سینماسینما، میثم یوسفی:
اگر از تعارفات همیشگی بگذریم که انتخابها در هرجشنوارهای سلیقهایست و در کشور ما سلیقهای و دولتی باهم، به شکل خلاصه باید چند نکته را در مورد جشنوارهی سیوهفتم فیلم فجر بنویسم:
۱- از سال ۸۱ به شکل مستقیم درگیر جشنوارهی فیلم فجر هستم و از همان سالها دبیری سرویس موسیقی هفتهنامهی سینما را هم برعهده داشتم. طبق تجربهی شخصی من تقریبا هیچ سالی آهنگسازی یا فرد مرتبط به موسیقی را در بین هیات داوران نداشتیم و هرساله تعدادی هنرمند که شاید سطح دانششان در مورد موسیقی فیلم به اندازهی مخاطب عادی باشد در مورد یکی از تخصصیترین جوایز نظر میدهند. همین موضوع باعث میشود که موسیقی بسیار درست و ناب رامین کوشا دیده نشود و حتا در بین کاندیداها هم نباشد. البته که اگر این موسیقی برای فیلمی دولتی یا کارگردان شناخته شدهای نوشته و ساخته شده بود، نه برای فیلم مستقل «سرخپوست»، حتما سرنوشت دیگری پیدا میکرد.
۲- نادر فلاح را نه در «چندمتر مکعب عشق» دیدند و نه در سکانسهای طلاییاش در «درخونگاه». کاش یکی از اعضای هیات داوران توضیح بدهد که یک بازیگر باید چه کند تا دیده شود؟! سکانسهای بازی نادر فلاح و امین حیایی و نادر فلاح و پانتهآ پناهیها در فیلم آخر سیاوش اسعدی از ستودنیترین سکانسهای فیلمها در جشنوارهی اخیر بود.
۳- حامد بهداد بازی عجیبی در «قصر شیرین» داشت و ریسکی که او و رضا میرکریمی برای نزدیک شدن به گریم «سد معبر» کرده بودند خطرناک بود. دو نقشی که حامد در این دو فیلم بازی کرده بود هردو از یک طبقهی اجتماعی بودن، هردو از نظر بصری شبیه هم بودند و هردو درگیر یک چالش خانوادگی. با این تفاوت که بازیگر سدمعبر برای خانواده میجنگید و بازیگر قصر شیرین کل خانواده را به باد داده بود. جز این ریسک که حامد بهداد به زیبایی از پسش برآمد، در آوردن ویژگیهای چندلایهی درونی نقشی که در «قصر شیرین» بود کار راحتی نبود. نمیدانم دوباره کی چنین نقشی به حامد بهداد پیشنهاد خواهد شد که از پسش بر بیاید و هیات داوران از کنارش بگذرد!
۴- در بین کاندیداهای اعلام شده، افشین عزیزی و پیمان یزدانیان بیشترین لیاقت را در جشنوارهی امسال برای گرفتن جایزهی موسیقی فیلم داشتند.