سینماسینما، محسن جعفری راد:
بدل از معدود فیلم های جشنواره فیلم کوتاه بود که کارگردان توانسته میان نگرش روان شناختی خود و ابزار سینما تناسب لازم را برقرار کند. روناک جعفری سراغ لوکیشن بکری خارج از تهران رفته و با قهرمان داستان خوش چهره و قرمز پوشش، بستر لازم برای تشکیل یک زیر ساخت را فراهم می کند. قهرمان داستان ، عشق بازیگری دارد اما در هزارتوی سینما گیج شده و تصمیم می گیرد از راه بدلکاری به خواسته اش برسد که در یکی از صحنه ها در آب پرتاب می شود و در حال غرق شدن است. بهترین جمله برای این وضعیت می تواند این باشد ؛ چه رویاهایی می آیند… اما در تضاد با این خوش بینی، می توان گفت که در مسلخی هم گرفتار شده که دیدگاهش را نسبت به زندگی و اطرافیانش تغییر می دهد و این شیوه پردازش ایده مرکزی به شکل موجزی،همذات پنداری مخاطب را رقم می زند.
از نظر ساختاری به تاثیر عناصر بصری و عناصر شنیداری توجه کافی شده است. به خصوص فیلمبرداری که با قاب های برعکس از زمین و آسمان و آب حتی می توان گفت که کارگردان بدل بودن را به طبیعت اطراف هم تعمیم می دهد و وارونگی را از نگاه شخصیت اصلی به جهان اطرافش تسری می دهد که شاید همه بدل یکدیگر باشند و در یک دنیای وارونه،تقابل میان واقعیت و رویا چه می شود؟
فیلم پتانسیل یک روایت احساسات گرایانه از نوع فمنیستی را داشت اما هوشمندی کارگردان باعث شد از این بیراهه فرار کند،تا حدی که بعد از تماشای فیلم دختر زیبای داستان در ذهن ما ثبت و ضبط می شود، به همراه جهان بینی که دارد؛اصل یا کپی، بدل با اصل،کپی برابر اصل، انسان به مثابه یک موجود معلق میان رویا و واقعیت و … که اصل مهم تاویل پذیری را قوام می بخشد که برای یک فیلم کوتاه،دستاورد مهمی است و دیدن فیلم های بعدی روناک جعفری را اشتیاق برانکیز می کند.
نکته آخر اینکه فیلم، درخشش صحرا اسداللهی را رقم می زند. او که تجربه بازی در چند فیلم سینمایی از جمله فروشنده اصغرفرهادی را دارد در این فیلم توانسته مفاهیم مورد نظر را به خوبی منتقل کند و البته نقش کارگردان در هدایت او در یک فیلم تک بازیگر بسیار تعیین کننده است که از عهده اش برآمده اند و یک بار دیگر پتانسیل بالای فیلم کوتاه جهت معرفی بازیگران مستعد را نشان می دهد.