نگاهی به فیلم رگ خواب/ یک فیلم ضد زن

سپیده ابرآویزسینماسینما، سپیده ابرآویز:

۱-    یکی دو روز است در همه جا می خوانم رگ خواب یک فیلم ضد مرد است . درست برعکس . این فیلم به شدت ضد زن است . زن این فیلم کیست ؟ چه می خواهد ؟ چه می گوید ؟ و چرا جز نقش قربانی و آه و ناله و جیغ و گریه هیچ کار دیگری نمی کند؟
۲-    نعمت الله فیلمساز درجه یکی است . اما در رگ خواب از فیلمسازی فاصله و به شدت به ادبیات رمان نویسی نزدیک می شود . او تمام قدرتش در نشان دادن را کنار می گذارد و با استفاده از نریشن های مینا تمام اتفاقات را توصیف می کند. این توصیف باعث می شود که فضاها ساخته نشوند و شخصیت ها اصلا به شخصیت شدن نزدیک نشوند.
۳-    مینا از طلاقش حرف می زند ، از شوهر قبلی اش که معتاد بوده ، از پدرش که بلیط فروش اتوبوس است . از عشقش . به عشق که می رسد خیلی بیشتر حرف می زد . چندین بار  تکرار می کند کامران جذاب ترین مردی است که در طول زندگی ام دیده ام. اما مخاطب جذابیت خاصی از کامران نمی بیند. می گوید او یک حامی است . اما حمایتی دیده نمی شود. می گوید عاشق است و ته عاشقی کامران در ترانه خواندنش به زبان فرانسه و خاک خوری اش کنار مینا شکل می گیرد.
۴-    وقتی نعمت الله نشان نمی دهد که عمق این رابطه کجاست و چگونه این عشق این قدر مقدس شده که مینا به خاطرش آن چنان فرو می ریزد سواال ها بی پاسخ می مانند . هیچ جای فیلم درگیری عاطفی از جانب کامران دیده نمی شود و متقابلا رفتار معقولی از مینا . مینا چرا این طور شیفته کامران می شود ؟ این زن بی دست و پا  کیست و چرا باید دوست داشته شود ؟ زنی که نه کار می کند و نه تلاش خاصی . نه از کامران سوال می کند . نه در برابر رفتارهای او مثلا سفر رفتنش کنجکاوی دارد . نه از حقش دفاع می کند و حتی برای ایجاد جذابیت ظاهری هم تلاش نمی کند و زحمت شانه کردن موهایش را هم نمی کشد چرا فکر می کند که کامران یا هر مرد دیگری باید عاشق او بماند ؟
۵-    این زن ساخته نشده است . پیش از او عشق بین او و کامران ساخته نشده است .اگر این عشق ساخته می شد و ما همراه با مینا و کامران درگیر رابطه شان می شدیم قطعا احساسات مینا بعد از نامردی کامران قابل درک بود .اما اینجا کامران نامردی نمی کند . کدام نامردی ؟ وقتی زنی می بینیم  ضعیف و منفعل  که از طوفان و گربه و صدا می ترسد و پشت چشمش برای اولین مرد از راه رسیده زندگی اش باز مانده  ، آن هم  در سن و سالی که نه نوجوان است و نه خیلی جوان چرا باید با او همذات پنداری کنیم؟زنی که پیشینه اش در بلندبلند فکر کردنش گفته می شود . رنج ها و آسیب های روانی اش شفاهی مطرح می شوند و آن قدر نابالغ است که در دقیقه ۴۲ فیلم تازه یادش می افتد برود و برای اولین بار از کامران سوال کند که او کیست و چه می خواهد.این زن با این ویژگی عشقش هم باورپذیر نمی نماید.انگار اصلا او عاشق نیست وابسته است و نیازمند.زن وابسته نیازمند دلسوزی ندارد ، بلکه لازم است هرچه سریعتر به روان شناس و روان پزشک مراجعه کند.
