سینماسینما، سیدرضا صائمی
علیرضا معتمدی در فیلم «رضا»، نخستین تجربه فیلمسازیاش، به بازنمایی تجربههای زیسته خود پرداخته و فیلم را میتوان روایتی شخصی از تجربه زیسته فیلمساز دانست که البته فاقد تعمیمپذیری و همذاتپنداری نیست. این فیلم برای مخاطبانی که تجربه مشترک با شخصیت اصلی قصه یعنی «رضا» دارند، میتواند یک حدیت نفس مشترک باشد و تصویری روانشناختی و دراماتیک از موقعیت تراژیکی که آن را تجربه کردهاند. بازنمایی بصری این تجربه، فیلم را به سویه مستندگونه نیز نزدیک کرده و کمرنگ بودن عناصر درام و برجستگی قصه را باید در نوع رویکرد فیلمساز در روایت فیلمش ردیابی کرد. درواقع او تجربههای روحی و روانی رضا را به عنوان یک موقعیت خاص روانشناختی به تصویر میکشد.
تجربههایی که سویه دراماتیک آن بیش از آنکه نمود بیرونی داشته باشد، ظهور درونی دارد. از اینرو بیش از اینکه قصهای پروپیمان از حیث حجم اتفاق و رخدادها داشته باشیم، با موقعیتهای مختلفی از یک تجربه عاطفی آسیبخورده مواجه میشویم که بیش از قصه، غصه دارد! این شکل روایت شاید با این واکنش مواجه شود که ما با یک موقعیت انتزاعی و بهشدت درونگرایانه مواجه هستیم که صورتی دراماتیک پیدا نمیکند و صرفا یک برش تصویری از برههای از زندگی یک مرد است، اما واقعیت این است که سطح بیرونی درام همان تجسم بیرونی تجربهها و حالات درونی رضاست که برای درک او به یک همذاتپنداری همدلانه نیاز است و چه بسا تجربه مشترک. از این حیث میتوان فیلم «رضا» را کاملا یک فیلم تجربهگرایانه دانست، نه فقط از حیث فرم و ساختار اجرایی که از حیث مضمون و موقعیتی که شخصیت اصلی آن دارد.
روابط و مناسبات عاطفی که در فیلم میبینیم، کاملا برساخته تجربههای مدرن است که با انگارههای سنتی اساسا قابل درک نیست و چه بسا با این نگرش به ضعف در فیلمنامه و شخصیتپردازی تفسیر شود. از همین روست که معتقدم برای درک درست فیلم رضا و خود رضا در این قصه باید نسبت به تجربه او دستکم خودآگاهی همذاتپندارانه داشت تا بتوان با او همراه شد و درکش کرد. همین نگرش موجب میشود تا هم درونگرایی شخصیت رضا را بهتر درک کنیم و هم ریتم آرام و کند فیلم برای ما ملالانگیز نشود.
رضا از پس تلاطمها و توفانهای روحی و روانی به این نقطه از سکوت رسیده که صرفا ظاهری آرام دارد، اما درونی متلاطم و آشفته. بااینحال برخی پلانها، طولانی و خستهکننده میشود و مخاطبِ ناآشنا با تجربه قهرمان قصه را اذیت میکند. فارغ از این سویههای محتوایی و مضمونی باید از طراحی صحنه خوب و زیباییشناسی بصری فیلم هم حرف زد که نسبت منطقی با درونمایه اثر هم دارد. رضا در واقع روایتی از تلاش یک مرد میانسال برای کنار آمدن با مسئله جدایی خود است و البته یک عاشقانه مدرن. پارادوکس ظاهری رفتار رضا هم قابل تامل است. او در عین اینکه در حال گذراندن یک تجربه دردناک روحی است، اما شوخطبع و بذلهگوست و این ویژگی به بازنمایی روانشناختی موقعیت او کمک میکند. نویسنده بودن او نیز به عنوان یک فاکتور دیگر به پردازش این شخصیت کمک کرده و درنهایت با فیلمی مواجه میشویم که بهدرستی به روانشناسی یک مرد تنها بعد از جدایی میپردازد و احوالات او را به تصویر میکشد. «رضا» روایت مدرنی از یک عاشقانه دردناک است.
منبع: ماهنامه هنروتجربه