علیرضا داوودنژاد در پی پیشنهاد یک صنف سینمایی برای راهاندازی «وی او دی ملی» در راستای تشویق مردم به خانه ماندن در شرایط شیوع ویروس کرونا، نوشتاری را در راستای ضرورت این اتفاق منتشر کرد.
به گزارش سینماسینما، کارگردان «مصائب شیرین» در یک یادداشت، نوشته است: «برای آنکه به جایگاه و فواید و آثار وتبعات مثبت راهاندازی و تاسیس «وی او دی ملّی» پی ببریم، لازم است پیش از آن نگاهی به وضعیت منظومه هنری/رسانهای کشور بیندازیم و بر شرایط به نمایش درآمدن محصولات سینمای ایران در این منظومه مرور و تاملی داشته باشیم.
بازار نمایش برای هر فیلم تولیدشده ایرانی مثل بازار نمایش برای فیلمهای تولیدشده در هر جای دیگری از جهان عبارت است از:
۱-سالنهای سینما
۲-شبکه نمایش خانگی
۳-شبکههای تلویزیونی
۴-کانالهای ماهوارهای
۵-سایتهای اینترنتی
۶-نهادهای خدماتی مثل وسایل حمل و نقل مسافری اعم از جادهای و ریلی و هوایی و دریایی و اماکنی نظیر هتلها و بیمارستانها و باشگاهها و کلوبها و…
آنچه درکشور ما برای ورود هر فیلم تولیدشده ایرانی به بازار نمایش در کشور اتفاق میافتد معمولا از این قرار است:
۱- ورود به رقابتی گلادیاتوری با سایر فیلمها برای دستیابی به گروهی از سالنهای سینما و برخوردار شدن از امکانی محدود و معین از سانسهای سینمایی که کم و کیف آنها وابسته به استقبال مخاطبان و اراده صاحبان سالن و میزان نفوذ صاحبان فیلمهاست.
از مجموعه فیلمهایی که در سالنهای سینما به نمایش درمیآیند معمولا ۲۰ درصد آنها به سود و سرمایه اولیه خود دست پیدا میکنند و ۸۰ درصد دیگر این فیلمها غالبا به سرمایه اولیه خود نیز دست پیدا نمیکنند و معمولا با شکست تجاری از اکران در سالنهای سینما پایین میآیند و روانه بخشهای دیگر بازار نمایش میشوند.
۲- بازار نمایش خانگی در ایران به دو بخش بازار قانونی و بازار سیاه تقسیم میشود. بالاترین گردش مالی در این بازار متعلق به بازار سیاه سرقت، تکثیر و نمایش غیرقانونی فیلم هاست و عملا درآمد رسمی صاحبان اصلی آثار (چه در حوزه تکثیر و انتشار دی وی دی و چه در حوزههای خصوصی انتشار وی او دی) حتی به ۱۰ درصد از درآمدی که در بازار سیاه حاصل میشود و به جیب سارقان و قاچاقچیان میرود نمیرسد.
۳- در شرایطی که منظومههای هنری و رسانهای منطقهای و جهانی بر فضای دیداری شنیداری کشور ما غلبه یافتهاند و علیالاصول باید کانالهای تلویزیونی ایرانی یا به اصطلاح رسانههای دیداری شنیداری ملی پشتیبان جریان تولید فیلمهای داخلی باشند و بعد از سالنهای سینما به اصلیترین بازار برای محصول ایرانی بدل شوند و در معرفی و تبلیغ فراگیر و اثرگذار و خرید و نمایش فیلمهای ایرانی موثرترین نقش را ایفا کنند، متاسفانه نه تنها چنین وظیفهای برای خود قایل نیستند بلکه در میدان دادن به فیلمهای وارداتی و بیاعتنایی به جریان تولید فیلم در داخل کشور نیز ید طولایی دارند و عملا به عنوان بازاری بزرگ و تعینکننده از معادلات اقتصادی سینمای ایران کناره گرفتهاند.
۴- کانالهای ماهوارهای که برای اکثر تولیدکنندگان فیلم در دنیا بازاری جهانی و درآمدزاست؛ برای سینمای ایران جز تاراج داراییها و غارت مخاطبان، حاصلی نداشته است.
بسیاری کانالهای ماهوارهای فارسیزبان فیلمهای ایرانی را به محض انتشار در بازار ویدیویی خانگی سرقت میکنند و با نمایش دادن آنها کالاهای غالبا قاچاق خود را تبلیغ و زیرنویس میکنند تا به فروش برسانند و از عجایب روزگار اینکه میتوانند کالاهای سفارشگرفته را درتهران و شهرستانها به در خانهها برسانند و بهای آن را نقدا دریافت کنند.