رگ خواب به شدت فیلم ضد زن است . زنی می سازد که از نگاه بیرونی به شدت شان و شخصیت زن را زیر سوال می برد . زنی ابله و ناتوان . از نگاه جهان فیلم هم این زن قابل باور نیست .چون جایی کامران اشاره می کند که مینا در رستوران کار نخواهد کرد چون علایق دیگری دارد. اما مینا حتی دنبال علایقش هم نمی رود .در کامران – که نشانه های دون ژوان بودنش گاه و بیگاه نمایان است _ ذوب می شود . آخر علایق اش ، نگاه دزدکی به نواختن ساز است و رقص خیالش با صدای موسیقی . هیچ واکنشی جز حرف زدن از عاشقی اش ندارد و فقط بلد است گریه کند و صورتش را در حد توان دفرمه کند.
۶-    تکلیف مینا و کامران با دوست داشتن یا نداشتن هایشان روشن نیست . کامران کیست ؟ چرا سراغ مینا می آید ؟ از سر هوس بازی ؟ چطور جرات می کند وقتی این قدر اسیر صاحب رستوران است( بماند که صاحب رستوران که گرگ بیابان است چرا تا به حال کامران را نشناخته یا حتی به او مشکوک نشده و نمی شود ) مگر نه اینکه کامران مجبور است به صاحب رستوران به خاطر پول و تمکن مالی به او باج  بدهد ؟ و اگر پاسخ این سوال این است که کامران به خاطر جذابیت مینا به سراغش آمده ، همانطور که اشاره شد مینا شرایطی برای القای این جذابیت ایجاد نمی کند . کامران یک بیمار روانی است ؟ وقتی مینا یک بار – و فقط یک بار- می خواهد از او فاصله بگیرد منعطف می شود و به دست و پا می افتد ، این یکی از شاخصه های دون ژوانیسم است اما فیلم در تعریف دون ژوان نیز کامل عمل نمی کند . کامران یک دون ژوان به معنای اختلال شخصیتی هم نیست . می رود که بشود اما نمی شود.
۷-    مینا با آن زبان فاخر ادبی و استفاده اش از جملات شسته رفته و سالم از کدام طبقه اجتماعی می آید ؟ می بینیم که  دختر یک بلیط فروش است . اشاره ای هم به تحصیلات یا به قول کامران علایقش نمی شود .پس این زبان تمیز را از کجا آورده است ؟ زنی که دایره واژگانی این قدر وسیع دارد حتما اهل مطالعه است ، زن اهل مطالعه چرا این قدر یک بعدی است و باز همان سوالات  قبلی ؟
۸-    رابطه مینا با پدرش چرا قطع است ؟ وقتی پدر همه دغدغه ذهن میناست . اما همین دغدغه ذهنی مثل خریدن یک بسته دستمال کاغذی با یک تلفن کامران فراموش می شود . پدر وسیله ای است برای اینکه مینا حرف هایش را بزند و تفاوت زیادی ندارد با یک صندلی یا آینه که  می تواند کارکردی برای زدن حرف ها داشته باشد .
۹-    رگ خواب تلاشی است برای تصویر کردن زنی که نمونه آن در جامعه زیاد است .زنی که به دلایلی عاشق مردی شبیه کامران می شود . دلایلی مثل نادانی ، ناتوانی ، نیازمندی یا نگرانی . دلایلی که اشارات جدی روان شناسی می طلبد و اتفاقا چقدر خوب است اگر فیلمسازی بتواند این زن و نقاط ضعفش را که معلول فرهنگ و اجتماع است بسازد.چقدر خوب است ببینیم انتهای فاجعه را  برای زنی که از  دل یک شکست عاطفی ویران آمده است . حیف که عاشقی و روانکاوی شخصیت مینا  را خوب نمی فهمیم  تا هجرش را عمیق درک کنیم . حیف که مینا زنی است  با این کیفیت تصویر شده ، کیفیتی  توهین آمیزی به زن . حیف که فیلم نامه نویس رگ خواب زن است و آن قدر سوال در ذهن یک مخاطب ( به ویژه مخاطب زن می گذارد ) که جای زیادی برای حرف زدن از کارگردانی حمید نعمت الله نمی ماند.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 44298 و در روز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت 14:38:52
2024 copyright.