آیدین آغداشلو غزلیات عاشقانه سعدی را دکلمه کرده است و هر کدام از این غزلیات را خواننده نامآشنایی خوانده است. علیاصغر شاهزیدی، محسن کرامتی، علی جهاندار، مظفر شفیعی و حمیدرضا نوربخش خوانندگان آلبومی هستند که غزلیات آن را آیدین آغداشلو دکلمه کرده است.
به گزارش سینماسینما، این آلبوم از مجموعهای خواهد بود که آغداشلو شعرهای دیگری از رودکی، خیام، نظامی و… به همراه اشعاری از ۱۸ شاعر معاصر دکلمه کرده است. آغداشلو در گفتوگو با «فرهیختگان» از نامهای برجسته شعر معاصر از جمله رضا براهنی، سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو، عمران صلاحی، حسین منزوی، علی باباچاهی، محمد مختاری، منصور اوجی، بیژن جلالی و… یاد میکند. تنظیم و آهنگسازی این آلبومها هم با پیمان سلطانی است که به گفته آغداشلو کار آن را از سال ۷۵ شروع کرده است. سلطانی در سال ۱۳۹۰ سوئیتسمفونیک «وشتن» را براساس اشعار سعدی برای ارکسترسمفونیک، سازهای ملی و آواز نوشت که نوازندگان ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در سال ۱۳۹۲ در ایروان اجرا و ضبط کردند. آغداشلو از چهرههای شاخص هنرهای تجسمی است که آثار او شهرتی جهانی دارد.
خبری به دست ما رسیده است مبنیبر اینکه شما عاشقانههای سعدی را دکلمه میکنید. این همکاری چطور شکل گرفت؟
من تازه به ایران برگشتهام و خبر آماده شدن این آلبوم را تازه از شما میشنوم.
شما عاشقانههای سعدی را با آهنگسازی پیمان سلطانی دکلمه کردهاید و برخی از خوانندگان شاخص آوازخوانی کردهاند.
نزدیک به ۴۰ غزل و جاهای دیگری از دیوان سعدی را شعرخوانی کردهام و این پروژه چند ساله بوده که آرامآرام و ظاهرا به نتیجه رسیده است.
انتخاب غزلها به عهده شما بود؟ و بر چه اساس آنها را انتخاب کردید؟
خودم آنها را انتخاب کردم و بیشتر غزلهایی بوده که معمولا وقتی دلم تنگ میشود به سعدی مراجعه میکنم و آنها را میخوانم و اغلبشان غزلهای مورد علاقه خودم بود و این در طول زمان نسبتا کوتاهی ضبط شد و من دیگر از آن خبر نداشتم چون به عهده پیمان سلطانی بود که مراحل اجرای آن را دنبال کند.
از چه زمانی سعدیخوانی را شروع کردید؟
از جوانی شروع کردهام، شاید از ۱۵ یا ۱۶ سالگی شروع کردم البته علاقه من به شاعران مهم تاریخ ادبیات ایران فقط به سعدی محدود نمیشده، از مولوی تا حافظ و خیام مخصوصا همیشه مورد علاقهام بوده است ولی در طول زمان و آرامآرام با سعدی انس و الفت بیشتری پیدا کردم. من خودم را همیشه یک سعدیدوست میشناسم. همان اندازه که به نقاشی دوره تیموری علاقهمندم، شعر سعدی را هم دوست دارم و هرجا که مجالش پیش آمده است، سعدی را تبلیغ کردهام. هر وقت خواستهام لطفی به دوستی بکنم که با من نشست و برخاست میکند، شعری از سعدی میخوانم و همیشه هم در حال سعدیخوانی گریه کردهام.
ویژگیهای شعری سعدی را در چه میدانید؟
سعدی جایگاه عمدهای در تاریخ ادبیات ایران دارد. قطعا یکی از پنج شاعر مهم دوران شعر فارسی است و این جایگاه را تاریخ تعیین کرده است. اما هر خوانندهای با شاعری الفت خاصی را برقرار میکند. برای من چیزی که در شعر سعدی بوده و مرا بهشدت شیفتهاش کرده است، زلالی و سادگی است. این جنبه تعادلی در شعر سعدی میان مسائل معنوی و زمینی وجود دارد. یعنی سعدی همانطور که انسان را به آفاق بسیار گستردهتری هدایت میکند، در عین حال یک انسانشناس و جامعهشناس هم هست و این جنبه عمدهای است که بیشتر آن را در گلستان و بوستان پیدا میکنیم یعنی به مراودات انسانی توجه میکند و درباره اینها نصیحت نمیکند که اغلب به غلط مشهور است که نصیحت میکند، نه اغلب اینها را مطرح میکند. روابط انسان با جامعه در کارهایش فوقالعاده اهمیت دارد. این تعادل و همهجانبگی جهانش همیشه من را مجذوبش کرده است.
