همواره برنامه های ترکیبی که به صورت یک مجری و مهمان مقابل دوربین می روند، مورد توجه اصحاب رسانه و آحاد مردم قرار گرفته است، حال در این وضعیت مجری برنامه “کوله پشتی” یعنی فرزاد حسنی به همراه رضا رشیدپور که برنامه سه گانه شب شیشه ای، عبور شیشه ای، مثلث شیشه ای را در شبکه تهران اجرا کردند که مخاطب زیادی را به تماشا خود به پای تلویزیون می نشاند، اما امروز در کنداکتور پخش سیما جای خالی این دست از برنامه ها به خوبی حس می شود. اینکه مسئولان عالی رتبه صداوسیما و مدیران شبکه های سیما چرا از پخش اینگونه برنامه ها فراری هستند، بیشتر ریشه در صحبت های مهمان دارد که به طور مستقیم روی آنتن می رود. با این حال صداوسیما باید چنین برنامه های روتین را در دستور کار خود قرار بدهد و مقداری از سیطره محدودیت های خودش بکاهد و زمینه را برای بازگشت مجریانی همچون فرزاد حسنی و رضا رشیدپور مهیاکند، چرا که مجریانی نظیر انها به راحتی بخشی از مخاطبان را به تماشا برنامه های تلویزیون برمی گرداند.
به گزارش سینماسینما، مدتی است که وقتی کانال تلویزیونی را روشن می کنیم کم و بیش با برنامه های ترکیبی زیادی مواجه می شویم که معمولا صبح ها با عنوان ها یی که واژه صبح از مشتقات اصلی آن است آغاز می شود.
این برنامه ها که غالبا باید صبح های زود آغاز شود تا شخصی که به سرکار می رود و یا دانش آموزانی که به مدرسه می روند بتوانند حداقل قسمتی از آن ببینند، برنامه معمولا باید سرشار از انرژی و نکات مثبت و آموزش در زندگی روزانه را به وی تزریق کند.
در طی این سال ها تلویزیون برنامه های این چنینی زیادی را به خود دیده است که معمولا در اواخر دهه هفتاد تا میانه های دهه هشتاد رونق خاص خود را داشت برنامه های ترکیبی که معمولا با استقبال زیادی هم روبه رو می شدند وبا اجرا های خوب ومردم پسند به دور از هرگونه اغراق به راحتی بر دل هر بیننده ای می نشست برنامه هایی که دیگر جزیی از اعضای هر کدام از خانوده های ایرانی به شمار می رفتند که عمدتا هم سال های متوالی پخش آن طول می کشید.
البته این برنامه های ترکیبی به صبح ها ختم نمی شد و عصرها هم برنامه هایی چه در حوزه خانواده و چه در حوزه جوانان روی آنتن می رفت که با خلاقیت و به دور از هرگونه شعار همراه بود با اوج گرفتن بعضی از این برنامه ها و تمرکز همه جامعه بروی اجرا و به طبع آن بوجود آمدن حساسیت ها روی این گونه برنامه ها کم کم واژه ممنوع التصویری به گوش همه مردم آشنا شد وغیبت برخی از مجری ها به یک معضل و وحتی یک عادت تبدیل شد.
کم کم دلایلی مانند رد کردن خط قرمزهای تلویزیون به عنوان یک دستورالعمل ثابت در مواجه با پرسش همه مخاطبان برنامه ها و مجریانشان بوجود آمد در ادامه بعضی از این برنامه ها به خصوص در حیطه نوجوانان و جوانان کمرنگ شدند و با گذشت زمان هم کلا رونده این دست از برنامه ها تغییر کرد و در نگاه مثبت خیلی آموزنده و آگاهی بخش و شاید درنگاهی انتقادی بسیار اغراق آمیز است.
بعد از این محدویت ها درحوزه اجرا متاسفانه دیگر اجراهای خوب با کیفیت و حرفه ای را خیلی کم شاهد بودیم این مجریان با شوربختی دیگر به تلویزیونی که به آن تعلق داشتند نمی توانستند فعالیت کنند مگر در مراسم های مختلف خصوصی که از آنان دعوت به عمل می آمد.
البته برخی از این مجری ها خود دست به فعالیت های دیگر زدند برای مثال رضارشیدپور مجری حرفه ای و حاذق کشور ما با برنامه های موفقی که در این سال ها در تلویزیون داشت در حوزه مجازی و در شبکه آپارات، شبکه ای کشوری که برای اشتراک گذاری ویدئو های مختلف هستند برنامه ای با عنوان «دید در شب» را تولید کرد برنامه ای که در آن مجری به گفتگوی صریح و شفاف و بدون پرده با مهمانش که معمولا از اشخاص معروف و پرحاشیه و جنجالی هستند دعوت می کند این نوع برنامه ها که با استقبال زیاد مردم هم در فضای مجازی همراه شده است.
شاید اگر به دلیل صراحت و بی پرده بودنش نبود این همه با استقبال مردم همراه نمی شد دقیقا عاملی که نمی توان در اجراهای تلویزیونی به کار برد در برنامه های تلویزیونی اجرا به گونه ای است که خط قرمزها را رعایت کرد و نه تنها خط قرمز ها بلکه تفسیر سلیقه ای است که مدیران و مسولان برای هر برنامه ای از این خط قرمز ها اعمال می کنند که این خود عامل افزایش این محدودیت ها در تلویزیون می شود و به دنبال ان سخت کردن کار مجری ها برای ادامه فعالیت هایشان است.
شاید به این خاطر است که دیگر شاهد اجراهای حرفه ای و سرگرم کننده در تلویزیون نیستیم چون مجری که در واقع نتواند آزادی عمل داشته باشد و از طرح مسئله و دغدغه خود جلوگیری به عمل آید و نتواند نظر همه مسولین را به خود جلب کند، ممنوع التصویری اولین بها برای این مجریان است.
شاید از دیگر دلایل دیده نشدن مجری خوب در تلویزیون نداشتن تحصیلات واطلاعات کافی از حوزه ای که در آن فعالیت می کنند این مسئله متاسفانه خیلی زیاد دیده می شود برای مثال شخصی که سال ها در یک حوزه دیگر مشغول به فعالیت بوده به یکباره مجری می شود آن هم در حوزه ای بی ربط به تحصیلاتش این چنین می شود که ما روزبه روز بیشتر شاهد دیدن اجراهایی اغراق شده، بدون دانش و آگاهی و خشک و بی روح است که در این میان این مخاطبان تلویزیون هستند که باید این اجرا ها را تحمل کنند.
منبع: برنا