نام عادل فردوسی پور بعد از گرفتن جایزه مردمی از جشن حافظ دوباره در کانون خبرها قرار گرفته است و چهره های هنری و فرهنگی را به واکنش واداشته است؛ خصوصا که اخیرا شایعه عجیبی مبنی بر احتمال پیوستن او به شبکه «ایران اینترنشنال» شنیده شد که فردوسی پور قویا آن را تکذیب کرد و به خبرآنلاین گفت: «هیچ گونه تماسی از این شبکه با من گرفته نشده و اگر هم چنین پیشنهادی مطرح می شد واضح است که آن را نمی پذیرفتم و پاسخم منفی بود».
همیشه در کلاس های گویندگی، بخشی از کلاس را به تدریس «عادل فردوسی پور» اختصاص می دهم تا به دانشجوها بگویم که برای موفق بودن در عرصه تلویزیون، صدا، فن بیان، چهره عروسکی و… در درجه دوم اهمیت قرار دارد. در آنالیز حرفه ای عادل فردوسی پور در می یابیم که او صدای عحیب و رادیوفونیکی ندارد و تازه به لحاظ فن بیان ایرادهای اساسی نیز به او وارد است. در فهرست مجریان چشم آبی و دلبر تلویزیون هم او در رده های آخر قرار می گیرد؛ اما چه می شود که او با این ویژگی ها همیشه در قلب مردم است و حتی در حذف فیزیکی نیز فراموش نمی شود. بی انصافی است که بخواهیم محبوبیت او را مدیون جنجال های اخیر و کنارگذاشته شدنش از اجرا در تلویزیون بدانیم (که البته شکی نیست فرهنگ ما همیشه قربانیان را عزیز می شمارد). ریشه محبوبیت عادل، عمیق تر و قدیمی تر است. محبوبیت او در درجه نخست ریشه در دانش عمیقش دارد. در اینکه اشتباهات اطلاعاتی ندارد، دیتای غلط نمی دهد، می خواند و می بیند و تجربه می کند و همه اینها در کلامش، نگاهش، رفتارش، نوع نشستنش و… جلوه گر می شود. از سوی دیگر او هیچگاه خودش را تافته جدابافته ای از مخاطبانش ندانسته. هیچ وقت از موضع مجیزگویانه باج دهنده حرف نزده و مردم – که بسیار باهوش تر از آن چیزی هستند که بعضی از دوستان می پندارند- این را بخوبی درک کرده اند. در همان کلاس های گویندگی همیشه تاکید می کنم که آنچه در کلام یک مجری می آید دست کم باید یکی از دو کار زیر را انجام بدهد: یا باید چیزی بر گنجینه احساسی مخاطب بیفزاید یا چیزی به گنجینه اطلاعات او اضافه کند.مجریان انگشت شماری هستند که بتوانند هر دو این کارها را با هم انجام دهند و بدون شک عادل یکی از آن انگشت شمارهاست. او توانسته از خود توامان چهره ای با سواد و چهره ای سمپاتیک ارائه کند. عادل از زاویه دیگری نیز مثال زدنی است که همیشه باید مورد توجه علاقه مندان اجرا در تلویزیون قرار گیرد. حرفه اجرا حرفه ای بدون هیچ حاشیه امنیت است. یک اشتباه شخصی، یک سوءتفاهم از طرف یک مدیر، یک حسادت حرفه ای و غیرحرفه ای، یک جمله ناخواسته و… می تواند تا مدت ها یک مجری را از صفحه تلویزیون محو کند (البته منظورم از صفحه تلویزیون است نه از قلب مردم!) در این شرایط مجری ها چگونه باید زندگی مادی – و مهم تر از آن حسی – خود را تامین کنند. مجریانی در این شرایط دوام آورده اند که مثل عادل فردوسی پور «مولتی فانکشن» باشند. عادل اگر اجرا هم نکند، ترجمه می کند، می نویسد، درس می دهد و… اینها او را تر و تازه نگه می دارد تا روز بازگشت…