فرانک آرتا در شرق نوشت :
تاریخ سینما گواه این ادعاست که سازوکار چرخه تولید یک فیلم؛ از ابتدای قلمیشدن یک ایده تا اکران آن برای نمایش به مردم در سالنهای سینما، فرایندی سهل و ممتنع بوده. چهبسا در این مسیر ایدههایی ناب به ورطه نابودی غلتیده و درعینحال هم نمونههایی وجود داشته که شعلههای خلاقیت یک نگرش بهگونهای زبانه کشیده که جریانهای هنری را رقم زده است. بنابراین جدا از بحثهای زیباییشناسانه که معمولا در جایگاه ارزشهای هنری یک اثر تقسیمبندی میشوند، مدیریت و واژه دقیقتر آن؛ یعنی تهیهکنندگی و اساسا «تهیهکننده» در حیات و ممات یک فیلم نقش بسزایی دارد. به همین دلیل همواره موضوع تهیهکنندگی در سینمای ایران مورد بحث و جدل بوده؛ چه آن زمان که برخیها معتقد بودند سینمای ایران یکسره دولتی است و بالطبع تهیهکننده دولتی بر تارک این سینما حکمرانی میکند و چه این روزها که صحبت از بخش خصوصی و تهیهکننده خصوصی مطرح میشود، اما آنچه واضح و مبرهن بوده، سینمای ایران در گستره حیات خود از کمبود تهیهکنندگان کاربلد رنج کشیده؛ همانگونه که در تبوتاب فیلمنامههای وزین و بدیع است! حال این بحث را در کنار معضل اخیر؛ یعنی ورود سرمایههای مشکوک و تهیهکنندگان معلومالحال تازهورود قرار دهید و از این منظر به عمق فاجعه بنگرید!
برای تشریح این موضوع بد نیست به سخنان یکی از فعالان صنفی توجه کرد. یونس صباحی، بازرس «انجمن مدیران تولید سینما»، اخیرا در گفتوگویی با «ایلنا» عنوان کرده که «یکی از مشکلات سینمای ما حضور افرادی است که تهیهکننده نیستند و به دلیل آنکه پول دارند خودشان را بهعنوان تهیهکننده به سینما قالب کردهاند و به نوعی تهیهکننده قلابی هستند! این گروه، چون از سرمایه خوبی برخوردار هستند، تصور میکنند میتوانند در سینما هر کاری انجام دهند، درحالیکه این رفتار آنها، نظم کلی سینما را بههم میزند و باید با وضع قوانین، جلوی بروز بینظمیها را گرفت».
پرداختن به کلیدواژه «تهیهکنندگان قلابی» میتواند ما را به مختصات این معضل نزدیک کند. به عبارت دقیقتر، هرچند که بحث ورود سرمایههای مشکوک مدتهاست که سینمای ایران را درگیر خود کرده و بیان چنین جملاتی، موضوع تازهای نیست، اما آنچه که پیگیری این موضوع را لازم و ضروری میکند، پرداختن به «چگونگی» ورود افراد مشکوک با سرمایههای کلان به سینماست که همواره بحثهای زیادی را دامن زده.
در مواجهه با این موضوع نخستین سؤال این است که اساسا نقش سازمان سینمایی وزارت ارشاد در قبال این افراد چیست؟ مگر قرار نبود که ارشاد از نقش تصدیگری فاصله بگیرد و بر نقش حمایتی – نظارتی خود مؤکد شود؟ چگونه است که ارشاد در دادن مجوزهای ساخت و نمایش فیلمها و موارد دیگر مسئولیت مستقیم دارد، اما درباره حضور افراد سودجو خیر؟ مگر «استعلام» فعالیت افراد شاغل در سینما از سوی آن وزارتخانه پیگیری نمیشود؟ … شاید پاسخ این است که این موارد به خانه سینما احاله شده … با این پاسخ باید پرسید که «خانه سینما» چگونه تاکنون نتوانسته مانع حضور چنین افرادی شود؟ … واقعیت این است که این بحث هم سهل است و ممتنع، چراکه افراد سودجو حتما چراغسبزی از برخی از افراد در سینما دیدهاند که به راحتی وارد این فضا میشوند … خب اگر این افراد قابل شناسایی هستند، چرا معرفی نمیشوند؟ اگر هم شناسایی نشدهاند، آیا ارادهای برای معرفی آنها وجود دارد؟ و … چگونه میشود که این افراد سودجو یا تهیهکنندگان قلابی به راحتی وارد سینما شدهاند و جدا از ضربهزدن به حیثیت افراد فرهنگی شاغل در سینما، چرخه اقتصادی را به انواع آلودگیها مبتلا میکنند؟!
