نمونهاش همین جشن سینمای خودمان؛ که بعد از جنجالهای روز گذشته به دلیل حذف نام دو فیلم از میان نامزدهای بهترین فیلم، میرود تا به دلیل اعتراض همیشگی کارگردانان به نادیدهگرفتهشدن آثارشان جنجالهایی دیگر را تجربه کند؛ و البته در این بین چراغ اول را هم کسی روشن نمیکند، جز سعید سهیلی.
سعید سهیلی که چند ماه پیش در اعتراض به عدم حمایت خانه سینما در ماجرای قاچاق فیلمهای سینمایی کارت عضویتش در خانه سینما را به آتش کشید، به نامزدنشدن فیلمش در جشن سینمای ایران واکنش نشان داده و ضمن اشاره به اینکه «باید به بدسلیقگی و کجسلیقگی داوران احترام گذاشت» میگوید: وقتی سالهاست سعید سهیلی توسط خانه سینما بایکوت شده است، مگر میشود فیلمش بایکوت نشود؟ البته شاید دوستان خانه سینما خیلی هم مقصر نباشند و لابد مقصر من هستم. من که هنوز زبان تملق و چاپلوسی را بلد نشدم و نفهمیدم که «زبان سرخ سر سبز هم میدهد بر باد».
سهیلی در کنایههایش کانون کارگردانان را نیز فراموش نمیکند: کانون کارگردانان گاهی تب دارد و گاهی لرز و گاهی تشنج!!! و علت این تب و لرز و تشنج، عدم یکدستی است. عدم یکدستی در شورای مرکزی. کانون کارگردانان چند بزرگنیا دارد و چند بزرگنما…
ظاهرا این قصه سر دراز دارد. هنوز در سینمای ایران این واقعیت ساده که در هر رشته از بین دهها فیلم فقط یک برنده معرفی میشود، چندان درک نشده است.