تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۵/۱۵ - ۱۲:۲۷ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 159524

سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار در فرهیختگان نوشت :: زینب تقوایی تا قبل از دودکش۲، پنج سریال و یک فیلم سینمایی را تهیه کرده که آخرینش «باخانمان» بود و سال گذشته از شبکه سه پخش شد و این روزها تکرارش از شبکه آی‌فیلم پخش می‌شود. او برای تهیه و تولید ششمین سریالش، سراغ ساختن سری دوم دودکش رفته و آن را این شب‌ها از شبکه اول سیما تماشا می‌کنید. با او درباره این سریال و نقدها و هزینه‌ها هم‌صحبت شدیم.

الان همچنان مشغول تصویربرداری هستید؟

بله.

حدودا چند قسمت تصویربرداری نشده هنوز؟

فکر کنم دو قسمت دیگر باقی مانده است.

نسبت به آن قراردادی که با تلویزیون بسته بودید، تعداد قسمت‌ها تغییر کرده است؟

خیر، در همان حدود ۲۵، ۲۶ قسمت خواهد بود.

راجع به بحث «پادری» و دودکش۲ و تفاوت این دو سریال جایی صحبت کرده بودید، اما اگر موافق باشید کمی صریح‌تر راجع به آن گفت‌وگو کنیم. آیا اصلا چنین چیزی سابقه داشته در تلویزیون ما و چه اتفاقی افتاد که پادری ساخته شد؟ بدون هماهنگی بود، تصمیمات سازمانی بود یا عوامل دیگر؟

خیلی دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم.

چرا؟ممکن است برای همه سوال باشد.

من صحبت کردم اما افرادی که پیگیر باشند خودشان می‌‌توانند متوجه اصل مطلب بشوند. به‌هرحال اتفاقی بود که در آن زمان افتاد و پادری تولید شد و ابتدا قرار نبود که ‌نامش دودکش باشد، یعنی اصلا قرار نبود که سریالی با این عنوان باشد. سریال دیگری بود که قرار بود فقط یکی از کاراکترهای دودکش در آن باشد و بعدا دیدیم که بقیه کاراکترهای آن هم رفتند، یعنی این چیزی که به من عنوان شد، این بود. به من گفتند قرار است یکی از کاراکترها باشد، بعدا دیدیم بقیه کاراکترها هم رفتند و خیلی هم فضایش نزدیک به دودکش است. من در این مورد نمی‌توانم پاسخگوی کامل باشم، به‌هرحال آن کسانی که مسئولیت داشتند باید بیشتر توضیح بدهند که چرا این اتفاق افتاده ولی در کلیت ماجرا سریالی ساختند به نام «پادری» و حالا آن هم سریال بدی نیست و به اندازه خودش مخاطب داشته است.

شما یک تجربه نسبتا موفق و پرمخاطب را با نیک‌نژاد در سریال «باخانمان» داشتید. اما سوال این است که سریالی که سری دوم آن ساخته و کارگردانش عوض می‌‌شود چه اتفاقاتی می‌‌افتد و چه تفاوت‌هایی ایجاد می‌‌شود و کارگردان چقدر اختیار دارد؟ شاید نیک‌نژاد این را بهتر بتواند پاسخگو باشد، ولی از شما به‌عنوان تهیه‌کننده می‌پرسم که ایشان برای تغییرات چقدر اختیار داشت؟

دوستانی که دودکش را سال‌ها دنبال کرده‌اند می‌‌دانند آقای نیک‌نژاد هم نویسنده بوده و هم دستیار کارگردان. به‌نوعی حضور ایشان در دودکش۱ خیلی موثر و به‌قول معروف یکی از مهره‌های اصلی بودند که اصلا دودکش را تشکیل دادند. حالا از منظر متن و ایده‌پردازی و خلق کاراکترها تا اجرا هم که در صحنه اجرا ایشان آن زمان هم حضور داشتند. آن زمان ایشان کارگردانی را هنوز به‌صورت حرفه‌ای شروع نکرده بودند اما الان چندسالی است که آقای نیک‌نژاد کار کارگردانی می‌‌کنند و کارهای خوبی هم داشتند. به‌هرحال این اتفاق افتاد و خیلی دچار تغییرات محسوسی نشدیم. اینکه بگویم اتفاق خاصی در بحث کاری‌مان بیفتد، نه این طور نبود و روال کار شبیه همان دودکش۱ بود.

اما برای بازیگرها حذف و اضافه داشتید، حبیبی رفت و  اخوان جای او آمد!

بله، اما آن ربطی به کارگردانی ندارد.

این را می‌‌دانم اما شاید در قصه دخل و تصرف هم داشتند.

