سینماسینما، عسل عباسیان
«بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی حقیقی، که پیشتر از او فیلم موفق و مهجور «عصر جمعه» را سالها پیش دیده بودیم، یکی از فیلمهای جسور و متفاوت جشنواره امسال بود. متفاوت از آن منظر که در میان سوژههای تکراری و شبیه به هم، سراغ سوژهای رفته بود که کمتر میتوانستیم پیش از تماشایش، تخیلش کنیم.
زندی حقیقی زندگی شکوه (با بازی کمنظیر فاطمه معتمدآریا) را بر پرده نمایش میدهد؛ زنی که کمتر میشناسیمش و نمونهاش را اطرافمان دیدهایم. زنی استوار که جهان مردانه اطرافش را منقلب میکند. او تصمیم میگیرد فریدون، شوهر سابقش (با بازی رضا بابک)، را از خانه سالمندان به خانهاش بیاورد و با شوهرش، رضا (با بازی سعید آقاخانی)، از او پذیرایی کند. اما این زن خود محاط جهانی مردانه است؛ نخست جهانی مقتدر، جهان پسر بزرگش شاپور که نمیگذارد پدرش فریدون سالهای آخر عمرش را به آسودگی بگذراند و تا میفهمد او به خانه مادرش شکوه برده شده، او را با سلطهگری و بیرحمی به آسایشگاه بازمیگرداند و جان پیرمرد را میگیرد، اما سوی دیگر قصه مردی دیگر ایستاده است؛ رضا که میپذیرد شکوه از شوهر سابقش در خانه او پذیرایی کند و حتی خودش با نگاهی کاملا انسانی او را همراهی میکند، مردی که برخلاف کلیشه مرد ایرانی، کاملا همراه است و همسر است و رفیق است. در لحظاتی از فیلم عاشقانههایی را از شکوه و رضا که اتفاقا در میانسالی هم هستند، میبینیم که نمونهاش را در سینمای ایران کمتر دیدهایم. این فیلم نمونه درخشانی از آن گونه نگاه در سینماست که انسانیت را والا میشمارد و به ستایشش برمیآید. مونا زندی حقیقی در دومین گام سینمایی خود توانسته است نگاهی انسانی را از لنز چشمان خود مهمان چشم مخاطبش کند؛ او دو جهان را در تقابل با هم نشان میدهد. فارغ از جنسیت، او دو جهانِ سلطهگر و آزاداندیش را نشان میدهد و شما را با طعم گس فیلم خودش که با صحنه سوگواری فریدون پایان میپذیرد، تنها میگذارد و آن وقت شمایید که انتخاب میکنید جای کدام بنشینید؟ شاپور مستبد باشید یا رضای همراه و رفیق؟ و در این میانه حتی میتوان به شکوه نگریست و بر او غبطه خورد و شبیه او بود، که زنی است که جهان مردانه اطرافش را منقلب میکند از انسانیت و مهر و مادری و زنانگی و دوستی. او زنی است که پس از سالها حتی به شوهر سابقش مهر میورزد و این مهرورزی او را از دیگران سوا میکند
منبع: ماهنامه هنروتجربه