مروری برکارنامه بهرام بیضایی به بهانه سالروز تولد وی : چریکه تارا/فیلمی که سه سال توقیف بود

%da%86%d8%b1%db%8c%da%a9%d9%87

محمد تاجیک :چریکه تارا از دیگر ساخته های مهم بهرام بیضایی است .

/فیلمی که سه سال توقیف بود/

به گزارش سینما سینما ،خود بیضایی در سال ۸۱در پاسخ به اینکه آخرین بار چه وقتی چریکه تارا را دیده است و آیا فصل پایانی فیلم کمی طولانی نیست؟ چنین پاسخ داد : این فیلم برای حدود ۳ سال توقیف بود و بعد به طور ناگهانی به من گفتند آنرا در ظرف چند روز به جشنواره کن برسانم و من ناچار شدم در مدت خیلی کوتاهی راش‌های گرفته شده را سر هم کنم و هیچ راهی جز این که کوتاه بیایم برایم پیدا نشد.

/چریکه تارا متعلق به زمان ومکان خاصی نیست/

طهماسب صلح جو منتقد سینما در اظهار نظری با اشاره به فیلم چریکه تارا کار بیضایی را از نظر بیانی و اجرایی متفاوت با دیگر فیلمسازان هم‌دوره وی ارزیابی نمود و گفته است که سینمای وی در نوع خود یگانه و تلفیقی از زبان سینمایی و بیان و بازی تئاتری است و کسی از این نوع سینما تقلید ننموده است. صلح‌جو شخصیت سه مرد حاضر در فیلم (آشوب، قلیچ و مرد تاریخی) را در واقع سه چهره‌ی متفاوت از یک فرد را در دوره‌های مختلف تاریخی نشان می‌دهد که هر سه سنتی هستند و تنها در زمانهای مختلف قرار گرفته‌اند. همچنین چریکه‌ی تارا را فیلمی متعلق به زمان و مکان خاصی ندانست و اشاره نمود که بیضایی اصراری بر این مطلب نداشته که بگوید اتفاقات فیلم در مکان یا زمان خاصی در حال وقوع است.طهماسب صلح جو در جواب یکی از حضار که معنای کلمه‌ی چریکه را پرسیده بود گفت که چریکه به معنای داستان آهنگین، واژه‌ای کهن است و هنوز در زبان کردی از آن استفاده می‌شود.

/ساخت چریکه تارا همزمان با آتش سوزی سینما رکس/

بیضایی در مصاحبه ای در سال ۸۱ با خبرگزاری ایسنا گفته : من هیچکدام از فیلم‌هایم را دوباره نمی‌بینم چون تمامشان برایم به نوعی با تلخی همراه بوده‌اند مثلا اولین روز شروع فیلمبرداری “چریکه تارا” که ۲۶ مرداد ۱۳۵۷ بود ۳ روز بعد سینما رکس آبادان آتش گرفت و از همان موقع تحولات صورت گرفته در سطح جامعه، بر روند ساخت فیلم و حتی بازی بازیگران تاثیرات بسیاری گذاشت . بعد از ساخته شدن و حضور فیلم در جشنواره کن، بنده توبیخ شده و از تدریس در دانشگاه نیز محروم شدم.

