«گفتوگوی جذاب رضا رشیدپور با امیر تتلو / حرفهای شنیدنی صادق خرازی درباره کراوات و دست دادن با زنان در گفتوگو با رضا رشیدپور / حرفهای جالب رسایی درباره بازیگران / جملههای داغ علی مطهری درباره اتفاقات اجتماعی و …» این روزها از این دست لینکها و ویدئوها، زیاد در فضای مجازی منتشر میشود.
به گزارش سینماسینما چند وقت است که رضا رشیدپور در گفتوگوهایی که بهصورت تلویزیون-اینترنتی ضبط میشود، با همان شکل و شمایل مثلث شیشهای و برنامههایی که یک دهه قبل اجرا میکرد، تاکشوهایی را ترتیب داده و البته اسمش را «هاردشو» گذاشته تا این کار را متفاوتتر از تجربههای قبلیاش نشان دهد.
فارغ از اینکه این کار چه درجه کیفیای دارد، موجشازی گسترده و نقل چندباره این چند فایل تصویری اینترنتی در بین مردم، قابل توجه است. رشیدپور در این گفتوگوها کار عجیب و متفاوتی نکرده؛ اتفاقاً چندان هم از خطوط قرمز عبور نمیکند، تابویی را نمیشکند، هزینه هنگفت و کمرشکنی نکرده، از شبکههای ماهوارهای مسئلهدار و پرحاشیه هم پخش نمیشود و حتی «دید در شب» در ریتم بخشیدم به برنامه چندان مؤفق نیست؛ ولی تنها مزیت آن، گفتوگو با چهرههای برجسته سیاسی و فرهنگی و هنری است که مردم دلشان میخواهد دربارهشان بدانند.
رشیدپور حواسش به این نکته هست که آنچه برنامهاش را نسبت به برنامههای دیگر متمایز میکند، «صراحت» در پرسش و «راحتی در جواب شنیدن» است؛ چیزی که انگار مدتهاست در رسانه ملی ما جایی ندارد. جای سؤالات صریح و روشن با تعارف یا بعضاً تهاجم شدید عوض شده؛ چانکه میتوان به نمونههایی در برنامه جیوگی یا گفتوگوی ویژه خبری اشاره کرد. جای جوابها را هم سفسطه و بازی با کلمات گرفته است. نکته جالب اینجاست که موردی مانند صاذق خرازی چند روز پیش از گفتوگو با رشیدپور به تلویزیون هم رفته بود؛ اما از آن گفتوگو هیچ عبارت تیترسازی در نیامد! این دستاورد درباره بقیه میهمانان برنامه هم رخ داده. مثل دلخوری سیروان از رضا صادقی، حرفهای شجونی و مطهری و …
این ماجرا را میتوان اینگونه تفسیر کرد که جای این دست گفتوگوها در تلویزیون ما شدیداً خالی است. گفتوگوهای لرزان و پر از محافظهکاری فعلی نمیتواند جوابگوی مخاطبی باشد که در میان انبوهی از رسانههای مختلف مجازی نشسته و اطلاعاتباران میشود. چیزی که رشیدپور در اینترنت ارائه میکند، همانی است که سالها قبل در تلویزیون ارائه کرد و با آن چهره شد. کار او همین الان قابلیت پخش از رسانه ملی را دارد. مخاطب در تلویزیون ما جای گفتوگوهای تلویزیونی اینچنینی را – آنقدر – خالی می بیند که حاضر می شود به سختی، این دست برنامهها را دانلود کند و ببیند. چون عطش و نیازش هست و مخاطبان هم دوست دارند درست و خوب از مسائل سر در بیاورند. ایا مسئولان رسانه ملی این خلاء را حس میکنند؟ آیا تهیه این برنامه هم بودجههای کلان و اسپانسر گردنکلفت نیاز دارد؟
منبع: تماشاگران