گفتوگوی تلفنی مهرشاد کارخانی با امیر نادری قرار بود حول موضوع ساخت فیلم انجام شود٬ اما درنهایت به یک گپ دوستانه و صحبت از برخی دلتنگیها انجامید.
به گزارش سینماسینما، مهرشاد کارخانی به مناسبت اکران فیلم سینمایی کوه در گروه هنر و تجربه با امیر نادری کارگردان فیلم گفتگو کرده است. متن گفتوگو به شرح زیر است:
نادری: مهرشاد این تلفنت هی قطع میشه، چی میخوای بپرسی از من؟
کارخانی: یه چیزی درباره فیلم «کوه» و اینکه چی شد در این سالها رسیدی به موضوع این فیلم، این کوه از کجا مییاد؟
نادری: اینا رو نمیتونم بگم، اینا خیلی چیزه پیچیده ایه…
کارخانی: یه خطی راجع بهاش بگو…
نادری: اینا رو خودت فیلمو نگاه کن بگو دیگه!
کارخانی: باشه فیلمو که ببینم حتما این کار رو میکنم، ولی دوست داشتم خودت درباره فیلم «کوه» یه حرفی بزنی به خاطر نمایش اون در ایران. خوبه که یه چیزی بگی…
نادری: (عجله دارد) من اصولا در مورد فیلمهام حرفی نمیزنم…
کارخانی: میفهمم چی میگی نادری، اما..
نادری: خودت منو میشناسی، فیلمهای منو دیدی، دربارهاش خوندی، خودت باید برداشت کنی.
کارخانی: همه اینارو میفهمم، اما میخوام یه صحبتی کوتاه فقط درباره «کوه»… فقط چند خط…
نادری: (کلافه میشود) حرف خاصی ندارم، هیچی نمیتونم بگم فعلا. اینکه از کجا اومده، چه جوری اومده، تم فیلمهای من همیشه همینه دیگه. خودت میدونی دیگه…
کارخانی: آره، تمش رو میدونم، ولی اینکه تو فضای کوهستانی فیلمبرداری شده، داستان و موضوع ظاهرا ربطی به امروز نداره باید تو کارهات متفاوت باشه…
نادری: به نظرم اگه تو هم هر وقت فیلم میسازی راجع بهاش حرف نزن، اصلا نباید من چیزی بگم، من الان در این لحظه نمیتونم راجع بهاش حرف بزنم. فقط میتونم بگم چهار سال براش وقت گذاشتم، چهار سال تمام کار کردم، نمیتونم تو دو دقیقه در موردش بگم…
کارخانی: مشکله واقعا، و ما همیشه تلفنی درباره فیلمهات صحبت کردیم و همیشه تو عجله داری و میدونم چقدر گرفتاری و کار داری و از همون قدیم کوتاه صحبت میکنی، خودم هم با تلفنی حرف زدن درباره یک فیلم موافق نیستم.
نادری: اینقدر به خودت فشار نیار مهرشاد! (هر دو بلند میخندیم…) تو برو با تماشاچی فیلمو ببین. منم که میشناسی، هر برداشتی خودت داشتی اون درسته. از قول من به تماشاچیها سلام برسون که اومدن فیلمو ببینن. همین.
کارخانی: من خیلی خوشحالم که بعد از سالها یکی از فیلمهای تو در ایران نمایش داده میشه. ای کاش این اتفاق زودتر از این میافتاد، برای همه فیلمهای خوبی که به سختی در خارج از ایران ساختی و اینجا دیده نشد.
نادری: منم خوشحالم که فیلم «کوه» در ایران نمایش داده میشه و دوست دارم بچه جوونها بیشتر ببیند، بیشتر از هر چیز دوست دارم جوونها این فیلم رو ببینن. به هر حال این خودش یه راهیه برای اونها، تاثیرش روی اونها مهمه. حالا دیگه نمیدونم شاید یکی خوشش بیاد یکی نیاد…
کارخانی: یه سئوال کلیشهای خودت نسبت به فیلمهای دیگری که ساختی فیلم «کوه» رو چقدر دوست داری؟
نادری:ای بابا (بلند میخندد) معلومه که آدم بچهاش رو دوست داره. همه چی اونجاست، همه چی تو فیلمه…
کارخانی: نمایش افتتاحیه فیلم روز دوشنبه است..
نادری: کجا؟
کارخانی: تو موزه سینما. باغ فردوس
نادری: کجاست اینجا که میگی؟
کارخانی: سالن موزه سینما نرسیده به تجریش.
نادری: این سالن چند نفر جمعیت میگیره؟
کارخانی: شاید نزدیک به دویست نفر
نادری: خوبه. مرسی ازاینکه حواست به من هست.
کارخانی: من همیشه حواسم به تو بوده و هست…
نادری: خودت بعد از آخرین فیلمات که من دیدم قرار بود یه فیلمی بسازی چی شد؟
کارخانی: «دو لکه ابر» بود که تمومش کردم. هنوز شرایط مناسبی برای اکرانش پیدا نکردم. راجع بهاش پارسال حرف زدیم…
نادری: آره یادم اومد. داستان اون فیلم آخرت «دربست آزادی» رو دوست داشتم. همون شکل ادامه بده، راه خودتو برو. کوتاه نیا.
کارخانی: من مطمئنم فیلم «کوه» تکان دهنده و…
نادری: نه بابا تکان دهنده که نیست. ولی فیلم بدی نیست…
کارخانی: برای من اینکه هنوز با عشق و انرژی داری کار میکنی خیلی مقدسه.
نادری: همین مهمه، کات! خداحافظ. سلام به همه برسون.