سینماسینما، مصطفی یوسفزاده
ظهور و گسترش جنبشهای تکفیری-سلفی از مهم ترین موضوعاتی است که بهجد، توجه تحلیلگران سیاسی و اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این بین شاید بتوان گفت داعش مهم ترین و تندروترین گروه تکفیری است که جهان تاکنون به خود دیده است. گروه داعش دارای ترکیب بسیار متنوعی از تحصیل کردگان، بی سوادان ، تبهکاران، متعصبان مذهبی، کودکان، زنان و نیروهای خارجی است. بیش از ۵۵۰ زن مسلمان از کشورهای غربی به داعش پیوستند و تاکنون هیچ گروه افراطی تا این اندازه قادر به جذب و بهکارگیری این تعداد از زنان غربی نشده است. با توجه به این آمار، پرسش مهمی شکل می گیرد و آن اینکه زنان در گفتمان داعش از چه جایگاهی برخوردارند؟ در جواب به این پرسش می توان گفت در گفتمان داعش بر محوریت دال مرکزی اسلام و تکوین بخشی به خلافت یا دولت اسلامی، زنان به دلایل یا مولفههای گفتمانی همچون نقشآفرینی به عنوان فرزندآوری در راستای امتسازی داعش، مادران جهادی برای تحکیمبخشی به امت اسلامی، رهایی زنان مسلمان از جامعه سکولار و انجام عملیات انتحاری و تهدید غرب برای تحقق دولت اسلامی در کنار مردان از نقش و جایگاهی مهم برخوردارند. زنان عضو داعش در دو دسته جای می گیرند؛ یا دخترانی هستند که با انگیزه های مذهبی-ایدئولوژیک از طریق ازدواج با یک جهادی به داعش پیوستهاند، یا زنانی هستند که به همراه شوهران خود به دلایلی همچون احساس ناامیدی، به حاشیه راندهشدگی اجتماعی، مشکلات روانی، یا انگیزه های ابزاری جنسیتی به داعش جذب شدهاند. با یک رویکرد واقع بینانه باید گفت که آمیزهای از انگیزه های مذهبی، ایدئولوژیک، سیاسی و دلایل شخصی در پیوستن زنان به داعش وجود دارد. مستند «زنانی با گوشواره های باروتی» ترجمان تصویری همه چیزهایی است که تا اینجا گفته شد. با افزودن این مهم که در مستند به دلیل حضور و همراهی زن خبرنگاری به نام نور و دیدن وقایع از دریچه نگاه او، علاوه بر مضاعف شدن بار حسی و عاطفی، مستندساز می تواند دوربینش را به تصویری کمتر دیدهشده از زنان داعشی نزدیک کند. این در حالی است که آغاز و پایان مستند با صحنه نبرد میدانی شروع و پایان می یابد؛ تمهید هوشمندانهای که نور را فقط یک ناظر تازه از راه رسیده نشان نمی دهد. او با نگاه زنانه خود که هم مادر است و هم همسر، اکنون به کارزاری قدم گذاشته که بناست راوی زنان و کودکانی باشد که در وضعیتی بغرنج گرفتار آمدهاند.
فیلم تلاش می کند از کنار هم قرار دادن نور و زنان داعشی به نگاهی بی طرفانه و انسانی برسد. دیگر ایدئولوژی داعش مهم نیست. مهم زنان و کودکان تنها و رهاشده هستند. مستندساز توانسته با همراهی نور مخاطب را در وضعیتی قرار دهد که نهتنها زنان داعشی را قضاوت نکند، بلکه آنان را به جایگاه قربانیان یک انتخاب اشتباه ارتقا دهد. این گزاره حتی در مورد زنانی که هنوز سمپات داعش هستند نیز صادق است. نور از همان ابتدای مستند حضور زنانه خود را تحمیل می کند. نگران مردان همراه است و گاهی نسبت به حضور تکتیرانداز هشدار میدهد و در پایان برای کشته شدن همراهانش گریه می کند. در این بین مواجهه او با زنان داعشی نیز یکشکل نیست. تا می تواند همدلی می کند. حتی با مرد ارتشی که با زنان داعشی برخورد مناسب ندارد، درشتی می کند، ولی در انتها خود با زن داعشی برخورد تندی می کند. بعد این صحنهای است که نور تنها در خلوتش نشسته و کودکان داعشی به سراغش می آیند که به لحاظ اجرا مهندسیشده و دور از فضای مستند به نظر می رسد. با این همه، مستند پرتره نور نیست. نور مدخل ورود به جهان زنان داعشی است. از دریچه نگاه او می بینیم؛ نگاهی سرشار از انسانیت و مهربانی.
منبع: ماهنامه هنروتجربه