۵- سایتهای اینترنتی که در اغلب نقاط دنیا بازاری بصرفه برای معرفی و تبلیغ و عرضه و نمایش فیلمهای سینمایی هستند در ایران ما به پایگاهی برای نمایش رایگان فیلمها به منظور فروش پهنای باند بدل شدهاند و بی هرگونه احساس مسولیتی به غارت اموال سینمای ملی مشغول هستند.
۶-از جمله بازارهای درآمدزا برای فیلمهای سینمایی نمایش آنها در اتوبوسهای میانشهری و قطار و هواپیما و هتل و بیمارستان و باشگاه و کلوبهایی است که با خرید رایت یا حقوق نمایش، این فیلمها را برای مشتریان و اعضای خود به نمایش درمیآورند و بهای آنها را نیز در زمره خدماتی که ارائه میدهند دریافت میکنند. در ایران ما این گونه نهادهای خدماتی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی بی هیچگونه پروایی به صورت رایگان از فیلمهای ایرانی منتشرشده در ویدیوی خانگی سوءاستفاده میکنند و بدون هرگونه مسولیتی در قبال تولیدکنندگان و صاحبان آثار به نمایش غیرقانونی فیلمهای آنها اقدام میکنند.
به این ترتیب از شش بخش بازار عرضه و نمایش سینمای ایران تنها بخشی که نسبتا امن و قابل نظارت است بخش سالنهای نمایش است که آن هم با شیوع کرونا به تعطیلی کشانده شده و اکنون بیش از صد فیلم جدید و آماده نمایش را در پشت درهای بسته زمینگیر کرده است.
در چنین شرایطی که بیشتر در خانه ماندن مردم به یک ضرورت ملی تبدیل شده و به ناگزیر میباید برای این اوقات فراغت تحمیلی چارهاندیشی کرد و به روزها و هفتههای پیاپی پیش رو اندیشید که سر میرسند و کوچک و بزرگ و پیر و جوان را در گذر ملالآور ایام با تعلیق و اضطراب و افسردگی و خشم درگیر میکنند، از جمله چارهاندیشیهایی که میتواند به مردم یاری برساند و آنها را که این روزها بیش از هر زمان دیگری به شبکههای اجتماعی و کانالهای تلویزیونی و ماهوارهای روآوردهاند سرگرم کند، استفاده کردن از صد فیلم سینمایی جدید و آماده است که سرازیر شدن آنها به یک شبکه ملی و سراسری دی وی دی و رساندن آنها به خانههای مردم به نمایش خانگی رونقی چشمگیر و فوقالعاده میدهد و به ماندن مردم در خانهها کمکی اساسی میکند.
راهاندازی «وی او دی» ملی و رساندن فیلمهای سینمایی جدید و پرآوازه به مردم مشتاق و علاقهمند علاوه بر آنکه در این شرایط بحرانی اقدامی موثر در خلوت کردن خیابانها و افزایش امر پیشگیری از ابتلا مردم به کروناست بلکه فرصتی است که امنیت به بازار سینما برگردانده شود و دست جریان تکثیر و نمایشهای غیرقانونی نیز از تاراج مخاطبان و داراییهای سینمای ایران کوتاه شود.
اینک وظیفه مدیران دولتی و صنفی است که به یاری «حلقه تیمار و پرستاری و درمان» بپیوندند و با راهاندازی «وی او دی ملّی» و روانه کردن دهها فیلم تازه و آماده نمایش به خانههای مردم گامی موثر در بهبود اوضاع بهداشت و درمان بردارند و برای تامین امنیت در حوزه بازار کالاهای فرهنگی نیز دست به اقدامی اساسی و گرهگشا بزنند.
راهاندازی «وی او دی ملّی» یعنی تبدیل تهدیدی بزرگ به فرصتی کارساز که آثار و تبعات آن نه تنها به محدود شدن دامنه تهدید میانجامد بلکه با ایجاد امنیت و رونق در نمایش خانگی به افق اشتغال و تولید در قلمرو فرهنگ و هنر و سینما نیز روشنی تازهای میبخشد.
تاسیس «وی او دی ملّی» جز به بازار سیاه محصولات دیداری شنیداری به هیچ کسب و کار دیگری از جمله سینماداری و شرکتهای خصوصی وی او دی زیانی نمیرساند بلکه با افزایش دهها میلیونی مخاطبان و ایجاد شفافیت در آمار و ارقام به رقابت سالم و رونق بیشتر کسب و کار آنها نیز مدد میرساند.
منبع: ایسنا