فرزانه متین- این روزهای قرنطیه ، زمان بسیار خوبی است برای دیدن بسیاری از فیلمهای سینمایی .از آثار برتر فیلم های کلاسیک جهانی گرفته تا فیلم فارسی های دهه ۹۰.در این روزها،شما را به تماشای فیلم لاک قرمز نخستین ساخته ی سید جمال سید حاتمی دعوت می کنم.درامی تلخ و سیاه که البته به جای سیاه نمایی ،واقعیت گرایی آن بیشتر است. داستان در مورد دختری به نام اکرم با بازی پردیس احمدیه است که به همراه برادر ۸ ساله و خواهر ۴ ساله اش با پدری معتاد و مادری که دائما از سوی همسرش مورد تحقیر قرار می گیرد،می باشد که با مرگ پدر،زندگی این خانواده زیر و رو می شود.در اینجا نه مادر خانواده بلکه اکرم ۱۶ ساله است که بار زندگی بر دوشش افتاده است.شاید بعد از فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم،اکرم،ترانه ای دیگر است که سفر بیداری قهرمان گونه اش را آغاز کرده است و از فردی معصوم به فردی جنگجو تبدیل شده تا به هر نحوی مانع از هم پاشیدن خانواده شود و از دل مصیبت ها،قهرمان وار بیرون بیاید.امااو در دل جامعه ای زندگی می کند که با آرمان هایش فرسخ ها فاصله دارد .در این فیلم شخصیت محور، مادر با بازی تحسین برانگیز پانته آ پناهی نیا نتوانسته از پس وظیفه مادری اش برآید از این رو اکرم یکه و تنها در این جامعه مشغول کسب درآمد است و اینکه می خواهد به هر نحوی شده سرپرستی خواهر و برادرش را از بهزیستی بگیرد و در اینجاست که فیلم به شدت افول می کند.جایی که قاضی سرپرستی این دو بچه را به اکرم ۱۶ ساله می دهد بدون آن که وی مستحق این مسئولیت باشد.ریزه کاری های فیلم نادیده گرفته شده،تناقض رفتاری در پدر بسیار دیده می شود ، نپرداختن کارگردان به نحوه ی مرگ پدر از دیگر نکات منفی فیلم است و تماشاگر فقط صدای ضربه ای را می شنود که به ما می گوید پدر نئشه مرده است و البته از این سکانس است که همه چیز در زندگی اکرم زیر و رو می شود.
اما پایان بندی فیلم،نقطه ی قوت آن به شمار می رود زمانی که اکرم آرزوهایش را در خاک چال می کند،موهایش را کوتاه می کند،لباس عروس مادر را تکه تکه می کند و با لاک قرمز به عروسک های چوبی که پدرش می ساخت،رنگ و لعاب می دهد ،درب خانه را باز می کند و راهی جامعه می شود تا عروسک ها را برای امرار معاش بفروشد.
در نهایت باید کفت لاک قرمز فیلمی است که نکبت و بدبختی از سر و روی آن می ریزد و ملودرامی به شدت تلخ و گزنده است اما نمی توان از تماشایش غافل شد.