نمایشگاه «یک تکه زندگی» چگونه شکل گرفت؟
به نظر من جامعه هنری ایران باید در اولین سالگرد درگذشت استاد عباس کیارستمی به شکل شایستهای به ایشان ادای دین میکرد. درعینحال به رویدادهایی که تا امروز برای بزرگداشت ایشان برگزار شده بود، نقد داشتم و فکر میکردم چرا در اغلب آنها به جای اینکه به بینش کیارستمی توجه شود، به چهره او پرداخته شده است. کیارستمی به خاطر چهرهاش مطرح نبود، بلکه به خاطر نوع نگاهی که به زندگی داشت و آن را در فیلم، عکس و شعرهایش دیدهایم، توانست چنین جایگاهی به دست آورد. بنابراین لازم است حال که در قید حیات نیست، آن نوع نگاه را از یاد نبریم، نه اینکه تنها به چهرهنگاری از او بپردازیم.
از دید من وقتی هنرمندی نوعی از نگاه را در جامعه ترویج میکند پس از فوت او نیز آن نگرش از بین نمیرود. پس کیارستمی هنوز زنده و در میان ماست و با توجه به اینکه امسال هفتادوهفتمین سال تولد عباس کیارستمی است، ۷۷ هنرمند از جمله خود من انتخاب شدند تا هر کدام با دیدگاه خودشان یک تکه از زندگی را ثبت کنند.
چرا مدیوم عکاسی را انتخاب کردید و آیا عکسهای این نمایشگاه ارتباطی با آثار عباس کیارستمی دارند؟
شاید چون عکس الزاما مانند فیلم قصهای را در زمان روایت نمیکند یا مانند نقاشی صرفا برگرفته از تجسم و احوالات درونی هنرمند نیست، بلکه در کسری از ثانیه میتواند زندگی را آنطور که به واقع هست، ثبت کند و من هم میخواستم اصالت زندگی در این کارها حفظ شود.
از نظر موضوع کارها هم بعضی از هنرمندان چهره خود استاد کیارستمی را بهعنوان یک تکه از زندگی در نظر گرفتند و عدهای دیگر نیز زوایای متنوع دیگری از زندگی را از منظر خویش انتخاب کردند. بنابراین عکسها شاید انسجام بصری ندارد و طبیعی است که هر هنرمند رویکرد متفاوتی به زندگی داشته باشد. اما برای ایجاد انسجام در آثار، آنها را در قابهایی یکسان قرار دادیم و ابعاد تقریبا مشابهی برای آنها انتخاب شد. حتی قیمتهای یکسانی برای آثار انتخاب کردیم؛ به این دلیل که این نمایشگاه جایی برای تفکیک سطح هنرمندان نبود و میخواستم این نمایشگاه چیزی فراتر از ارائه شخصی هنرمندان باشد. چیزی که برای ما اهمیت داشت جمعی است که گرد هم آمدند تا در یک سطح به کیارستمی ادای احترام کنند.
چرا همه عکسها سیاه و سفید هستند؟
یک دلیل آن همانطور که پیشتر اشاره شد، ایجاد انسجام بصری در موضوعات مختلف بود و دلیل دیگر هم اینکه کیارستمی اول تیرماه به دنیا آمد و ۱۴ تیر درگذشت. اگر این سیاه و سفید استعارهای از مرگ و زندگی باشد، در میانه آن یک تکه زندگی شکل میگیرد. در پوستر نمایشگاه هم که به وسیله مجید عباسی طراحی شده، یک کادر ساده خاکستری قرار گرفته که به سادگی یک تکه از زندگی را نشان میدهد. زندگی مملو از این روزمرگیهای زیبا اما مغفولمانده است، مانند حرکت موج و چوب که در فیلمی از کیارستمی شاهد هستیم که در اوج سادگی باشکوه است. تفاوت کار کیارستمی با سایر هنرمندان این است که سادهترین اتفاقاتی که پیرامون ما میافتد و ما آنها را نادیده میگیریم، ثبت میکرد. همه ما یاد گرفتهایم که بیحوصله باشیم و به دنبال فردایی بدویم که معلوم نیست چگونه باشد، اما کیارستمی ما را روی صندلی مینشاند تا با صبر دوباره به این نادیدههای زندگی نگاه کنیم.
در میان هنرمندان حاضر در این نمایشگاه نقاش، فیلمساز و بازیگر هم دیده میشود. چرا علاوه بر عکاسان از هنرمندان رشتههای دیگر هم دعوت کردید؟
ای کاش شخصا شاعری را هم میشناختم تا از او دعوت کنم. در واقع از خودم سؤال کردم آیا کیارستمی فیلمساز را میتوان از کیارستمی عکاس تفکیک کرد؟ یا میتوانیم بگوییم او شاعر و نقاش نبود؟ کیارستمی صحنههای فیلمی مانند طعم گیلاس را با نگاهی نقاشانه دیده و با حالی شاعرانه ساخته است. بنابراین کیارستمی یک تفکر بود و نمیتوانیم او را صرفا فیلمساز بدانیم.
مگر یک بازیگر یا نقاش نمیتواند زندگی را آنطور که هست ثبت و زیباییها را لمس کند؟ مگر هنر و زیبایی مرز دارد که بتوانیم بین رشتههای هنری تفکیک قائل شویم؟ من بهعمد از هنرمندان شاخههای مختلف دعوت کردم و خواستم تلنگری زده باشم تا همانطور که کیارستمی توانست هنرمندی چندوجهی باشد، برای دیگر هنرمندان هم این امکان را قائل باشیم.
علاوه بر ۷۷ عکس هنرمندان، یک عکس اثر کیارستمی و تعدادی متن یادبود هم در نمایشگاه دیده میشود. درباره آنها توضیح دهید.
عکسی که از کیارستمی در نمایشگاه دیده میشود تنها عکس رنگی مجموعه است. با توجه به اینکه کیارستمی دیگر در مرز بین بود و نبود و تولد تا مرگ نیست، جایگاه متفاوتی برای او قائل شدیم و کار او ورای سیاه و سفید و خاکستری قرار گرفته است. در این نمایشگاه از راهنمایی و حمایت استادان آیدین آغداشلو، ابراهیم حقیقی و سیفاله صمدیان بهرهمند شدم و هر کدام از ایشان یادداشتهایی به یاد کیارستمی و ویژه این نمایشگاه در اختیار من قرار دادند.
عکسها از آرشیو هنرمندان انتخاب شدند؟ و آیا ویژگیهای خاصی برای آنها در نظر گرفته شده بود؟
تعدادی از آثار آرشیوی هستند و تعدادی هم برای این نمایشگاه آماده شدند. ولی من بهعنوان ایدهپرداز چون مفهوم یک تکه زندگی از منظر هنرمند را در نظر داشتم، چندان دخالتی در انتخاب آثار نکردم و دست آنها را باز گذاشتم تا یک تکه از زندگی خودشان را ثبت کنند. جالب است که بسیاری از آنها زندگی را در مناظر طبیعی و روستاها یافتهاند، اما به نظر من حتی اشیای اطراف ما که در زندگی روزمره نقش دارند هم تکهای از زندگی هستند.
منبع : شرق٬ مریم درویش