گفت‌وگو با فرزاد موتمن/ «سراسر شب» به فیلم‌های دیگر من هیچ شباهتی ندارد

سینماسینما: تینا جلالی با فرزاد موتمن به بهانه اکران آنلاین «سراسر شب» گفتگویی انجام داده که در روزنامه اعتماد منتشر شده است. این گفت‌وگو را می‌خوانید:

مدتی می‌شود واپسین ساخته فرزاد موتمن در سینما آنلاین به نمایش درآمده و گویا استقبال خوبی هم از این اثر در اینترنت شده است. آن‌طور که فرزاد موتمن می‌گوید ساخت این فیلم برایش بسیار مهم بوده است، ایده این فیلم از سال ۹۰ در ذهنش شکل می‌گیرد و او سال‌ها با داستان فیلم زندگی کرده و چیزی نبود که به سادگی از ساخت آن بگذرد: «این اولین فیلمی است که خودم آن را نوشتم و آن جوری که خودم سینما را می‌فهمم به نگارش درآوردم و به تصویر کشیدم و من اساسا این شکل فیلمسازی را دوست دارم.» تفاوتی که فیلم سراسر شب با دیگر ساخته‌های فرزاد موتمن دارد اینکه بخش‌های تجربی اکسپریمنتال آن کمی بیشتر است البته که این فیلم هم تا حدودی فراز و فرود داستانی دارد، اما بیشتر شکلی از فرم درآن مطرح است که مورد نظر فرزاد موتمن است.

داستان «سراسر شب» به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی درباره دو خواهر به نام‌های مهتا و مریم است. در ابتدای فیلم می‌بینیم که مریم در خواب است و در صحنه‌های بعدی با مهتا خواهر دیگر مواجه می‌شویم که به کافه آلفاویل می‌رود تا با کارگردان سینما که با خواهرش در ارتباط بوده صحبت کند و از او بپرسد که چه بر سر خواهرش آمده که مدت‌هاست در خواب است و بیدار نمی‌شود. 

بعد از فراز و نشیب‌های زیاد و مقاومت بسیار، بالاخره تن به اکران آنلاین دادید و فیلم «سراسر شب» به صورت اینترنتی برای مخاطبان نمایش داده شد. البته صادقانه بخواهیم بگوییم، کرونا راه دیگری هم برای سینماگران باقی نگذاشته است و اگر فیلم‌ها به شیوه آنلاین نمایش داده نشوند درحال حاضر راه دیگری ندارند.

معتقدم فیلم «سراسر شب» باید روی پرده سینماها اکران می‌شد. برای اینکه جنس تصویرسازی و قاب‌بندی‌ها مناسب پرده عریض بود و اساسا فیلمبرداری این فیلم مناسب با پرده سینماست. یعنی روی پرده سینماها صداهای این فیلم تفکیک شده شنیده می‌شد اما در تلویزیون این اتفاق نمی‌افتد و من امیدوارم مخاطبان حداقل روی موبایل این فیلم را تماشا نکنند. واقعیتش این است که فیلم «سراسر شب» را برای اکران در سینماها آماده کرده بودیم، تهیه‌کننده معتقد بود که سال اولی که فیلم ساخته شد نباید عرضه شود، ضمن اینکه آن سال به لحاظ اکران هم سینماها شلوغ بودند. از آنجایی که فیلم «سراسر شب» فیلم خاصی است بهتر دیدیم در فرصت بهتر و سال بعد آن را نمایش دهیم. سال بعد عملا با کارشکنی بروکراسی اکران مواجه شدیم هم پخش‌کننده و هم سینمادارها چوب لای چرخ اکران این فیلم گذاشتند و با این بهانه که این فیلم خاص است فرصت نمایش را از آن دریغ کردند.

چنین روندی متوجه یکسری فیلمسازها با فیلم‌های خاص است.

صادقانه بخواهم بگویم برای اینکه سینمای ایران گداست و بعضی فیلم‌ها دست گدایی جلوی تماشاگر می‌گیرند و به این واسطه هر غلطی که می‌خواهند می‌کنند. این فیلم‌ها بیشتر یادآور معرکه‌گیری هستند تا سینما. بگذریم؛ تا اینکه بالاخره قرار شد در گروه آزاد این فیلم نمایش داده شود.