در قصه دودکش۱ هم خود آقای نیک‌نژاد بود. دودکش۲ را هم ایشان نوشت. هر قصه ای که ساخته می‌‌شود در آن یک مقدار جابه‌جایی بازیگر وجود دارد و فقط منوط به این نیست که همه بازیگرها همان قبلی‌ها باشند. به‌هرحال با توجه به داستان فیلم تغییر بازیگر هم وجود دارد. قصه همیشه همین‌طور است و چند بازیگر دیگر هم از امشب و فرداشب دوباره به‌کار اضافه می‌‌شوند.

در یک‌دهه اخیر اکثر سریال‌هایی که پرطرفدار و محبوب بودند و بعضی‌هایشان هم خود شما تهیه‌کننده آنها بودید، سریال‌هایی بودند که خانواده‌محور بودند. الان ما خانواده مشتاق را در دودکش داریم و در پایتخت هم خانواده معمولی را داشتیم یا در پشت‌بام تهران ما با چند خانواده طرف هستیم. این خانواده الان اهمیتش در جامعه ما چیست؟ یعنی نادیده گرفتنش باعث بروز یک‌سری مشکلات می‌‌شود یا راجع به اهمیتش ما داریم به مخاطب تذکر می‌‌دهیم. اینکه در دودکش۲ هم داریم می‌‌بینیم که بازهم اگر مشکلی هست خانواده وقتی دور هم و کنار هم باشند، این مشکل حل می‌‌شود یا تحمل آن راحت‌تر می‌‌شود.

ما در کارهایی که داشتیم خدایی‌ناکرده به‌دنبال تذکری نبودیم. بحث اینجاست که فقط یک واقعیتی را در کارهایمان بیان کردیم و نه چیز دیگر. فکر می‌‌کنم در سریال‌ها این‌طور است که مردم آن چیزی را که در زندگی واقعی می‌‌بینند با آن ارتباط برقرا می‌کنند یا همذات‌پنداری دارند. بحث خانواده نه‌فقط برای ما، بلکه درتمام دنیا از عناصر مهم سلامت زندگی شخصی و اجتماعی است و این هم چیزی نیست که ما الان در این دهه بخواهیم به آن بپردازیم. درطول تاریخ بحث خانواده وجود داشته و انسان‌ها درکنار خانواده‌هایشان و باوجود خانواده می‌‌توانند در جامعه به‌اصطلاح حال بهتری داشته باشند. قطع به‌یقین خانواده عنصر مهمی است و ما باید در رابطه با بحث خانواده صحبت کنیم.

البته ما در این نمونه‌ها که مثال زدم با خانواده ایرانی مواجهیم و درباره یک خانواده ایرانی صحبت می‌‌کنیم. ما سریال ایرانی هم داریم که خانوادهایشان ایرانی نیستند، یعنی فارسی صحبت می‌‌کنند اما رفتار و سبک زندگی‌شان ایرانی نیست.

ما با توجه به آن سیستم سنتی و اعتقادیمان که توام با هم است، طراحی خانواده کردیم. ایرانی‌ها سنت و اعتقادات‌شان خیلی درهم تنیده شده است و آن شاکله زندگی ایرانی را به‌وجود آورده است. من فکر می‌‌کنم هر آدمی در محیط فرهنگی خودش که زندگی می‌‌کند، آرامش بهتری دارد. واقعیت این است که همه مردم دنیا در فرهنگ خودشان آرامش بیشتری دارند. حالا این فرهنگ هر چقدر که قوی‌تر و غنی‌تر باشد حال آدم‌ها بهتر است. فرهنگ ایرانی نکات بسیار مثبتی دارد به‌خصوص بحث خانواده در آن. خانواده خیلی می‌‌تواند مشکلات و معضلاتی را که یک آدم دارد به آن سهولت و آرامش بدهد. ما کار خاصی نکردیم، ما فقط انعکاس زندگی خود مردم بودیم، همین.

یک‌سری اتفاقات در خود سریال افتاد و یک‌سری واکنش‌ها هم بیرون سریال پیش آمد و این شائبه را ایجاد کرد که این سریال با دست و فضای بازتر و حمایت بیشتر شبکه۱ دارد ساخته می‌‌شود، یعنی شوخی‌هایی که در آن می‌‌شود و کلماتی که استفاده می‌‌شود و بعد توئیت‌هایی که رنجبران، مدیر روابط عمومی سازمان برای حمایت از دودکش در قسمت چهارم و پنجم منتشر کرد. آیا چنین حمایت ویژه‌ای از دودکش۲ شد؟ آیا دست شما بازتر از قبل بود؟ چون ما یک‌سری شوخی‌های خاصی داریم می‌‌بینیم. من واکنش‌ها را دارم به شما می‌‌گویم و احتمالا خودتان هم شنیدید که می‌‌گویند شوخی‌ها جنسی‌تر شده یا بی‌ادبانه‌تر شد، چنین چیزی را قبول دارید؟

چنین عکس‌العملی را ما نداشتیم.