/مسکوت ماندن چریکه تارادر محافل دانشگاهی/

مونا جمال گلی در سایت پارسینه درباره چریکه تارا نوشته است :بهرام بیضایی چریکه‌ی تارا را در سال ۱۳۵۷ می‌سازد و احتمالاً بر اساس دیدگاه‌های شتاب‌زده و سلیقه‌ای در مرحله‌ی بررسی آثار، اقبال مدیران سینمایی را به خود جلب نمی‌کند. اما آنچه مسلم است، مسکوت ماندن این فیلم در محافل و کرسی‌های اندیشگانی دانشگاهی درخور شایستگی‌های سینمای وزین ایران نخواهد بود. شاید چریکه‌ی تارا در آن دوره مورد هجمه‌ی سوء‌برداشت‌های شتابزده‌ی هنرمندان و اصحاب تکلیف قرار گرفت، اما اینک به هیچ‌عنوان توسعه‌دهنده‌ی دیدگاه‌های و آرای نامربوط به نظر نمی‌رسد. فارغ از آنچه به حکم تاریخ و مصلحت بر این فیلم گذشته است، این اثر از نظر لحن و زیرمتن‌های غنی و دانستی می‌تواند منبع قابل وسوقی در نگاه نشانگانی سینما به دست دهد.
چریکه‌ی تارا داستان بیوه زنی است به نام تارا (سوسن تسلیمی) که همراه با دو کودک کم‌سال اش از ییلاق به کومه‌اش باز می‌گردد. در راه می‌شنود که پدربزرگ اش مرده است. در پی این خبر که گویی چندان هم تارا را متأثر نمی‌کند، به مردی غریب از تبار تاریخ (منوچهر فرید) بر می‌خورد که جامه‌ای تاریخی پوشیده و سربازی است که شتابان می‌گذرد.ارا به قره‌اش باز گشته، میراث پدربزرگ را می‌کاود و همه را به آنی در میان مردان و زنان قریه می‌پراکند. در میان تمام وسایل به‌جای مانده، شمشیری است که تارا آن را به پیرمردی می‌بخشد. اما پیرمرد که گویی شبحی به جلد یافته، در نمایی دیگر، شتابان شمشیر را باز پس می‌آورد و ادعا می‌کند که پدربزرگ را دیده است. تارا شمشیرِ به‌جای مانده را در امور روزمره و قالبن زنانه به کار می‌گیرد، با آن زمین را شخم می‌زند، سبزی خرد می‌کند، هیزم می‌شکند و.. اما شمشیر در هیچ‌کجا کار آمد نیست، مگر آن‌که شبی در هنگام طوفان تارا درِ کومه‌اش را با شمشیر چفت می‌کند که گویی ضامن امنیت تارا می‌شود. تارا که شمشیر را بی‌کاره می‌یابد آن را به دریا می‌افکند، اما دیری نمی‌گذرد که مرد تاریخی از نو، بر او ظاهر می‌شود.
مرد تاریخی که سرداری است از تبار چهل‌تن جنگجوی منقرض شده، ادعا می‌کند که جز شمشیر پدربزرگ از ایشان چیزی نمانده است. گویی مرد تاریخی که یک شمشیر دارد به دنبال جفت شمشیرش از دل تاریخ (حافظه‌ی تاریخی تارا) آمده است و آن را تمنا می‌کند.و….

چریکه: چریکه در زبانِ کردی به معنای آواز رسای دور و آواز گنجشک آمده است. گرچه در قسمتی از مُکریان «چریکه» معنای شعر حماسی دارد ولی معمول نیست

/واکنش جالب بیضایی به تماشاگری که فیلم چریکه تارا نفهمیده بود!/

جالب است بدانید در سال ۸۱بیضایی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران که اظهار نمود چیزی از فیلم چریکه تارا نفهیمده است، گفته بود: این باعث شرمندگی من است ولی چریکه تارا فیلم بسیار ساده‌ای است، امروزه معیارهای شناخت این فیلم‌ها را باید در جاهایی پیدا کنیم. آدم یا یک فیلم را دوست دارد یا ندارد اینکه فیلمی را می‌فهمم یا نمی‌فهمم خیلی معنی ندارد یک فیلم یا خوب است یا بد است، من بسیاری از فیلم‌هایی را که نمی‌فهمم ولی دوست‌شان دارم بعدا راه‌های فهمیدن‌شان را پیدا می‌کنم، اما اصراری ندارم فیلمی را که دوست ندارم معنایش را بفهمم اگر فیلمی را دوست داشته باشیم در آینده آنرا می‌فهمیم.

