آزاده باقری در ضمیمه قاب کوچک جام جم نوشت : دهه ۷۰ و۸۰ تلویزیون شاهد برنامههای جوانانهای بود که معمولا عصرها از شبکههای صدا و سیما پخش میشد و مخاطبهای بسیاری را به سمت خود جذب میکرد. برنامههایی که در دهه۹۰ کمرنگ و کمرنگتر شد تا جایی که دیگر خبری از ساخت و پخش چنین برنامههایی نبود، اگر هم بود آن جذابیت را نداشت. حالا با گذشت یک دهه برنامه «بسته پیشنهادی» با اجرای مژده لواسانی ما را برد به خاطرات اوج برنامههای جوانانه ساخت دهه ۸۰ و ۷۰ که موج رقابتی هم میان آنها وجود داشت و هر سال یک برنامه گل میکرد و مخاطبان بسیاری را پای جعبه جادو مینشاند. شهرت خیلی از مجریها نیز با اجرا در همین برنامهها شکل میگرفت. از احسان علیخانی و فرزاد حسنی و امیرحسین مدرس گرفته تا مهدی سلوکی و مرحومه آزاده نامداری یا محسن افشانی که شهرت خود را مدیون اجرا در این برنامههای جوانانه دهه ۷۰ و ۸۰ است. به بهانه برنامه بسته پیشنهادی در این گزارش مروری خواهیم داشت بربرنامههایی که در زمان خودشان گل کردند و مخاطب زیادی داشتند. به طوری که هنوز هم مجری این برنامهها با اجرای همان برنامه به یاد آورده میشوند.
مجری: امیرحسین مدرس و حسین رفیعی
برنامه تلویزیونی «نیمرخ» را شاید بتوان پیشتازترین برنامه جوانانه نامید؛ برنامهای که در سیمای نوجوان دهه۷۰ شبکه یک توانست جوانان و نوجوانان دوران خودش را با خود همراه کند. به طوری که برای انتخاب نام آن نیز از مخاطبانش درخواست کرد پیشنهادشان را ارائه کنند که در نهایت نیمرخ انتخاب شد و امیرحسین مدرس که
آن زمان کاملا ناشناخته بود و حسین رفیعی که کارنامه پرباری تا آن زمان نداشت، توانستند به خوبی این برنامه را مدیریت کنند و بهعنوان مجریان موفق که مکمل یکدیگر بودند و هنوز هم با عنوانهای
«مو قشنگ» که امیرحسین مدرس بود و «فَ فَ» حسین رفیعی ، شناخته میشوند. مجریانی که خیلی از تابوها را شکستند و چه در نوع پوشش و چه در نحوه اجرا و اینکه راه میرفتند و دوربین با آنها حرکت میکرد، سبک تازهای در دوران خودش تلقی میشد. ۷/۷/۷۷ هم ماندگارترین تاریخ رندی است که آن زمان هنوز کسی به دنبال به دنیا آوردن فرزندش در این تاریخ رند نبود؛ بلکه این تاریخ در آن زمان یک قرار نوجوانانه بود که نیمرخ به کارگردانی محمد حسنزاده و تهیهکنندگی آذردخت یوسفی آن را باب کرد و با لحن خاص حسین رفیعی، بسیاری در یادشان حک شد که آخرین قسمت از نیمرخ را اعلام میکرد و اشک بسیاری را هم در آن دوران درآورد. هر چند بعد از آن هم با اجرای مجریهای دیگر و حضور کسانی مانند برادران سلوکی، عباس غزالی، حسین مهری، محمد حسینیان و شقایق دهقان ادامه پیدا کرد اما بسیاری نیمرخ را با مدرس و رفیعی به یاد میآورند.