زمستان پارسال؟

بهمن و اسفند قرار بود این فیلم در گروه آزاد نمایش داده شود که ویروس کرونا شیوع پیدا کرد و همین موقعیت نمایش فیلم «سراسر شب» را متزلزل کرد ولی درنهایت نمایش فیلم به اردیبهشت موکول شد که اساسا در این تاریخ سینماها تعطیل و قرار شد هر وقت سینماها باز شد فیلم نمایش داده شود. نظر خود ما همان ابتدا این بود که به شیوه آنلاین فیلم را پخش کنیم اما سازمان سینمایی به ما اجازه نداد با این دلیل که اول فیلم را در سینماها اکران کنید و بعد در آنلاین انتشار دهید. وقتی هم سینماها باز شدند دوباره پرونده فیلم ما در شورای صنفی نمایش بررسی شد و قرار بود که ۲۳ مهر این فیلم اکران شود. اما رسما در این تاریخ دوباره سینماها تعطیل شد. صحبت من این است وقتی فیلم ۶ سرمایه‌گذار دارد و به لحاظ حرفه‌ای و اصولی ما باید به فکر برگشت سرمایه آنها باشیم چه زمانی باید فیلم را اکران می‌کردیم؟ نظرم این است که سینماها تا پایان سال وضع ثابتی پیدا نمی‌کنند به همین جهت ترجیح دادیم در آنلاین اکران کنیم.

و حتما بلافاصله نسخه قاچاق آن منتشر شد؟

بعد از سه ساعت قاچاق و در شبکه‌های مجازی به سرعت پخش شد و حتی یک شبکه ماهواره‌ای هم آن را پخش کرد. هر فیلم دیگری بود از هر جایی قاچاق می‌شد سایت‌های خبری و رسانه‌ها بلافاصله به این مساله می‌پرداختند، اما نمی‌دانم چرا مشخصا در مورد فیلم من سکوت کردند. البته باید بگویم که دیگر به چنین برخوردهایی عادت کرده‌ام، ۲۰ سال است که با این موضوع روبه‌رو هستم.

از فیلم «سراسر شب» صحبت کنیم. اولین فیلمی که شما نگارش فیلمنامه آن را برعهده داشتید که گویای بینش و جهان‌بینی شما به مسائل سینماست.

بله، فیلم‌های قبلی من توسط فیلمنامه‌نویس‌های دیگر نوشته می‌شد، یعنی دنیایی بود که دیگران می‌نوشتند و من آن را مهندسی و کارگردانی می‌کردم. این اولین فیلمی است که خودم آن را نوشتم و آن جوری که خودم سینما را می‌فهمم به نگارش درآوردم و به تصویر کشیدم اساسا این شکل فیلمسازی را دوست دارم.

البته رگه‌هایی از فیلم‌های قبلی شما در «سراسر شب» کاملا مشهود است.

همین‌طور است. لحظه‌هایی از فیلم‌های «سایه روشن»، «هفت پرده» و «صداها» در «سراسر شب» هم دیده می‌شود با این تفاوت که بخش‌های تجربی اکسپریمنتال «سراسر شب» کمی بیشتر است و آن هم به این دلیل که سینمای اکسپریمنتال برای من بسیار جذاب است، به نظر من اساسا بعد از جنگ جهانی دوم دوران قصه و قصه‌گویی به سر رسید. این فیلم من هم براساس قصه و فراز و فرود داستانی شکل نگرفته بیشتر شکلی از فرم در آن مطرح است و معتقدم آنچه در حال حاضر بیشتر هیجان‌برانگیز است فرم است که به ندرت در سینمای ایران تجربه می‌شود. از این منظر می‌توانم بگویم ساخته شدن فیلم «سراسر شب» برای من شبیه به معجزه بود.

فیلمنامه «سراسر شب» اول بار توسط شما به نگارش درآمد چه شد که زامیاد سعدوندیان هم در کنار شما به عنوان نویسنده قرار گرفت؟ آیا فیلمنامه از آنچه شما نوشته بودید، تغییر کرد؟

وقتی قرار شد این فیلم در دفتر آقای نوروزبیگی تولید شود، زامیاد سعدوندیان به همراهی با من ابراز علاقه کرد و من هم او را طرف مشورت خودم قرار دادم و با هم فیلمنامه را بازنویسی کردیم. مهم‌ترین دلیل تمایل من هم این بود که زامیاد از نویسندگان جوان است و کاراکترهای فیلم من هم بیشتر جوان هستند. با خودم گفتم من شصت و دو سالم است و بهتر است او که با روحیات این روزهای جوانان بیشتر آشناست کنار من باشد. با هم کار کردیم و بسیار هم از ماحصل این همکاری راضی هستم.

