سین- علت فوت پدر شما چه بود و شما چه مشکلی با جامعه پزشکی داری؟
بهمن- پدر من سالم بود و بهدلیل خطای پزشکی رنجور شد و در بستر احتضار افتاد.
سین- الکی. ما میدانیم هیچ ارتباطی بین عملهای عباس کیارستمی در ایران و مرگ وی وجود ندارد. نظر مثبت شما چیست؟
بهمن- بله… بله… متوجه شدم. اتفاقا پدر من بیمار بود و وقتی پزشکان ایرانی معالجهاش کردند، با لباس ورزشی و در حال روپایی از بیمارستان به خانه آمد و به من گفت «بهمن پاشو بریم اردوی تیم ملی. چون احساس میکنم میتوانم جای علی کریمی را در تیم بگیرم». من زنگ زدم کیروش و گفتم بابا را یکطوری عمل کردند که برگشته به سن جوانی و میخواهد با این انرژی جای هنر، به دنبال ورزش برود. متأسفانه کیروش از بابا تست گرفت و گفت این انرژی که عباس پیدا کرده برای فوتبال حیف است و بابا را به مسابقات قویترین مردان ایران معرفی کرد.
سین- احسنت. پس چرا هی به پزشکها گیر دادی در این مدت؟
بهمن- راستش این پوریا عالمی که یک پا شیطان است، یک روز آمد و رفت تو جلد من. عالمی گفت از بچگی با دکتر و بازیکردن مشکل داشته و به من گفت بهمن بیا انتقام بگیریم.
سین- آیا عالمی مریض است و مرض دارد؟
بهمن- بله. او مرض دارد و هی به من گفت بهمن گول بخور.
سین- با توجه به اینکه عالمی مریض است، الان میگویم تحتالحفظ بستریاش کن. خب تو دلیل فوت پدرت را بگو.
بهمن- هووووم… عملهای بیمارستان ایران که عالی بود… بذار فکر کنم… آهان… ماشین زد بهش؟
سین- خیر.
بهمن- سر فیلمبرداری بود که شهابسنگ خورد زمین؟
سین- خیر. غیرواقعی است.
بهمن- هوووم… صبر کن… ببینم رفته بود حمام که پاش لیز خورد؟
سین- احسنت. حالا بگو ببینم کی صابون را انداخته بود زمین؟
بهمن- اوه… صابون را؟ من انداختم؟
سین- خیر.
بهمن- ببینم صابون را همین عالمی شیطان انداخته بود؟
سین- خیر.
بهمن- پس کی انداخته بود؟
سین- باید بپرسی کجا رفته بود حمام.
بهمن- کجا رفته بود؟
سین- توی فرانسه. طبیعی است که وقتی آدم برود سفر، میرود حمام. اگر توی فرانسه رفته باشد حمام، صابون مال کی بوده؟
بهمن- فرانسویها؟
سین- نزدیک شدی.
بهمن- دکترهای فرانسه؟
سین- احسنت.
بهمن- واااای… خودم هم حدس زده بودمها. مرسی آخرش این قضیه را برای من روشن کردید. حالا عالمی کو؟
سین- فرستادیمش حمام.
شرق