اما ما در فضای مجازی اینها را داریم می‌‌بینیم.

در مورد کار چه درطول نوشتن آن، سازمان نظارت داشت و چه طی پخش کار هم نظارت‌ها وجود دارد و کماکان یک‌سری چارچوب‌ها سازمان برای پخش خودش دارد که ما داریم آنها را رعایت می‌‌کنیم. منتها این نکاتی که شما می‌‌گویید به این صورت به‌گوش من نرسیده است. من قبل از سریال دودکش هم سریال باخانمان را داشتم و آنجا هم شوخی‌ها زیاد بود.

اما اینجا بیشتر است، مثلا یک نمونه آن واکنش خانواده‌هایی است که یک معلول در خانواده دارند. درواقع فیروز با بازی هومن برق‌نورد مدام دارد به بهروز که امیرحسین رستمی نقشش را بازی می‌کند می‌‌گوید معلول ذهنی. من در فضای مجازی دیدم تعدادی از خانواده‌ها واکنش نشان دادند که این شوخی نیست و توهین است.

من واقعا ندیدم و با چنین چیزی برخورد نکردم. ما به اقشار مختلف جامعه خیلی سعی کردیم احترام بگذاریم که به کسی برنخورد. کار کمدی کردن به‌هرحال کار سختی است ولی اینکه شما بتوانید یک سریال‌ ۲۵، ۲۶ قسمتی بسازید و درتمام طول سریال آن فضای شاد را حفظ کنید و به کسی هم برنخورد، خیلی کار سخت‌تری است. شما هر کاری هم بکنید بالاخره یک چیزی دارد که یک کسی بخواهد به خودش بگیرد ولی واقعیت امر این است که ما آنقدر در کار دودکش به‌دنبال این بودیم طوری باشد که حال همه آدم‌ها خوب باشد و واقعا هم همه بچه‌های دودکش قلبا مثل یک خانواده درکنار هم هستند. همه آنها حس‌شان بر این است که یک کاری کنند که به دل مردم بنشیند و به همین دلیل من فکر نمی‌کنم غرض‌ورزی جایی وجود داشته باشد و همچنین نکته‌ای که شما می‌‌گویید واقعا من به آن برنخوردم. البته من این واکنش را دیدم که گفتند چرا فضای قصه‌تان آنقدر شاد است که گفتم مردم به فضای شاد نیاز دارند. این امر را داشتم ولی این موضوع را از شما شنیدم.

 شوخی‌ها و الفاظ رکیک و زننده (رکیک منظورم کلماتی است که در کل‌کل‌های بین هومن برق‌نورد و بهنام تشکر رد و بدل می‌‌شود)  را هم قبول ندارید و رد می‌‌کنید؟  

اصلا این‌طور نیست و آنقدر عیان نبوده و شاید برداشت آدم‌ها بوده است.

مثلا بعضی صحنه‌ها و دیالوگ‌های بین فیروز و نصرت اشاره‌های مستقیم دارند که در فضای مجازی هم وایرال شده‌اند.

این خوب نیست که از من توضیح بخواهید و باید از کارگردان بپرسید. چیزی که ما داشتیم این که شما گفتید نبود و جور دیگری بوده است.

حتما دودکش۱ و ۲ جذاب و پرطرفدار بوده و است اما به‌نظر من باید از کارهای خوب حفاظت شود. اینکه برش‌هایی از دودکش۲ باعنوان «آخرین تلاش های صداوسیما برای جذب مخاطب» منتشر شود، خوب نیست.

ما نباید موارد این‌چنینی را اینقدر برجسته کنیم. من بخش‌هایی از این را که شما گفتید هم دیدم که بیرون آمده ولی واقعا کسی در رابطه با این موضوع نکته‌ای نگفته است. نکته‌ای را هم بگویم که به‌هرحال در خیلی از کارها خیلی واژه‌ها گفته می‌‌شود ولی چون کار به‌حدی از آن مخاطب نمی‌رسد دیده و گفته نمی‌شود؛ چون کار ما دارد دیده می‌‌شود زیر ذره‌بین قرار گرفته است. واقعا من قصد و غرضی را نمی‌بینم.

شوخی‌های سیاسی هم که تا دل‌تان بخواهد دارید دیگر. مثلا شما کلید را مدام و آگاهانه استفاده می‌‌کنید.

به هر حال این چیزی است که در بین تمام مردم درباره‌اش زیاد صحبت می‌‌شود.

