سینماسینما، محسن جعفری راد:
بنفشه آفریقایی؛پنفشه پڑمرده!
بنفشه آفریقایی ایده مرکزی بکری دارد. اینکه شکوه ،شوهر اولش را که بچه ها برده اند خانه سالمندان،بیاورد در خانه ای که شوهر کنونی اش در آن زندگی می کند. در راستای بسط و گسترش این این ایده،فیلم هم مقدمه چینی خوبی دارد و هم شخصیت ها به خوبی شناسانده می شوند. اما متاسفانه در همین مرحله باقی می ماند. یعنی خبری از کشمکش به معنی کلاسیکش نیست، چند سکانس عاشقانه داریم و دیگر هیچ. در واقع ایده بکر داستان،نویسنده و کارگردان را مبهوت خودش کرده تا این حد که فیلم ناگهان با مرگ شوهر دوم تمام می شود که به هیچ وجه در تناسب با مقدمه چینی و شخصیت پردازی و برخی دیالوگهای طنازانه فیلم نیست. از نظر کارگردانی، ساختار شسته و رفته ای دارد. طراحی صحنه و لباس با ظرافت انجام شده،بازی ها عالی هستند اما وقتی پلات اصلی داستان چفت و بست مناسبی ندارند،این امتیازات مثبت،بی نتیجه می ماند.
فیلم تیغ و ترمه؛یک تله فیلم خوش رنگ و لعاب
در تازه ترین ساخته کیومرث پوراحمد در خوش بینانه ترین شکل، با یک تله فیلم خوش رنگ و لعاب طرف هستیم و این شکل تلویزیونی، چه با بازیگران تلویزیونی، چه قاب بندی های شلخته و چه با روایت نخ نما شده و قابل پیش بینی اش، به راحتی قابل شناسایی است.
شوهری مرده و دوست و همسرش،اموالش را بالا کشبده اند و این وسط دخترش، درمانده و گرفتار شده است. غیر از این،استاد نقاشی اش که شوهرش هم هست،مرد هوس بازی است. همین؟! انواع و اقسام این خطوط داستانی را چه در سریال های ایرانی و چه از نوع ترکی اش دیده بودیم. چه لزومی داشت با عنوان پرطمطراق اقتباس از یک رمان،تبدیل به یک فیلم سینمایی شود؟! آن هم از کارگردانی که با فیلم های یک دهه اخیرش،خاطرات خوبمان از شب یلدا،قصه های مجید و .. را خدشه دار می کند. واقعا یک حسرت و حیف بزرگ است که پوراحمد صرفا جهت فعال بودن در سینما،یک تله فیلم بسازد و ادعای نگاه سینمایی داشته باشد. فیلمی که یک سوم سالن در پردیس ملت در اواسط آن، عطایش را به لقایش بخشیدند. از لحاظ کارگردانی هم،همه عناصر فیلم در حد متوسط و زیر متوسط هستند. به خصوص بازی های فیلم که همگی، در سطح اجرا شده اند،آن هم با هدایت کارگردانی که زمانی بهترین بازی ها را از مادرش یا محمدرضافروتن در شب یلدا می گرفت و حالا رسیده به هومن برق نورد که همان شخصیت و بازی مکارانه در تلویزیون را تکرار می کند. به نوعی،فیلم تیغ و ترمه،ضعیف ترین فیلم جشنواره تا کنون بوده است. فیلمی که نه داستان تازه ای برای گفتن دارد و نه پرداخت و ساختار نویی برای نشان دادن.