فیلمنامه چندبار بازنویسی شد؟

چندان بازنویسی نشد. فیلمنامه اولیه ۱۳۰ صفحه بود. البته زامیاد براساس آن نسخه‌ای ۹۰ صفحه‌ای نوشت که با آن برای پروانه ساخت اقدام کردیم ولی مجوز نگرفت.

دلیل‌شان چه بود؟

به ما گفتند یکی از شخصیت‌های داستان (شهره با بازی آزاده صمدی) یا حذف شود یا تغییر کند. شهره در فیلمنامه اولیه نقش یک دختر روسپی را داشت که توسط مردی کتک می‌خورد و با مردی پاانداز به دنبال شخصی که شهره را کتک زده می‌گردند. به ما گفتند شخصیت این زن یا باید حذف شود یا تغییر کند درحالی که حضور این زن نصف فیلمنامه را تشکیل می‌داد. جالب است که مسوولان فکر کردند با این شدت سانسور من دیگر این فیلم را نمی‌سازم. ولی من با زامیاد سعدوندیان دوباره فیلمنامه را نوشتیم. اما چند شب قبل از فیلمبرداری رسیدیم به دختری که دنبال برادرش می‌گردد.

چطور شد با این حجم زیاد اصلاحات و ممیزی تن به ساخت آن دادید؟

ساخت فیلم «سراسر شب» برای من خیلی مهم بود. ایده این فیلم سال ۹۰ در ذهنم شکل گرفت. من سال‌ها با این ایده و داستان فیلم زندگی کردم و چیزی نبود که به این سادگی از خیرش بگذرم.

با اینکه درباره فرزاد موتمن گفته می‌شود که او کارگردانی است با سبک خاص کاری خود؛ ولی چه اتفاقی می‌افتد که تنوع هم در کارنامه او زیاد است؟

«سراسر شب» به فیلم‌های دیگر من هیچ شباهتی ندارد و اساسا فیلم دیگری در کارنامه من است. همه فیلم‌های من با هم فرق دارند به این معنی که فرزاد موتمن همه‌ چیز می‌سازد، من همین پارسال فیلم کمدی اسکروبال روی پرده داشتم.

با این صحبت‌های شما آیا نباید تکلیف مخاطب با شما مشخص باشد؟

خیر، مخاطب با فیلم سازنده اثر باید مواجه شود. به نظر من نابخردانه است که تماشاچی به خاطر اسم کارگردان به سینما برود.

حرف شما کاملا متین ولی داریم فیلمسازانی که نام‌شان مخاطب را به سینما می‌کشاند.

به نظر من سینما ژانرهای مختلف دارد و در تمام دنیا هم فیلمسازان در ژانرهای مختلف فیلم می‌سازند. چقدر کسالت‌بار و ملال‌انگیز است که همیشه به یک نحو و یک مدل بخواهیم فیلم بسازیم. شما به کارنامه سودربرگ نگاه کنید هر فیلم او یک‌جور است و این یعنی سینما. من نظرم این است که در ایران آن سینما به معنای واقعی را نداریم.

اجازه بدهید اینجا با شما مخالفت کنم، چراکه فیلم‌های فیلمسازانی نظیر عباس کیارستمی، شهرام مکری، محمد شیروانی و بسیاری از فیلمسازان دیگر که شیوه کاری آنها اکسپریمنتال است و کارشان هم ابعاد جهانی پیدا کرده است. این یعنی سینما به معنای خاص و واقعی در ایران قدمت طولانی دارد.

البته در همه جای دنیا رسم است که فیلم‌های تجربی‌تر مخاطبان خاص‌تری دارند و اساسا این نوع سینما متعلق به مخاطبان عام نیست.

درباره انتخاب بازیگران این فیلم کمی صحبت کنید که آیا گزینه‌های ابتدایی مدنظرتان بودند؟ چقدر با آنچه هنگام نگارش در ذهن داشتید نزدیک هستند؟

وقتی فیلمنامه را می‌نوشتیم به بازیگرانی از جنس دیگری فکر می‌کردیم اما به خاطر مسائل تولیدی تصمیم گرفتیم از بازیگران محبوبی بهره ببریم.

