عاشقانه‌های یک سرباز که اَلکن ماند!/ نگاهی به فیلم «ظاهر»

سینماسینما، نسترن زمانی

جشنواره چهل و دوم باهمه حواشی، کمبودها و کاستی ها به پایان رسید. اما گفتن و نوشتن از فیلم های اکران شده جشنواره که نتیجه و حاصل یک سال فعالیت اعضای سینمای ایران است، باهدف ارتقای سطح کیفی آثار در سال های آتی و جشنواره های آینده خالی از لطف نیست.
یکی از فیلم های به نمایش در آمده در جشنواره فجر چهل و دوم، فیلم  «ظاهر» بود. این فیلم روایت‌گر زندگی یک سرباز وظیفه به اسم ظاهر است که عاشق دختر کاراکتر فیلم شده، او پسری سربزیر و کم حرف است که در پرورشگاه بزرگ شده و هیچ خویشاوندی ندارد. اما دست به خیر است و دائم به پیرمرد و پیرزنی با نام های اکبر و زیبا خدمت می‌کند. در این بین او عاشق دختری شده که از آشنایان اکبر و زیبا ست؛ اما رویش نمی‌شود، که عشقش را به دختر ابراز کند.

در ادامه روند داستان فیلم دوست ظاهر راه هایی برای از بین بردن خجالت و کم حرفی اش به او مواردی را یاد می‌دهد، اما افاقه ای نمی‌کند تا اینکه…
ظاهر یک کاراکتر کاملا استرلیزه است که انگار با فضای فیلم و حال و هوای آن همخوانی منسجمی ندارد. داستان فیلم، اتصالات معقول یک روایت‌گری مناسب را ندارد و روند ماجراهایش را حفظ نمی‌کند. و حتی تکلیف ظاهر با خودش هم در فیلم معلوم نیست. بیشتر فیلم روی دو کاراکتر اکبر و زیبا مانور می‌دهد، در حالی که هیچ بیوگرافی و رزومه معقولی از آن دو شرح نمی‌دهد و سر بزنگاه هم تأثیر و خاصیت آنچنان ندارد.
در فیلم ظاهر مشخص نیست، هر کدام از شخصیت‌ها که وارد قصه و کادر دوربین می‌شوند چه اثری دارند و چگونه باعث پیشرفت و یا حتی پسرفت روند داستان فیلم می‌شوند. به همین دلیل وجود داستانک های بی تاثیر و بی خاصیت که در فیلم روایت می‌شود به راحتی می‌تواند حذف یا پاک شوند، بدون اینکه در پایان بندی فیلم تأثیر چشمگیری داشته باشند. اما بر خلاف تمام تناقضات و ضعف های موجود در محتوای فیلم، کارگردان در فرم خوش سلیقه‌گی به خرج داده و انگار قاب دوربین، میزانسن و رنگ و نور را در زیبایی شناسی سینمایی بر روی پرده نقره‌ای را خوب می‌داند. حرکت و جای دوربین را می‌شناسد اما چه سود و البته صد حیف که نمی‌تواند قصه ای درست، کامل و فیلمنامه‌ای استاندارد بر روی آن پیاده کند و عاشقانه های این سرباز وظیفه را ناتمام و اَلکَن باقی می‌گذارد.
ناگزیر یک فیلم کوتاه نهایتأ بیست دقیقه ای را تاحد یک اثر سینمایی بلند یکنواخت، کند و حوصله سربر کِش داده.
نکته متعجب کننده و قابل تأمل تر از خود فیلم، حمایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که باتوجه به اسم، حدود و خط مشی و رویه فعالیت این کانون که معقول آن است که معطوف به فعالیت های سنین کودکی و تین‌ایجری باشد از قضا داستان فیلم و محتوای آن هیچ ربطی به کودک و نوجوان ندارد، چگونه حامی این فیلم شده است؟!

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 195093 و در روز یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ ساعت 23:59:22
2024 copyright.