به نظر میرسد حتما برای کاملشدن این چرخه مسئلهدار، فرایندی در پشت صحنه در جریان است که هم افراد داخل و خارج از سینما را درگیر میکند. اما سؤال این است چرا؟ …
واقعیت این است که در مقایسه با صنایع و دیگر موارد چرخه اقتصادی سینما خیلی بالا نیست! پس چرا سودجویان علاقهمند به حضور در این فضا هستند؟ …
دیگر اینکه ارقام پیشنهادی آنقدر وسوسهانگیز هستند که بسیاری از عوامل و بهخصوص بازیگران در مقابل آن سر خم میکنند؟ … چرا وضعیت اشتغال سینما باید آنقدر نابرابر باشد که به قول آقای صباحی؛ «فقط ۲۰ درصد اعضای صنوف شغل دائم دارند»!
اصلا سؤال اصلی این است که گرانکردن ساخت فیلم در ایران به سود چه کسانی است؟ آیا مگر غیر از این است که با گرانشدن هزینههای ساخت فیلم نخستین قربانیان، مغزهای اندیشهورز، جوانان و اصولا افراد خلاق بدون پشتوانه و دارای ایدههای نوجو هستند که به مسلخ نابودی میروند؟ آیا جز این است که سینمای مستقل، به نفس افتاده و در حال احتضار است؟! در نهایت عدالت در کجا قرار میگیرد؟
تکمله:
در فروردینماه امسال خبری منتشر شد با این محتوا که «مدتی است صنوف چهارگانه تهیهکنندگان سینمایی در تلاش هستند تا زیر یک چتر واحد قرار بگیرند و بتوانند در یک راستا و با قوانین مشترک فعالیتهای خود را ادامه دهند و نقطه پایانی بر فعالیتهای صنفی موازی در این حوزه پرچالش بگذارند. در همین راستا، یک تیم ۱۲ نفره از تهیهکنندگان سینمای ایران که عضو صنوف مختلف تهیهکنندگان هستند، مسئولیت این کار را برعهده گرفتهاند؛ در روزهای اخیر این تیم آییننامهای را برای حرفه تهیهکنندگی آماده کرده که در آن قوانین و ویژگیهای لازم برای تهیهکنندگی سینما به طور کامل تشریح شده است. بر اساس این آییننامه و قوانینی که بر مبنای آن طراحی و تأیید شده، تهیهکنندگان واقعی سینما شناسایی میشوند و در نهایت اساسنامهای بر مبنای آییننامه اولیه، جهت شکلگیری صنف واحد با هدف یکپارچهسازی صنوف تهیهکنندگی نوشته میشود. طبق این اساسنامه، فهرست اسامی کسانی که واجد شرایط تهیهکنندگی در سینما هستند به زودی اعلام خواهد شد. طبق اعلام سیدضیاء هاشمی، دبیر شورای یکپارچگی تهیهکنندگان سینمای ایران، مسئولان سازمان سینمایی تنها تا پایان فروردینماه ۹۸ به صنوف چهارگانه تهیهکنندگی مهلت داده بودند تا ذیل چتر واحد گرد هم بیایند».
سؤال این است که نتیجه این یکپارچگی چه شد؟ آیا تهیهکنندگان به اتحاد رسیدهاند؟ و…