نکته‌ای که درباره فیلم «سراسر شب» مطرح است ارجاعات متعددی است که فیلم دارد. چرا؟

در این فیلم مقداری ارجاع به سینما و ادبیات وجود دارد که مخفی هستند و مخاطب این ارجاعات را حس نمی‌کند. به این معنی که چه این ارجاعات را بفهمد و چه نفهمد داستان فیلم را دنبال می‌کند، ولی اگر کسی ارجاعات را بفهمد از تماشای فیلم لذت بیشتری می‌برد و کسی هم که ارجاعات را متوجه نشود فرقی برایش نمی‌کند و ادامه فیلم را پی می‌گیرد. اصلا هم این‌گونه نیست که به فیلم‌های زیادی ارجاع داده باشیم فقط از چهار فیلم چهار خط دیالوگ آمده است. ضمنا برخلاف اینکه گفته می‌شود از دیالوگ‌های فیلم‌های برگمن استفاده کردیم باید بگویم که این‌گونه نیست، ولی بعضی از لحظه‌های فیلم بازسازی فیلم‌های محبوب تاریخ سینماست که اگر تماشاچی متوجه نشود هم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. در یک لحظه از فیلم است که مهتا (الناز شاکردوست) در دستشویی مقابل آینه قرار می‌گیرد و زمان متوقف و خواهرش در آینه ظاهر می‌شود، این لحظه از یکی از فیلم‌های چاپلین گرفته شده است.

این رجوع‌های پی در پی کمی زیاد نیست؟

تماشاچی اصلا متوجه نیست. فقط عده‌ای سینه‌فیل چنین صحنه‌هایی را تشخیص می‌دهند و اتفاقا بیشتر لذت می‌برند ضمن اینکه به نظر من این جنس سینما خاصیتش به این است که مملو از ارجاع باشد.

داستان فیلم «سراسر شب» بین واقعیت و خیال اتفاق می‌افتد. لحظه‌هایی از فیلم که واقعی است کاملا از جنس اتفاقات روز و ملموس به نظر می‌رسد. جوان‌هایی که مدام وقت خود را در کافه‌های شهر سپری می‌کنند و گپ‌ها و جلسات طولانی با رفقای خود دارند. ممکن است این بخش از شخصیت‌ها ما به‌ازای خارجی داشته باشند؟

اتفاق‌های داستان واقعی است، در زندگی من خودم چنین اتفاقی افتاده و داوود مرادی خودم هستم ولی آن چیزی که در فیلم دیده می‌شود واقعیات نیست و من اساسا براساس واقعیات فیلم نمی‌سازم، چون معتقدم واقعیات ارزش و اهمیت بازگویی را ندارند واقعیت به ما الهام می‌دهند و ما باید ضمن گذشتن از واقعیات، براساس واقعیات داستان‌مان را بنا کنیم. نمی‌خواستیم قصه ما تبدیل به بیانیه شود. داستان این فیلم درباره دختری است که با کارگردانی رابطه داشته و بعد دست به خودکشی می‌زند و خواهرش برای درک موضوع به دنبال کارگردان می‌گردد. مهتا کاملا واقعی است، اساسا فیلم واقعی است.

ولی فیلم مثل کابوس روایت می‌شود.

دقیقا، در ابتدای فیلم می‌بینیم که مریم در خواب است یعنی دارد خواب می‌بیند و انتهای فیلم هم از خواب بیدار می‌شود. در خواب می‌بینیم که مهتا یک شب از خانه بیرون می‌آید و به کافه آلفاویل می‌رود که یک کارگردان سینما که با خواهرش در ارتباط بوده را ببیند و از او بپرسد که چه بر سر خواهرش آمده بیدار نمی‌شود. ولی آنچه مسلم است با دو خواهر با دو شخصیت متفاوت از هم مواجه هستیم؛ یکی واقعی و دیگری خیالی و خیالباف.

