سعید نعمت الله در بخش هایی از مصاحبه خود با اعتماد حرف های جالبی زده است.
به گزارش سینماسینما: نعمت الله گفته است: یکی از همکاران مطبوعاتی شما چند وقت پیش گفت من واقعا به ایمان تو غبطه میخورم. دو چیز در زندگی من وجود دارد که اجازه نمیدهد حالم بد شود. نمیخواهم سیاستمدار شوم و اصلا چقدر بد است که آدم سیاستمدار شود حتی از نوع خوبش که آقایان خاتمی و روحانی هستند، پس این حرفها تبلیغاتی نیست! من خدا را وقتی احساس کردم که از او خواستم مادرم ششماه بیشتر زنده بماند و او ششماه بیشتر زنده ماند! من در زندگی خدا را دارم و همسر و دخترم را. اما دلم برای خیلی چیزها تنگ شده است. چرا باید آدمهای جنگِ جامعه ما از آدمهای صلحش مهربانتر باشند؟ خیلی حرفها در دلم است که نمیتوانم بزنم چون زندانها به اندازه کافی برای همه جا دارد. روزی که آقای روحانی مورد تمسخر قرار گرفت من مورد تمسخر قرار گرفتم چون به او رای دادم. یک چیزی هم درباره تلویزیون وجود دارد که همه بخش آن را سیاستزده نکنیم. ما بخشی به نام نمایش داریم که یک سری آدمهای باشرف در آن کار میکنند و یک سری هم سفارش میگیرند. من هیچوقت سفارش نگرفتم چون سفارشپذیر نیستم! هر کسی از «لبخند رخساره»(زیر پای مادر ) خوشش نیامده من قول میدهم در کار بعدیام جبران کنم، اما واقعیتی وجود دارد که تو نمیتوانی همه را راضی نگه داری. راضی کردن همه از اعتقادات آدم کم میکند و شدنی هم نیست. شاید به همین خاطر از ایدهآلهایم کوتاه نمیآیم.
همچنین نعمت الله گفت: در سه ساله اخیر، پیشنهادهای زیادی از شبکه نمایش خانگی با اسپانسرهای معروف داشتم. آدمی که بعدها معلوم شد مفسد اقتصادی است، یک روز سر صحنه یکی از کارهای ما آمد. او شرکت هواپیمایی داشت و میخواست من درباره آن شرکت برایش فیلمنامه بنویسم و او هم اسپانسر شود. من به او گفتم شما پولداری و من نمیتوانم با شما کار کنم چون ذهنیت ما خیلی با هم متفاوت است. همین چیزها را دیدم که میگویم امنیت تلویزیون خیلی بیشتر است.