سینماسینما، مینو خانی
باید نسبت به تاریخ هنر غرب حداقل در دوره مدرن شناخت داشت تا اهمیت و تاثیرگذاری مستند «نیلوفرهای آبی اثر مونه» را دریافت و فهمید که کتابهای تاریخ هنر چقدر بی روح، سرد و یک جانبه به روایت تاریخ پرداخته اند و باور کرد که کلام به تنهایی قادر نیست همه آنچه رخ داده را به آیندگان منتقل کند و باید نور و رنگ و صدا و تصویر به کمک گرفته شود تا روایت نزدیک به واقع تری در تاریخ به یادگار بماند؛ کاری که کارگردان ایتالیایی، جوانی یرویلو در «نیلوفرهای آبی اثر مونه» کرده است.
در تاریخ هنر می خوانیم که وقتی در دهه ۱۹۵۰ میلادی به دلیل سخت گیریهای آکادمی هنر فرانسه و نمایشگاه پاییزی پاریس برخی از هنرمندان از جمله گوستاو کوربه، نقاش رئالیست مجبور شد آثارش را که به دلیل تلخی سوژه امکان حضور در نمایشگاه نیافته بود و آنها را در بلواری در پاریس به نمایش گذاشت، مسیر تازه ای در هنر غرب خصوصا در نقاشی ایجاد شد؛ مسیری که خیلی سریع یاران جوان و مشتاقی از جمله ادوارد مانه و کلود مونه پیدا کرد. این جوانان به تاسی از کوربه در بازتاب واقعیت آنقدر پیش رفتند که خواستند تاثیر نور و سایه، شرایط جوّی و اقلیمی را در بازتاب واقعیت موجود نیز در نظر بگیرند. همین دلیل باعث شد که مثلا مونه بعد از تابلوی معروف «امپرسیون، طلوع آفتاب» به شهر روان فرانسه رفت و ۱۶ تابلو از نمای کلیسای جامع شهر در شرایط جوّی و ساعات مختلف شبانه روز کشید تا بتواند میزان نور و سایه ای را که بر اثر تابش خورشید در درگاه ورودی کلیسا ایجاد می شود، خلق کند. اما این روایت سرد و بی روح کجا و داستان خلق یک باغ پر از گل های زیبا که رنگ سرد و گرم آنها در کاشت در نظر گرفته شده و عشق به آب و سفر در مسیر رود سن تا رسیدن به سرچشمه و دریا و ایجاد برکه نیلوفر آبی علیرغم مخالفت اهالی روستا کجا؟ آن هم برای اینکه واقعیتی را در دسترس داشته باشد که بتواند میزان نور و سایه را در زمان خلق اثر درست بازتاب دهد.
در هیچ کجای تاریخ هنرهایی که در دسترس همگان قرار دارد، حضور و پشتیبانی ژرژ کلمانسو، سیاستمدار و وزیر جنگ فرانسه در زمان جنگ جهانی اول از کلود مونه ثبت نشده است، آن هم در زمانی که فضای هنری جامعه فرانسه به علیه هنرمندان نوگرا خصوصا امپرسیونیست ها بود؛ حمایتی که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری این سبک هنری و امکان خلق اثر برای هنرمندان خصوصا مونه داشته است. اینکه مونه هنرمند تاثیرگذار سبک امپرسیونیست و پدر اکسپرسیونیسم انتزاعی است برای اهالی هنر نقاشی اثبات شده است، اما اینکه دولت فرانسه باغ گل و برکه نیلوفرهای آبی مونه را مثل دیگر آثار این هنرمند همچون میراث فرهنگی طی یک سده گذشته حفظ کرده است، نکته تعجب برانگیزی است که اهمیت مونه را در تاریخ هنر غرب پررنگ تر می کند.
«نیلوفرهای آبی اثر مونه» فقط به دلیل اهمیت موضوع حائز اهمیت نیست، بلکه از منظر ساخت اثر مستندی که بازتابی از همین هنر یعنی نقاشی است، نیز مهم است. تدوین، موسیقی، تحقیقات و گفتگو با متخصصان و کارشناسان زندگی و هنر مونه، رنگ و فیلمبرداری و بازتاب طبیعت بکری که بخش مهمی از ذهن مونه را اشغال کرده در «نیلوفرهای آبی اثر مونه» همچون نقاشی های او مخاطب را به سفری فراسوی زمان و مکان می برد و تجربه نابی از مستند را در ذهن می سازد.