از لحاظ نقاشی و مجسمهسازی چقدر به سعدی پرداخته شده است؟
در حق سعدی آنچه واجب بوده به جا آمده است، یعنی ملت ما همیشه دین خودش را نسبت به سعدی فراموش نکرده است. شاید در دورههای میان این پنج شاعری که همیشه حضور داشتهاند یک تفاوت اولویتهایی بوده، یک دورهای شاید بیشتر به سعدی پرداختهاند و بیشتر محبوب بوده یا محبوب نظر بوده و همانطور در دورهایی شاید خیام یا مولوی یا… مد نظر بودهاند. بنابراین شاید عمر من شاهد دورهای باشد که حافظ مطرح بوده، ولی جایگاه سعدی هیچوقت تنزلی نکرده و هیچوقت فراموش نشده است، شاعر بزرگ زبان فارسی است. اگر از همه اینها بگذریم و بخواهیم به مساله دیگری اشاره بکنیم مساله دینی است که سعدی مثل فردوسی و حافظ به زبان فارسی ادا کرد؛ یعنی زبان فارسی که ما امروز صحبت میکنیم مرهون نظم و نثر فارسی است. از این نظر فوقالعاده جایگاه عمدهای دارد. نقاشی تا دورهای طولانی در حد سفارش گیرنده از ادبیات بوده است. در این دورهها رویکردش به سعدی زیاد بوده است. در دوره اخیر نقاشی هم از ادبیات دور مانده است و هم از اسطورهها. در جهانی که زندگی میکنیم بهشدت اسطورهزدایی شده است. هنرمندان نهتنها باید حافظه نسل خودشان باشند، بلکه باید حافظه تاریخ و فرهنگ سرزمینشان باشند.
چه خبر از کارهای جدیدتان؟
به علت عارضهای که دست راستم دچارش شد، پنج ماه نقاشی نکشیدم. الان این عارضه برطرف شده و از دو، سه روز گذشته شروع به کار کردهام. این خبر برایم خیلی خوش بود. برای کسی مثل من که این همه دقیق نقاشی کار میکند مشکل دست راست مشکل بزرگی است، مشکل عمر و زندگیاش است. دوم اینکه پنج ماه تهران نبودم و تازه برگشتهام. کارهای دیگری که بهطور معمول انجام میدادم انجام دادم. بخشی از خاطراتم را که مینوشتم، تکمیل کردم.
از کتابی بگویید که قرار است در نشر ثالث با موضوع کیارستمی منتشر شود.
در منزل من مکالمهای را با عباس کیارستمی شروع کردیم. مکالمهای که هرگز با دوست ۶۴ سالهام انجام نشده بود. وقتی این اواخر اشاره شد به اینکه مکالمه مستقل چاپ شود، من تایید و تشویق کردم. این مکالمه تبدیل به کتابی نازک شده ولی ملحقاتی دارد، از عکسهایی که در آن ملاقات گرفته شده و از عکسهای دیگری که وجود داشته است. به نظر من مکالمه بدی نشده برای اینکه آخرین صحبت مفصلی است که عباس در زمان حیاتش انجام داده است.
با عباس کیارستمی در این مکالمه بلند در مورد چه چیزی صحبت کردید؟
همهچیز. مرگ و زندگی و خاطرات مشترک. در مورد جوانی و کودکی. ما از چهارده سالگی با هم هممدرسهای و دوست بودیم و ماندیم. من خودم از این مکالمه خیلی راضی بودم چون خیلی ساده و بدون پیچیدگی است. هیچ مساله تصنعی و رسمیای در آن وجود ندارد، از این نظر برایم جذاب بوده و هست.
منبع: مهربانو ابدیدوست / روزنامه فرهیختگان