مجید اسلامی منتقد مطرح سینما در اینستاگرام خود نوشت :
-
تجربهی همراهی با جشنواره جهانی فیلم فجر در این چند سال که به دعوت رضا میرکریمی صورت گرفت و در این سال آخر بدون حضور او اتفاق افتاد، برای من تجربهای دلپذیر بود. تلاش برای ایجاد فضایی فرهنگی، نمایش فیلمهای خوب روی پرده و جنگیدن برای انتخاب فیلمهایی که کمترین آسیب را ببینند و ایجاد اعتماد برای مخاطبی که بهحق بیاعتماد شده بود. راستش اولش خودم هم چندان باور نداشتم: “هر سال مگر چند فیلم در دنیا ساخته میشود که با معیارهای کشور ما قابل نمایش باشد؟” ولی بهمرور متوجه شدم که هست (البته دبیر باید برای معقول کردن این معیارها میجنگید و خطر میکرد، که میرکریمی و عسگرپور جنگیدند). و بهمرور هم فیلمسازان خارجی اعتمادشان جلب شد و هم مخاطب داخلی.
حالا ظاهرا دوباره برمیگردیم به نقطهی صفر. با ادغام جشنواره جهانی با جشنواره ملی همهی دستاوردها عملا به باد میرود و تجربهی تماشای استاندارد فیلم خارجی بدل میشود به برگزاری یک رویداد بیهویت و بیحاصل، مثل دوران طولانی قبل از ادغام. دورانی که اصلا خبردار نمیشدیم بخش بینالمللی کی شروع شد و کی تمام شد.
در اینجا دستکم برای ثبت در تاریخ یادآوری میکنم که شانس دیدن چه فیلمهایی را روی پرده داشتیم:
به ترتیب اهمیت (برای من):
– قاتل تزار
– هلن
– دولاتوف
– دلبستگی
– آگا
– ترانه گرانیتی
– قدم زدن در خیابانهای مسکو
– کوهستان جادویی
و بسیاری فیلمهای دیگر نظیر “انقلاب خاموش” و “عوامل انسانی” که به طور معمول نمیدیدیم. فیلمهایی که در ویترینهای بزرگ نظیر کن و ونیز نبودند و به لیستهای منتقدان جهانی هم راه نمییافتند ولی فیلمهای خیلی خوبی بودند.و امکان دیدن برخی فیلمهای ستایششدهی جشنوارههای بزرگ مثل “آدمکش”، “غروب” و “نور طبیعی” روز پرده.
و امکان دوباره دیدن نسخههای خوب از “استاکر”، “دروازه دوزخ”، “باد صبا” و دهها فیلم کلاسیک دیگر.
و امکان تماشای مستندهای درخشانی دربارهی توشیرو میفونه، فلینی، تارکوفسکی وغیره.
و البته امکان معاشرت و گفتوگو با فیلمسازان خارجی و منتقدان و علاقهمندان در فضایی دلپذیر و آرام و محترمانه.
سهم اصلی را در این رویداد میرکریمی و عسگرپور و کامیار محسنین و امیر اسفندیاری و شادمهر راستین (و در دورههای اول) علیرضا شجاعنوری داشتند. تلاشی که دستآخر منجر شد به کسب رتبه “آ” در میان جشنوارههای بینالمللی.
بابت از دست رفتن این امکان متاسفم.