالم که یکی از فیلمهای مورد علاقهام را بالاخره امشب بر پرده سینما میبینیم. انشاءالله خدا پنجره هنر و تجربه را همینجور گشوده حفظ کند که فرصت اکران به فیلمهای متفاوت و دوستداشتنی میدهد. آثاری که در اکران عمومی به دلایل بسیار امکان دیده شدن را پیدا نمیکنند.»
بنیاعتماد که در تدوین این فیلم به اسماعیل منصف کمک کرد و مشورتهای راهگشایی داده بود، یکی از امتیازهای خوب فیلم را تهرانگریزی و خروج از لوکیشن و قصههای شهری و آپارتمانی دانست که هم به ساختار بصری فیلم فرمی تازه بخشید و هم امکان هوایی تازه در سینمای ایران را فراهم کرد. این ویژگی به خلق خلاقانه فضا و لوکیشن متفاوت در فیلم منجر شده که نقش مهمی در شکلگیری زیباییشناسی تصویری آن دارد. جالب اینکه فیلم به زبان ترکی تولید شده و از بازیگران چهره و شناختهشده استفاده نکرده، اما قصه و روایت آن از این قابلیت برخوردار است که مخاطب را با خود همراه کند. خود قصه و موقعیت اخلاقی-دراماتیک آن به مثابه امتیاز مضمونی و قصهپردازی قابل توجه و تامل است. بنیاعتماد درباره ویژگیهای این فیلم گفت: «به نظرم امتیاز این فیلم اصلا محدود به فضا، زبان و لوکیشن متفاوت نیست. البته وقتی اولین بار فیلم را دیدم، گفتم یک هوای تازه در سینماست و بهشخصه بسیار لذت بردم. چهرهها و فضاها طراوت و تازگی دارند. کشور ما انگار فقط تهران و آپارتمانهای بالای شهرش شده است. فیلم جدا از این ویژگیها، خیلی خوب است. خوشحالم که اسماعیل منصف به عنوان یک سینماگر بسیار خوب، فیلمش را ساخت. ساختن فیلم حق کسانی مانند منصف است که جدی و مسئولانه در سینما، تجربههای خوبی داشتند.»
به نظر میرسد دو مولفه مهم را میتوان در اسماعیل منصف ردیابی کرد که در موفقیت او در فیلمسازی موثر بوده است؛ یکی تجربه ساخت فیلمهای کوتاه که حضور در جشنوارههای گوناگون را در سطح جهان تجربه کرده و دیگری سابقه و تجربه او در تدوین. او به تدوین فیلمهای مستند و فیلمهای داستانی سینمای مستقل پرداخته است، از جمله: فیلمهایی همچون «من میخوام شاه بشم»، «آهستگی»، «بَرد»، «پریدن از ارتفاع کم»، «بدون مرز»، «دمیرچی» و همین «زغال». در واقع جهان سینمایی منصف بازنمایی و روایتی از جهان زیسته و فردی خود اوست و میتوان رگههای پررنگ دغدغهها و سلیقه شخصی او را در فیلمهایش جستوجو کرد، که درنهایت به شکلگیری سینمای مستقل و متفاوت او کمک کرده است. همین نگاه مستقل دستکم در تولید محتوا و فرم، همان ویژگی و امتیازی است که کارگردانی مثل رخشان بنیاعتماد را بر سر شوق میآورد و همان نگاهی است که برای سینمای هنر و تجربه یک ویژگی و مولفه ارزشمند برای نمایش آثاری است که هوای تازه به سپهر سینمای ایران میدمد. بدیهی است همه فیلمهایی که بر پرده سینمای هنر و تجربه مینشیند، یک وزن و اندازه ندارند و قطعا همه آنها مصداق فیلمهای خوب نیستند. اما اغلب آنها آثاری هستند که تلاش کردهاند دست به تجربهگرایی بزنند و در واقع تجربه متفاوتی در فیلمسازی را در برابر دیدگان مخاطب بگذارند. فیلمهایی از جنس «زغال» را میتوان فیلمهای کالت هنر و تجربه دانست که میتواند شاخصی برای سنجش و الگودهی برای تولید آثاری باشد که این گروه سینمایی به دنبال آن است. نکته کلیدی صحبتهای رخشان بنیاعتماد درباره فیلم «زغال» این بود که این فیلم یک هوای تازه در سینماست. سینمای ما بیش از اینها به هوای تازه نیاز دارد و گروه هنر و تجربه یکی از مهمترین مجراهای دریافت و انتشار این هوای تازه است. برخی از شاخصهای این هوای تازه را میتوان در توصیف بنیاعتماد از ویژگیهای فیلم «زغال» استخراج کرد. از جمله رفتن به سراغ لوکیشن و جغرافیای جدید، فضاسازی متفاوت، بهرهگیری از زبانهای گوناگون، پرهیز از گرایش افراطی به فیلمهای آپارتمانی و بالاشهری، بهرهگیری از چهرههای متفاوت و البته حمایت از فیلمسازان مستعد و صاحب ایده. بنیاعتماد درباره اسماعیل منصف و ضرورت حمایت از کارگردانهایی مثل او گفته است: «خوشحالم که اسماعیل منصف به عنوان یک سینماگر بسیار خوب فیلمش را ساخت. ساختن فیلم حق کسانی مانند منصف است که جدی و مسئولانه در سینما، تجربههای خوبی داشتند.» نکته محوری این سخن این است که سینمای ما برای تجربه هوای تازه نیازمند سینماگرانی است که سینما دغدغه آنها باشد نه مشغلهشان.
منبع: ماهنامه هنروتجربه