مرتضی شایسته: «جهانپهلوان تختی» توسط مقام معظم رهبری به شکل دوربین مداربسته کلید خورد
رسم بر این شده که هرسال، ١۵ آذر یادی کنیم از فیلمساز بزرگ ایرانی، «زندهیاد علی حاتمی»؛ روزی که از میان ما رخت بربست و زندگی جدیدی در جهان دیگر آغاز کرد. سخنگفتن درباره علی حاتمی سهل و ممتنع است.
شاید اگر از جایگاه امروز، گذشته را مرور کنیم، قضاوت درباره آثار هنری علی حاتمی راحت به نظر برسد! اما او در لحظات خلق هر یک از آثارش سختیهای زیادی متحمل شد. او که حالا به لقب «ایرانیترین فیلمساز» مزین شده – نظیر ژان رنوار که «فرانسویترین فیلمساز زمانه خود» نام گرفت – سالها فیلم «حاجی واشنگتن»اش در محاق توقیف بود. سریال درخشان «هزاردستان» زیر تیغ ممیزی رفت و در بازپخشهای متعددش در تلویزیون زمانش کمتروکمتروکمتر میشد. «مادر» او منتقدان جدی داشت. سریال «سلطان صاحبقران» او استانداردهای ساخت سریالهای تلویزیونی را بالا برد. قلم و قدم او برگرفته از تهران قدیم بود. به تاریخ عشق میورزید. اما در فیلمهایش خود را مقید به اجرای نعلبهنعل تاریخ نمیدانست. او که برای زیباشدن تکتک پلانهایش حتی میوهها را رنگ میکرد، تاریخ را از زاویه نگاه خود میدید. درحالیکه منتقدانش معتقد بودند که تاریخ حاضر در فیلمهای حاتمی شبیه زندگی و عکسهای دوره قاجاریه نیست! عکسها و نوشتههای بهجامانده از آن دوران پرتلاطم و عجیب زشت و خشناند، ولی فیلمهای حاتمی زنده و زیبا. حاتمی صبوری کرد تا ثابت کند قصه پرغصه فرهنگ و هنر ایرانی را میتوان لابهلای خطوط نانوشته این تاریخ پر از خشونت جستوجو و پیدا کرد. جوهره تاریخ برای او معنای دیگری داشت. او هنرمند بود و نه مورخ. او یکی از شایستهترین دیالوگنویسان و گفتارنویسان بود که زبان ادبیات نمایشی ایرانی را احیا کرد؛ سنتی که در ایران چندان قدیمی نبود. امروز جای پای او را در نوشتار و گفتارهای فیلم- سریالهای تاریخی میبینیم. او ادبیات ایران را خوب میشناخت. روی واژگان تأکید میکرد. به قول عزتالله انتظامی: «علی میگفت کلمات باید مثل جواهر از دهانت خارج شود». آخرین فیلم ناتمام او «جهانپهلوان تختی» بود؛ فیلمی که مثل سرگذشت خود پهلوان تختی با مرگ حاتمی در هالهای از رمزوراز قرار گرفت. این فیلم ٣۴ دقیقهای بهجامانده از حاتمی، درباره شخصیت تختی بود. بعد از مرگ حاتمی، بهروز افخمی آن پروژه ناتمام را دنبال کرد. منتها این فیلم درباره تختی و علت مرگش بود و نه خود تختی. بههرحال تاریخ بازیهای غیرقابلپیشبینی دارد. مرتضی شایسته، مدیرعامل مؤسسه هدایتفیلم که سه فیلم «مادر»، «دلشدگان» و «جهانپهلوان تختی» را تهیه کرده، در واپسین روزهای زندگی علی حاتمی در کنارش بود. او درباره آرزوهای حاتمی به «شرق» گفت: «آرزوی او ساخت فیلمی درباره حضرت محمد(ص) بود با نام «آخرین پیامبر» که فیلمنامهاش پیش ماست. دیگری «ملکههای برفی» بود و دستآخر «گاردنپارتی» که متأسفانه دست اجل مهلت نداد».
این تهیهکننده سینما در ادامه درباره خلقیات این فیلمساز گفت: «من افتخار داشتم که در کنار ایشان باشم و همکاری کنم. علی حاتمی بهشدت اخلاقگرا و صبور بود. با وجود رأفت در رفتارش بسیار جدی و حرفهای عمل میکرد. میتوانم بگویم قاطبه اهالی سینما دوست داشتند با او کار کنند».
یکی از خصوصیات حاتمی، توجه به ریزهکاریها و اجزای صحنه بود. گرایش او به رئالیسم بهقدری بود که میتوان گفت به هایپررئالیسم نزدیک شده است. شایسته درباره این خصوصیت کارگردان «مادر» گفت: «باید بگویم آقای حاتمی به ریزهکاریها بسیار توجه داشت. ولی اصلا اهل ریختوپاش نبود. هرچیزی را سر جای خودش استفاده میکرد». وی در ادامه افزود: «مرحوم حاتمی علاوه بر دقت در نگارش، فیلمنامه را به صاحبنظران خارج و داخل سینما میداد تا بخوانند و از نظرات دیگران استفاده میکرد».
شایسته با اندوهی در کلامش به روزهای پایانی عمر علی حاتمی اشاره کرد: «یادم میآید که عزتالله انتظامی در صحنهای کنار سقاخانه بود و میگفت خدایا بچه سالم به دنیا بیاید. بعد کمی آنطرفتر گریان میگفت خدایا علی را از ما نگیر. بههرحال تقدیر این بود که ایشان در کنار ما نباشد. ولی یاران ایشان کم نبودند که تا آخرین لحظه در کنارشان بودند. هنرمندانی همچون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، اکبر عبدی، محمود کلاری، تورج منصوری، محمدمهدی دادگو، امین تارخ، احمد بخشی، یونس صباحی، حسن حسندوست، عبدالله اسکندری، مجید میرفخرایی و تمامی همکاران ایشان».شایسته در پایان متذکر شد: «یادم میآید که فیلم «جهانپهلوان تختی» توسط مقام معظم رهبری به شکل دوربین مداربسته کلید خورد. ایشان مورد احترام همگان بودند. نکته مهم اینکه علی حاتمی هرگز فیلم ضعیف نساخت. یادش گرامی».