شاید چون آخرهای دولت هم است آن اثرگذاری را دارد؟

حالا اگر آن نقدها هم الان اثر نداشته باشد، شاید در دولت جدید اثرگذار باشد. وقتی شما فضای نقد و انتقاد را باز می‌‌کنید این اتفاق می‌‌افتد که به هر حال هرکسی می‌‌داند اگر کارش را خوب انجام ندهد مورد نقد قرار می‌‌گیرد.

کارکرد سفره در سریال شما در سریال دودکش ۱و ۲ زیاد است. انگار ما سفره را نماد آن کیفیت و وضعیت زندگی می‌‌بینیم؛ نماد جمع شدن خانواده دور هم.

چیزی که ما این روزها در جامعه می‌‌بینیم، این است که این بحث سفره در خانواده‌ها دیگر نیست. قدیم سفره بود. من خودم یادم هست در خانه پدربزرگ و مادربزرگ سفره می‌‌انداختند و همه باید دور هم می‌‌نشستند و تا آخرین نفر هم نمی‌آمد کسی شروع نمی‌کرد؛ یک احترام و محبتی برقرار بود. سفره بهانه‌ای است برای محبت کردن یا جمع شدن و نوعی بهانه برای محبت کردن. ما باید از المان‌هایی که در زندگی‌مان داریم شرایط و بهانه‌های محبت کردن به هم را پیدا کنیم. اگر قرار باشد همه این بهانه‌ها را حذف کنیم آدم‌ها چطور می‌‌توانند در خانواده به هم محبت کنند. واقعا شرایطی وجود ندارد. سفره از قدیم به‌هرحال جایگاه ویژه‌ای در خانواده‌های ایرانی داشته است. نه به‌خاطر اطعام و سیر شدن به معنی اینکه این آدم‌ها درکنار هم می‌‌نشینند و همین که منتظر هم می‌‌مانند و با هم غذا را شروع و صحبت و اختلاط می‌‌کنند، بهانه‌ای است برای کنار هم بودن و از شرایط حال و احوال هم مطلع شدن.

یک نکته دیگر هزینه‌هایتان درمقایسه با دودکش۱ است. این هزینه‌ها با توجه به تورم‌های چندسال اخیر چندبرابر شده است؟

دودکش۱ سال ۹۱ بود. هزینه‌های ما نسبت به آن زمان ۱۰برابر شده و برآوردها به میزان تورم افزایش پیدا نکرده است. نه‌فقط شرایط کار ما کل جامعه همین‌طور است. مگر حقوق افراد در جاهای دیگر که مثلا تورم ۱۰برابر شده حقوق افراد هم ۱۰ برابرشده! حقوق افراد در جامعه ما خیلی‌جاها متناسب با تورم بالا نرفته و این مساله را ما هم در کارهایمان داریم.

این افزایش هزینه‌ها منطقی است؟ با توجه به عرفی که داریم در هزینه‌های زندگی خودمان می‌‌بینیم، آیا هزینه لوکیشن و دوربین و اینها به همان اندازه بالا رفته یا آنها بیشتر شده است؟

آنها اتفاقا تورم‌شان بیشتر شده، به‌دلیل اینکه میزان حجم کارهای فیلمسازی بیشتر شده است. بحث تجهیزات، دوربین، لوازم فنی و همه بخش‌ها افزایش قیمت داشته و بعضی‌ها هم تورم روی آنها بیشتر بوده و دلیل‌شان این بوده که حجم کارها افزایش پیدا کرده هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی. تعداد سریال‌ها بالا رفته و طبیعی است که وقتی تقاضا بالا می‌‌رود هزینه اینها هم بیشتر می‌‌شود.

دودکش۳ ساخته می‌‌شود؟

نمی‌دانم. الان که داریم صحبت می‌‌کنیم فقط دنبال این هستم که این دودکش را ان‌شاءالله تا آخر روی آنتن ببریم و رضایتمندی همه را داشته باشیم.

ولی ممکن است ساخته شود؟

هر پروژه ای که تمام می‌‌شود باید ببینیم شرایط داخلی و خارجی و همه جوره شرایط و فضا را باز می‌‌کند که شما دوباره کار بکنید یا نه. من اگر به هر حال شرایطش مهیا شود کار می‌‌کنم اما اگر شرایطش مهیا نباشد طبیعتا نمی شود کار کرد و این کاملا منطقی است.

به‌جز دودکش۳ برای تلویزیون سریال دیگری دارید؟

فعلا نه.

برای شبکه نمایش خانگی؟

فعلا کاری را به صورت جدی نهایی نکردم. انشاءالله این کار تمام شود و بعد از پایانش ببینیم که خدا چه چیزی قسمت می‌‌کند.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها