شاید یکی از مهمترین حاشیه های دوران مدیریت او مصاحبه معروفی باشد که میرحسینی در آن گفته بود در شبکه سه بیش از اندازه به فوتبال بها داده میشود و باید کمی هم به ورزشهای دیگر پرداخت، پس از آن بود که شایعه اختلافات شدیدش با فردوسی پور به گوش خورد و حتی در مقطعی گفته شد او به دنبال تعطیلی برنامه «۹۰» است. او همچنان بر موضع قبلی او ایستاده و به نظرش فوتبال موجب گسترش بی اخلاقی برای جوانها شده و خیلی از خانوادهها نمیتوانند به دلیل جو حاکم در ورزشگاهها همراه فرزندان خود برای تماشای فوتبال بروند در حالی که این موضوع در مورد دیگر ورزشها صدق نمی کند. میرحسینی همچنان معتقد است به دلیل گرایش مردم به موضوعات حاشیهای برنامهای مثل «۹۰» چنین محبوبیتی پیدا کرده است: «رویکرد برنامه «۹۰» پرداختن به حاشیهها با نگاه جذب مخاطب بود. اصلا به نظرم این نگاه خود عادل فردوسی پور است، به نظر من فردوسیپور و تیمش بیشتر نگاهاشان پوپولیستی بوده. فوتبال به دلیل همین جذابیت یک ابزار است. به جای عادل فردوسیپور در این هفده سال اگر هر کس دیگری هم بود و این شم فردوسیپور را داشت موفق میشد.»
رسالت ۹۰ این نیست که دعوا راه بیاندازد
او در ادامه درباره فردوسیپور میگوید:«عادل فردوسیپور مجری توانایی نیست و نواقصی دارد. فردوسی پور یک «آن»هایی داشت و فوتبال این پتانسیل را داشت و این امکان را برای او به وجود آورد که آن «آن»ها را بروز دهد. او اگر سراغ بسکتبال رفته بود موفق نبود. بحث من تخریب عادل نیست. شما برنامههای دو سال اول عادل را ببینید.، اشکالات اساسی در اجرا داشت. الان دیگر به مرز پختگی رسیده و برای خیلی از مجریها الگو شده و حتی گزارشهایش هم برای خیلی ها الگوست. تلویزیون آزمون و خطاها و اشکالات فردوسیپور را تحمل کرد برای اینکه او فرصت پیدا کند و بتواند به عنوان یک مجری موفق تلویزیون مطرح شود و کار کند. برگ برنده عادل فردوسیپور هم پرداختن به حاشیه ها بود اما آیا رسالت این برنامه این است که این دعواها را در فوتبال پیش بیاورد…»
پورحسینی معتقد است اگر الان با مجری «۹۰» تماس گرفته شود او همچنان تصورش این است که مدیر اسبق شبکه سه تصمیم داشته برنامه اش را تعطیل کند. او میگوید با اینکه طراحی و پلان فردوسی پور در سال ۹۴ و ۹۵ برای تغییر دکور برنامه را تغییر داده اما این تصور عادل اشتباه است: «با تغییر دکورش جدا از بحث مالی مخالفت کردم. به او گفتم دکور در برنامه تو جزء کوچکی است. اصل برنامه ات محتوا و خود موضوع فوتبال و اتفاقاتی است که در آن میافتد. یعنی اگر جلوی یک پرده مشکی با دو صندلی بشینی هم همین میزان ببینده داری. به او گفتم آن سال دکورش را دست نزند که ثابیت کنم بیننده به خاطر دکور نمیآید.» میرحسینی میگوید با اینکه هنوز هم با ۷۰ درصد برنامه «۹۰» مخالف است اما در دوران مدیریت او نسبت به گذشته همه چیز درباره این برنامه حرفهای تر شده است.
یکی از مهمترین حاشیه های برنامه «۹۰» در دوره مدیریت میرحسینی پخش نشدن مصاحبه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در ویژهبرنامه شب یلدا بود. اتفاقات که موجی از انتقادات گسترده را به تلویزیون وارد کرد. میرحسینی درباره آن ماجرا چنین توضیح میدهد: «فردوسیپور براساس رویه قبلی که داشت (مستقل بودن در روی آنتن بردن برنامه نود) مثلا بعضی افراد خاص را در برنامههای نزدیک عیدش دعوت میکرد. مصاحبه با ظریف را هم بدون هماهنگی با من انجام داد. البته با مدیر گروه تلفنی صحبتکرده بود. (پخش نشدن مصاحبه) واقعا ربطی به آقای ظریف نداشت و دلیل اصلی این بود که موضوع و شخص مصاحبه شونده بدون هماهنگی انتخاب شده بود. قرار بر این بود که عادل فردوسیپور فقط به فوتبال آن هم فوتبال داخلی بپردازد.» او می گوید با اینکه پیشنهاد داده جای دیگری تلویزیون این مصاحبه را پخش کند اما سازمان صدا و سیما به انجام این کار تمایلی نداشته است.
شهیدیفر را به جای افخمی می خواستم
میرحسینی در ادامه میگوید در تلویزیون برخی چیزها در حیطه اختیار مدیر شبکه نیست و دستور از بالا می آید و مدیر شبکه موظف به انجام آن است با این حال او سعی کرد در دوره مدیریتی خود برخی چهرههایی که مدتها در تلویزیون اجازه فعالیت نداشتند از جمله فرزاد حسنی و رضا رشیدپور را به تلویزیون برگرداند. البته به گفته این مدیر اسبق او تنها دلایل خود را برای رفع ممنوع التصویری برخی چهرهها ارائه داده ولی تصمیم اصلی بر عهده مدیریت کلان تلویزیون و از همه مهمتر حراست سازمان صدا و سیماست. میرحسینی این را هم اضافه میکند که برخی ممنوعیتها در تلویزیون محدود و دارای زمان مشخص است اما برخی نامحدود است و آنها که برایشان سقف زمانی گذاشته نمیشود برای رفع مشکل حتی توسط خود افراد هم پیگیری نمیشود.
جالب است که میرحسینی در این گفتوگو درباره عدم همکاری با شهیدی فر میگوید: «خودش نخواست. من با ایشان صحبت کردم برای دو برنامه که میخواستیم مناظره بگذاریم اما شهیدیفر گفت فعلا تمایلی ندارم.»
اما میرحسینی که در زمان او سری جدید برنامه «هفت» با اجرای بهروز افخمی و حضور مسعود فراستی روی آنتن رفته میگوید گزینه او برای «هفت» افخمی نبوده است: «شهیدی فر مد نظرم بود. حتی دوست داشتم تهیه اش را شهیدیفر انجام دهد. افخمی از نظر من کارگردان و نویسنده خوبی است. برایش احترام قائلم ولی از نظر اجرا مد نظر من نبود.»
فراستی جرات دارد
او درباره حضور فراستی به عنوان منتقد ثابت برنامه هفت هم میگوید: «مثل یکسری آیتمهای نود جذابیتهایی دارد. حرفهایی میزند که خیلی از منتقدین جرات ندارند بگویند. البته من با همه حرفهایش مواف نیستم. تیم اجرا را آقای افخمی چید تا زمانی که من بودم با شبکه قراردادی نداشتند و با خود معاون سیما هماهنگ کرده بود. برای همین نمیدانم عدد و رقم و قرار چه شکلی بوده است.»
وی ادامه می دهد: «تنها مدیر جسوری که با آقای پورمحمدی چالش داشت من بودم. در خیلی از حوزهها مسئولیت کارهایی که انجام دادهام با من بود. برنامه هایی بوده که ما راه اندازی کردیم، موفقیت نسبی هم داشته ولی آقای پورمحمدی مخالف بود. دلیل عمدهای که در زمان آقای پورمحمدی دو بار استعفا دادم هم به دلیل همین اختیاراتی بود که می خواستم. برنامه هفت هم برای ادامه اش فشار بود. چون ما زمان میخواستیم که ایراداتی که در هفت قبلی بود را بر طرف کنیم. البته هفت الان هم قابل دفاع است و از یکسری برنامه های مشابه بهتر است. ولی آن چیزی که من دوست داشتم اختیارات بود که در یک جاهایی داده نمیشد.»
میرحسینی در ادامه به این نکته می رسد که چرا در شبکه سه که زمانی محبوبترین شبکه تلویزیون بود در دوره مدیریت او برنامه های پرمخاطبی مثل «خندوانه» و «دورهمی» ساخته نشد؟ او پاسخ میگوید: «دلیل موفقیت خندوانه فقط ایکس و ایگرگ نیست، یک مجموعهای است. بودجه و امکاناتی که در اختیار خندوانه قرار میگیرد اصلا قابل مقایسه با برنامهای مثل «حالا خورشید» نیست.»
اما جالب است که این مدیر سابق میگوید سال ۸۶ طرحی به تلویزیون داده به نام «با هم بخندیم» با اجرای رامبد جوان که «خندوانه» نسخه به روز شده همان طرح است: «براساس تلنتهایی که دیده بودم و آنها را بومی سازی کردم این طرح را دادم. هشت آیتم داشت. من با رامبد صحبت کردم او خیلی از این طرح خوشش آمد و گفت من هم ایدههایی دارم که اگر پیاده شود خیلی خوب می شود ولی رامبد آن زمان سر یک کار سینمایی بود، گفت دو ماه بعد من هستم. من به شبکه برگشتم گفتم این فقط با رامبد جواب میدهد. طرح در زمان قائم مقامی یک عزیزی به دیوار خورد. زمانی که من به شهرداری رفتم اوایل سری اول خندوانه بود. رامبد پیش من آمد و گفت این طرح خودمان است. حرف من این است که طرح و ایده دادن سخت نیست، اجرایی شدن آن مهم است. دورهمی حمایت شد دورهمی شد. ضمن اینکه آقای مدیری برند است و دوستانی که برایش نوشتند یا کارگردانی کردند مطرح بودند.»
واحد تامین برنامه خارجی تلویزیون ده پانزده میلیون دلار بدهکار است!
این مدیر در مورد اینکه چرا با وجود ساخت دهها سریال خوب در سطح جهان تلویزیون حاضر نشده از آنها استفاده کند و مخاطبین بیشتری را به سمت رسانه ملی جذب کند جواب قابل تاملی میدهد: «در این مسئله خیلی چیزها دخیل است. الان هیچ شبکهای در تامین برنامه خارجیاش دخیل نیست. یک واحدی به اسم تامین برنامه خارجی داریم که کارش تامین سینمایی و سریال است. آن واحد فکر میکنم ده پانزده میلیون دلار بدهکار است و هیچ کمپانی به او فیلم و سریال نمیدهد…البته این دغدغه وجود دارد اما خیلی از این سریالها با شرایط ما همخوانی ندارد. دیگر سریالهایی مثل پزشک دهکده تولید نمیشود و اگر هم تولید شود یا به ما داده نمیشود یا هزینهاش بالاست و یا شرط تسویه حساب اولیه دارد.»
میرحسینی معتقد است جدا از بحث کمبود بودجه به دلیل اینکه مدیران مدام در صدا و سیما نظارت میشوند برنامه های تلویزیون در نهایت چیزی میشود که ارزش رسانهای ندارد: «من سه چهار برنامه را تعطیل کردم، آب از آب تکان نخورد. اصلا شما فهمیدید؟» او نظر جالبی هم درباره سریال «شهرزاد» و امکان پخش آن از تلویزیون میدهد: «شهرزاد سریال بسیار خوبی در حد ویدیوی خانگی است اما رسانه اگر بخواهد آن را پخش کند ملاحظاتی دارد که من تعیین نمیکنم. یکی پوشش است، یکی ارتباطات و عشق مثلثی و …»