مسعود میر در همشهری نوشت :شما میزانسن میفهمید و هیچکاک را، شما سینما را میشناسید و نقد را، اصلا شما خیلی میفهمید که توانستید از سخنگویی یک حزب سیاسی بدل شوید به سلبریتی منتقدان. شما مثل یک سلبریتی دستمزد میگیرید و با روشهای کلامی خاص خودتان میتوانید در تاختن به یک فیلم، جگر خیلیها را خنک کنید یا بسوزانید. شما چند سالی هست که یکهتاز تخریب و توهین با بولدوزر نقد هستید و مصداق این ادعا جستوجوی کلمه «توهین فراستی» در موتور جستوجوی گوگل است. دهها نمونه از توهینهای شما به فیلمسازان و فیلمها در این سالها در برنامه تلویزیونی هفت در خاطرهها مانده است اما حالا شما مرزها را در توهین جابهجا کردهاید. اگر تا دیروز توهین به فیلم و فیلمساز بود حالا صحبت از توهین به همان مردمی است که خودتان بارها در نقدهایتان به بهانه توهین یک فیلم به همان مردم، اثر و سازنده آن را گوشه رینگ گذاشتید و صورتشان را خرد کردید.
آقای فراستی خودتان در همین برنامه آخر هفت گفتید من را نقد کنید و قبول کردید حتما در هفت اشتباههایی کردهاید. بله شما بارها اشتباه کردهاید؛ همان موقع که درباره فیلمی که از آن خوشتان نمیآمده گفتهاید فیلم اصلا میزانسن ندارد و چنان موشکافانه ضعفهای فیلم را به رخ کشیدید که تماشاگر حیرتزده شود و بعد یکباره درباره فیلمی که از آن خوشتان آمده نگاه نقادانهتان را خیلی مرموز به افقهای خطاپوشی میدوزید و همه اصولتان درباره کیفیت سینما، میزانسن، کارگردانی و بازیگری را به ناگاه بیخیال میشوید.
آقای فراستی شما از فیلم شبی که ماه کامل شد، خوشتان نیامدهاست. اتفاقا در این موضوع ما با شما همعقیدهایم و قبول داریم که مغازلههای نمایش داده شده در فیلم برخلاف تعبیر کارگردان عشق نیست. درباره اینکه فیلم دفاعیهای از عبدالمالک است ما وسعت نظر شما را نداریم اما در کشف اشتباه هولناک شما حواسمان حسابی جمع است؛ چون جگرمان را سوزاندید. شما در تلویزیون این مملکت علیه یک طایفه محترم بیانیه میدهید. طایفه ریگی در بلوچستان از طوایف بسیار نامی و محترمی است که آوازه جوانان تحصیلکردهاش در داخل و خارج از کشور پیچیده است و اگر در یک خاندان بزرگ فردی خطاکار بود بهانهای برای توهین به یک خاندان حاصل نمیشود.
آقای فراستی بهتر است از جمله خودتان برای تبیین جایگاهتان استفاده شود. شما معتقدید که رهبران گروههای تروریستی کاریزمای محبوبیت ندارند و تنها کاریزمای ترس باعث میشود گروهی به فرامینشان گوش دهند. متأسفانه شما هم منتقدی هستید که تنها کاریزمای ترس دارد و البته توهین.
برای شما کیمیایی و آبیار فرقی ندارد. اصلا سینما را بیخیال، مگر شما و همکارانتان در همین شماره آخر مجلهتان با تمام قوا به صادق چوبک نتاختهاید؟ شما بهدنبال اعتلای همان کاریزمای ترس از خودتان میگردید، ولی فراموش نکنید که از یک جا بالاخره این فرار از ترس، مشتهایی را گره میکند.