پسران ایرونی ۱۳۸۴
مجری: جواد مولانیا
برنامه «پسران ایرونی» جزو نخستین برنامههایی بود که برای جوانان آن دوره ساخته شد و یک مجری و یک گزارشگر چشمرنگی هم در آن حضور داشتند. جواد مولانیا بهعنوان مجری و احسان علیخانی بهعنوان گزارشگر توانستند حسابی گل کنند و با وجود آنکه نام و چهرهشان شناختهشده نبود اما با شور و شوقی که برای نشاندادن استعدادشان در مقابل دوربین از خود به نمایش گذاشتند توانستند جای خود را هم در دل مردم و هم در صداوسیما باز کنند. برنامهای که با توجه به نامش درباره پسران ایرانی بود و دغدغهها و حالوهوایی که داشتند و در زمان خودش برنامه موفقی به حساب میآمد. هرچند بعد از این برنامه جواد مولانیا آنقدرها حضور پررنگی در اجرا و بازیگری نداشت اما این برنامه برای احسان علیخانی مانند سکوی پرتابی بود تا به مجری تراز اولی بدل شود که به برنامهسازی بپردازد و ثمره فعالیتش
«ماهعسل» و «عصر جدید» باشد.
کوله پشتی ۱۳۸۳
مجری: فرزادحسنی
«کولهپشتی» از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ جزو برنامههای پرطرفدار عصرگاهی تابستان بود. اجرای متفاوت، موسیقی و تیتراژ متفاوت، مهمانهای متفاوت، نحوه گفتمان متفاوت و… دست به دست هم داد برای آنکه کوله پشتی با اجرای خاص فرزاد حسنی که تا قبل از آن خیلی شناخته شده نبود به یک برنامه موفق در زمان خودش بدل شود. شاید جالب باشد بدانید فرزاد حسنی برای اجرای نیمرخ هم تست داده بود که مورد پذیرش قرار نگرفت و برای همین هم خود را در شبکه سه محک زد که اتفاقا موفق هم عمل کرد. چون بسیاری کوله پشتی را برای مجری آن و نحوه اجرایش میدیدند اما سبک خاص فرزاد حسنی و نحوه پرسش او پس از به چالش کشاندن مهمانهایی مانند افراد موفق و نفرات برتر کنکور و غیرمسلمانی که مسلمان شده بودند، رسیده بود به مسؤولان و مدیران که همین نکته نیز
در پایان یافتن آن برنامه مؤثر بود.
تازهها ۱۳۸۴
مجری: آزاده نامداری
برنامه «تازهها» که سال ۸۴ از سیمای خانواده شبکه یک پخش میشد یک برنامه متفاوت بود به این دلیل که در دل خود یک مجری متفاوت را نشان داد. آزاده نامداری که فروردین امسال خبر فوت ناگهانیاش خبرساز شد توانسته بود در این برنامه اجرایی متفاوت و خاص در مقایسه با مجریان زن دیگری که تا قبل از او به اجرا میپرداختند به نمایش بگذارد و از این رو تحول تازهای را با اجرایش در برنامه تازهها به ارمغان آورد. هرچند برنامه تازهها یک آیتم کوتاه بود اما همین مدت کوتاه کافی بود برای آنکه هم نام برنامه و هم مجری زن تازهنفساش را بر سر زبانها بیندازد و تا چهار سال نیز ادامه داشته باشد. استقبال از این برنامه به طوری بود که قرار بود هفتهای دو روز این برنامه اجرا شود که به مرور زمان و به دلیل استقبال مردم، اجرای تازهها همهروزه شد.