/ما نمی توانیم گذشته را نشناسیم/

به گفته بیضایی به هر حال فیلم “چریکه تارا” ساختمانی داستانی دارد، اسمش هم این معنا را دارد، چریکه یعنی داستانهای عامیانه و کلمه‌ای باستانی است چریکه تارا، یعنی افسانه تارا، فیلم افسانه است بنابراین اصلا مساله واقعیت روزمره پیش نمی‌آید، فیلم درباره کسی است که ضمن آنکه موفق می‌شود گذشته را بشناسد خودش را از آن خلاص کرده و به آینده فکر کند. تارا در ابتدای فیلم در حال طی کردن یک زندگی عادی است، در پایان فیلم او معنای جایی را که در آن زندگی می‌کند می‌فهمد و با دانستن این نکته و کسب آگاهی به زندگی آینده‌اش می‌اندیشد و در نهایت پیام فیلم اینست که ما نمی‌توانیم گذشته را نشناسیم اگر به آن مجهز نباشیم نمی‌توانیم از آن مستقل شده و آینده را بسازیم.
/تغییر کسی است از یک تعریف به تعریف جدید/

بیضایی همچنین در اظهار نظری درباره شخصیت‌ اصلی فیلم گفته است : تارا در آغاز فیلم، خودش و زندگی‌اش یک تعریف دارد و در پایان تعریف دیگری دارد و بخش میانی آن چیزی است که تقریبا برای همه ما اتفاق می‌افتد بین یک شکل از زندگی و شکل دیگری از زندگی. تارا در آغاز به دنبال یک تعریف از زندگی است و در ادامه زندگی‌اش از نظم عادی خارج می‌شود و تا پایان که به نظمی جدید برسد دچار نوعی بهم ریختگی است و این شکل نوعی ”تراژدی” یا حماسه است، حماسه‌ها اغلب به این شکل شروع می‌شوند که زندگی منظم و شکل یافته، کسی از نظم طبیعی‌اش خارج شده و در تمام این بهم ریختگی او به سمت نظمی جدید در حرکت است با آ‌گاهی جدیدی که در طول مدت تحول کسب کرده است که این نظم جدید به انتخاب خودش است و با آگاهی حاصل شده است و داستان تارا نیز تغییر کسی است از یک تعریف به تعریفی جدید.
/واکنش جالب برخی منتقدان در جشنواره کن/
بهرام بیضایی همچنین در مصاحبه ای در سال ۸۷ باگیسو فغفوری در روزنامه اعتماد ملی گفته است :فیلم چریکه تارا در جشنواره کن نشان داده شد. این فیلم صد جمله هم ندارد، یکی از منتقدان که معمولا‌ مست هم هستند، نوشته بود یک فیلم پرحرف از یک کارگردان تئاتر. البته همه آنها این‌جوری نبودند، بودند منتقدانی که درست نقد کنند.

 

/چریکه تارا به روایت هژیر داریوش/

هژیر داریوش در نشریه راهنمای بین المللی فیلم به تاریخ ۱۹۸۱ در باره چریکه تارا نوشته است :یکی از راههای نفوذ به درون لابه ضخیم استعاری این اثر جسارت آمیز این است که تارا را تمثیلی از  ایران بدانیم و سردار را تمثیلی از تاریخ ایران . و این تاریخی است که خنجر آسا در سویدای دل می نشیند ،تاریخی پر از اشک وخون و مشحون از سرکوبها ،قیامها ،پیمانهای شکسته ،خیانت ها و در یک کلام ،درد و رنج محض.

هژیر داریوش در بخش دیگری از یادداشت خود می نویسد :علاقه مندان سینما ،مورخان و حامعه شناسان ،فیلم  چریکه تارا را باید به کرات ببینند ،با این امید که شاید این فیلم بر سرشت حقیقی یکی از معمایی ترین ملتها پرتوی بیفکند .(محموعه مقالات در نقد وبررسی آثار بهرام بیضایی به کوشش زاون قوکاسیان )

 

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 36947 و در روز یکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ساعت 14:49:12
2024 copyright.