پوری بنایی نزدیک به ۴۰ سال است که نقشی را در فیلم های سینمایی نپذیرفته و آخرین باری که جلوی دوربین رفته، برمی گردد به «مریم و مانیِ» کبری سعیدی در ۱۳۵۷٫٫٫ بنایی از دوری خود خواسته اش از سینما و همکاری با فریدون گله و علی نصیریان می گوید.
به گزارش سینما سینما، پوری بنایی، در مورد علاقه مردم نسبت به خودش در حالی که سالهاست جلوی دوربین نرفته، میگوید: «۳۸ سال است که جلوی دوربین نیستم اما خوشحالم جامعه هنری و مردم از نسلهای مختلف، هنوز با من محبتشان به توجه میکنند. نزدیک به ۴ دهه از آخرین فیلمی که در آن حضور داشتم میگذرد؛ با این حال مردم مرا فراموش نکردهاند و گرمیشان را هنوز حس میکنم.»
هرگز ممنوعالکار نشدم
بازیگر پرکار سالهای دور، ممنوعالکار بودن خود و دور ماندن اجباری از سینما را به کلی رد میکند و میگوید: «من از اول انقلاب اجازه فعالیت در سینما را داشتم و هرگز ممنوعالکار نشدم. حتی قرار بود در مجموعه «سربدارانِ» محمدعلی نجفی حضور داشته باشم اما تصمیم گرفتم دیگر کار کنم. دلم برای سینما و دوربین بسیار تنگ شده است ولی بهتر است که کار نکنم و مطمئن باشید هیچوقت جلوی دوربین نخواهم رفت.»
مهرِ «مهرگیاه» در دلم مانده است
بنایی در مورد فریدون گله و فیلم مورد علاقه خود («مهرگیاه») هم میگوید: «فریدون گله برای من بسیار عزیز بود و هست. «مهرگیاهِ» گله قشنگترین اثری بود که در آن حضور داشتم مخصوصا که بازیگر روبهروی من علی نصیریان عزیز بودند. از «مهرگیاه» خاطرات بسیار خوب و شیرینی برایم باقی مانده و همیشه گفتهام: مهرِ «مهرگیاه» در دلم مانده است…»
فریدون گله منزوی شده بود
پوری بنایی در منزوی شدن فریدون گله به خاطر دور ماندن از فیلمسازی هم میگوید: «زمانی که فریدون گله گوشهگیر شده بود و شمال زندگی میکرد؛ به دیدنش میرفتم. میدانید بعضی از سینماگران مثل خودِ من، سرشان با کارهای جانبی گرم است اما کارگردانها امیدشان به ساخت فیلم و دیده شدن آثارشان است؛ مخصوصا فریدون گله که آنقدر عاشقانه کار میکرد.»
با میکی رونی و جان آیرلند همبازی بودم
بنایی به فیلم «ماه و همهمه»، محصول مشترک سینمای ایران و آمریکا هم اشاره میکند و میگوید: «گله فیلمساز فوقالعادهای بود و «مهرگیاه» دومین همکاریام با ایشان بود. [یکی از] اولین تجربه[های] مشترک سینمایی ما برمیگردد به «ماه و همهمه» که محصول مشترک سینمایی ایران و آمریکا بود. فیلمی که بازیگرانی شناختهشدهای چون میکی رونی و جان آیرلند در آن حضور داشتند و با انقلاب اسلامی نیمهکاره رها شد و متاسفانه هیچوقت کامل نشد. بعد از انقلاب هم فریدون گله دیگر نتوانست فیلم بسازد و روز به روز منزویتر شد و از بین رفت.»
اگر زمان به عقب بازگردد دوباره همین تصمیم را میگیرم
بنایی در آخر با اشاره به مهیا بودن شرایط ترک ایران و مهاجرت به آمریکا، مانند هنرمندانی که ایران را ترک کردند، صحبتهایش را تمام میکند: «بعد از انقلاب شرایط برای مهاجرتم به آمریکا مهیا بود ولی هرگز نخواستم ایران را ترک کنم چون عاشق کشورم هستم. باور کنید اگر زمان به عقب بازگردد، دوباره همین تصمیم را میگیرم و البته جلوی دوربین هم نمیروم!»
منبع :آنا