سلام بهار ۱۳۸۷
مجری: محسن افشانی، کیوان ساکت اف
کیوان ساکتاف ۱۸ساله و محسن افشانی ۱۹ ساله را بسیاری در برنامه «سلام بهار» به یاد دارند. جوانهایی که چهرههایشان هم داد میزد کم سن و سال هستند و جویای نام. استفاده از مجریانی که تجربه کمی دارند و چندان قابلیت بداهه گویی ندارند و از سوی دیگر دارای بیان صمیمی به سبک هم سن و سالان خود هستند باعث شد تا در کمترین زمان ممکن گل کنند و این دو مجری جزو مجریهای شناخته شده صدا و سیما شوند. پوشیدن لباسهای غیررسمی و خارج شدن گفتمان و دکور از حالت کلیشه نیز دیگر تابویی بود که توسط این برنامه توسط مجریان جوانش شکسته شد. در «سلام بهار» تلاش بر این بود تا بگویند کسانی که با بینندهها بهعنوان مجری صحبت میکنند، قرار نیست نصیحت کنند یا حرفهای درشت بزنند بلکه قرار است از جنس خودشان و مانند خودشان
حرف بزنند و از دغدغههای دوران خودشان بگویند.
دوستان ۱۳۸۹
مجری: کیوان ساکتاف، نوید محمدزاده و فائزه یادگاری
اگر به کارنامه نوید محمدزاده رجوع کنید او را بهعنوان یکی از مجریان برنامه «دوستان» که از شبکه جامجم پخشمیشد خواهید یافت. برنامه موفقی که در زمان پخش خود توانست بسیاری از جوانان را به سمت خود بکشاند. بهطوریکه در دو سال، برنامه برگزیده شبکه جامجم از نگاه مخاطبان بوده است. این برنامه به این صورت بود که دو مجری هرکدام یک مهمان داشتند و یک مجری هم ایمیل مخاطبان را میخواند. گفتوگوهای مجریها با یکدیگر و
در دست گرفتن برنامه باعث شده بود تا برنامه، ریتم جالب و خوبی بهدستآورد و این چرخش گفتوگوها میان مجریان موجب میشد اغلب مخاطبان تصور کنند همه چیز در برنامه فیالبداهه رویمیدهد درصورتیکه اینطور نبود و به شکل ویژهای این تبادل گفتوگوها کنترلشده بودند.
نیمروز ۱۳۹۰
مجری: علی ضیا
بسیاری علی ضیا را از برنامه تلویزیونی «گزینه جوان» به یاد دارند. برنامهای که درباره کنکور بود و او نیز مجری جوانی بود و جویای نام که اتفاقا در این زمینه موفقیتهای بسیاری بهدستآورد اما یکی از مهمترین و موفقترین اجراهایش برنامه «نیمروز» بود. اجرای روان و خودمانی با مهمانهایی که در برنامه
حضور پیدا میکردند و نحوه ارتباط صمیمانهای که ضیا با بیننده پشت دوربین داشت موجب شد تا این برنامه ظهرگاهی مخاطبهای خودش را پیدا کند. خلاقیتهای جالبی که در این برنامه انجام میگرفت مانند روی زمین خوابیدن ضیا، کوتاه کردن مویش، دوچرخهسواری و … باعث شد تا این برنامه فراتر از آنچه تصور میشد گل کند و این میزان نزدیکی مجری با مخاطب شهرت ضیا را نیز بیشتر کرد و جزو مجریانی شد که میتوانست با مجریهای تازهنفس اما شناختهشدهتر به رقابت بپردازد.
کاملا دخترونه ۱۳۹۷
مجری: مژده لواسانی
برنامه «کاملا دخترونه» سال ۹۷ به این منظور شکل گرفت تا به سبک زندگی و دغدغههای دختران جامعه ایرانی – اسلامی بپردازد و مجری این برنامه مژده لواسانی نیز از طریق گفتوگو با مهمانهای برنامه که اکثرا دختران موفق حوزههای مختلف ازجمله علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و … بودند تلاش کرد تا در این زمینه گام موثری بردارد اما برنامه کاملا دخترونه با وجود داشتن هدفی بزرگ و بهرهمندی از یک مجری موفق که در کارنامه خود اجراهای موفقی را نیز دارد و از سال ۸۳ و با برنامه «کبوتر داتکام» به اجرا در مقابل دوربین پرداخت، نتوانست آنطور که باید موفق عمل کند و همراه تیم برنامهساز کاری کند تا این برنامه که در زمینه زنان فعالیت میکند دیده شود و نماینده خوبی باشد برای آنکه حرف و دغدغه زنان امروز جامعه ایرانی را بزند. هرچند تلاش این برنامه بر این بود تا درباره آسیبهای اجتماعی و دغدغه دختران امروز کشور صحبت شود اما پراکندگی در آیتمها و بیهدف پیش بردن آنها باعث شد تا بسیاری نسبت به این برنامه انتقادهایی داشته باشند و برای همین هم تلاشها برای بهتر دیدهشدن این برنامه آنطور که باید به ثمر ننشست.
ایرانیوم ۱۳۹۷
مجری: مجید افشاری
مجید افشاری از زمانی که در مسابقه «خنداننده شو» برنامه «خندوانه» شرکت کرد و بهعنوان فینالیست معرفی شد شناخته و به شهرت رسید. از همان زمان هم پیشنهاد به او برای حضور در برنامهها و اجرا نیز زیاد شد و برنامه «ایرانیوم» که به معنی ایرانی هستم با لهجه جنوبی است ازجمله آنها بود. این برنامه که در توضیحاتش آمده که براساس سه رکن ایران دوستی، مسؤولیتها و تهییج اجتماعی و امیدبخشی و امید به آینده شکل گرفته است بهصورت مجلهای قرار بود به موضوعات مختلف مانند موسیقی، ورزش، کتاب، سینما، فناوری و… بپردازد و گفته میشد «ایرانیوم یک مجله فرهنگی و هنری است که اختصاص به نسل جوان با علایق و سلیقههای گوناگون دارد.» اما نبود برنامهریزی، نداشتن هدف و خامدستی در طراحی و اجرا و… مهمترین انتقاداتی بود که به این برنامه وارد شد و با وجود آنکه یک قسمت آن که مهمان برنامه زندگیاش با داستان سریال «پدر» همخوانی داشت گل کرد اما بهجز آن دیگر داشتهای نداشت که بهعنوان یک برنامه جذاب جوانپسند پر بیننده شناخته شود. حتی معمولا مهمانهای برنامه تکراری بودند و نه چالشی در میان بود و نه گپ و گفت صمیمانهای وجود داشت. مجید افشاری هم نتوانست از این فرصت برای بهتر دیدهشدن
و به نمایش گذاشتن توانمندیهایش در زمینه اجرا نمره خوبی کسب کند و نشان داد ظاهرا نمیتواند مجری خوبی باشد.
عطسه ۱۳۹۹
مجری: مژده خنجری، حمید ترابیان، پرویز نشاط
برنامه «عطسه» که از آبان ۹۹ به تهیهکنندگی آرامه اعتمادی روی آنتن رفت رویکرد اجتماعی و طنز داشت. انتظار میرفت با توجه به حضور فرد شناختهشدهای همچون رضا رشیدپور که بهعنوان مغز متفکر و چه بسا همهکاره پروژه در آن حضور داشت برنامه موفق و پرمخاطبی باشد اما این مهم محقق نشد. بهطوری که بسیاری تصور میکردند این برنامه میتواند حباب برنامههای ضعیف و پر از ایراد و انتقاد را بکشند و مجدد موج تازهای در برنامههای جوانانه عصرگاهی راه بیندازد که با وجود آمدن مجریان تازه نفسی همچون حمید ترابیان، پرویز نشاط، مژده خنجری و مریم ماهور و غزل ماهروزاده که در «حالا خورشید» خوب ظاهر شده بودند اما متاسفانه نتوانست دیده شود. چون این اعضا، اعضای تیم حالا خورشید بودند انتظارها بسیار فراتر از آنی بود که در برنامه عطسه دیده شد و حتی مقایسههایی هم صورت گرفت که نشان داد با وجود تلاشها اما نتیجه رضایت بخش نبوده. فصل دوم آن نیز از تیر ماه به روی آنتن رفت اما باز هم نتوانست موفقیتی کسب کند.