داستان فیلم «سراسر شب» در یک شب می‌گذرد و به تعبیری مخاطب را به گردش شبانه در شهر تهران دعوت می‌کند. چطور شد که تصمیم گرفتید شب را برای روایت قصه انتخاب کنید؟

سال ۹۱ بود که تصمیم گرفتم فیلمی بسازم راجع به دختری که به کارگردانی زنگ می‌زند که ۶۰ قرص خورده و می‌میرد. با خودم فکر کردم که اگر همان ابتدای داستان بفهمیم که این دختر می‌میرد که داستان تمام می‌شود اما اگر بخواهیم که نمیرد چه باید کنم یاد رمان «پس از تاریکی» هاروکی موراکامی افتادم و آن را مرور کردم داستان این کتاب هم در شب می‌گذرد. ولی بعد که در نگارش جلوتر رفتم به آلفاویل گدار نزدیک‌تر شدم و اصلا به نظرم رسید که موراکامی از روی فیلم آلفاویل گدار کتابش را نوشته و بسیار تحت تاثیر آن فیلم است. وقتی فیلمنامه را نوشتم، متوجه شدم بدون اینکه بخواهم قصه فیلمم تحت تاثیر آلفاویل شده است. در آلفاویل لمی کوشن از فضای بین کهکشانی عبور می‌کند و به سیاره آلفاویل می‌رود تا ببیند بر سر جاسوس قبلی چه آمده است اما عاشق دختری به نام ناتاشا می‌شود و با او از آلفاویل دور می‌شود. در «سراسر شب» هم مهتا به کافه آلفاویل می‌رود تا داوود مرادی را ملاقات کند و از او بپرسد بر سر مریم چه آمده است که دو ماه است خوابیده و بیدار نمی‌شود. اما خودش با مردی همراه می‌شود.

با این حال فیلم «سراسر شب» فیلم مخاطب عام نیست، قبول دارید؟

معتقدم «سراسر شب» شاید فیلم مخاطب عام نباشد اما تجربه این چند روزه اکران نشان می‌دهد که پاره‌ای از این مخاطبان با این فیلم همراه می‌شوند. همه طرفداران این فیلم سینه‌فیل‌ها کتابخوان‌ها، مخاطبان خاص هستند. این فیلم یکسری طرفداران میکس خاص دارد و یکسری هم مخالف میکس این فیلم هستند.

به این نکته هم اشاره کنیم که جنس دیالوگ‌های این فیلم هم کاملا متفاوت از دیگر فیلم‌های شماست.

به نکته درستی اشاره کردید. برای اینکه این جنس دیالوگ‌ها مناسب سینماست دیالوگ‌های سینمایی که ساختار ادبی داشته باشند، آن چیزی که در فیلم‌های دیگر می‌شنویم دیالوگ نیست عربده‌کشی است، یک‌جور فحش و بدو بیراه است. معادل همین دیالوگ‌ها را ما هر روز در خیابان و کوچه می‌شنویم دیگر چرا در سینما هم همین دیالوگ‌ها را بشنویم. من معتقدم در سینما باید از جنس سینما حرف زد. این را هم بگویم که دیالوگ کاراکتر به کاراکتر هم فرق می‌کند. امیر جعفری و الناز شاکردوست نوع به‌خصوصی صحبت می‌کنند. مدل کسانی که ادبیات و شعر می‌دانند دختر کتک خورده شکل دیگری مثل همان پسری که همراهش است حرف می‌زند، به همین ترتیب آن تهیه‌‌کننده سینما.

یعنی به لحاظ طبقاتی از هم تفکیک شدند.

بله همین‌طور است. نخواستم همه مثل هم حرف بزنند هر کس با زبان خودش. استفاده از این جنس دیالوگ تعمدی بود.

کمی شبیه دیالوگ‌های فیلم کیمیایی به نظر می‌رسید،موافقید؟

معتقدم کیمیایی از معدود فیلمسازانی است که فیلم‌هایش دیالوگ دارد و حرف‌ها و صحبت‌های فیلمش روزمره نیست. شما ببینید در فیلم قیصر گفته می‌شود: «فرمان کجایی که داداشت را کشتند» به جای این دیالوگ شخصیت می‌توانست فحش دهد اما به جای آن نویسنده از جمله ادبی استفاده می‌کند.

البته شاید رواج دیالوگ‌های روزمره در فیلم‌ها به این دلیل باشد که تعداد فیلم‌ درام‌های اجتماعی مبتنی بر واقعیات روز جامعه در سینما افزایش پیدا کرده است.

به نظرم سلیقه مخاطب را از بین بردند و فیلمسازی را تبدیل به مستندسازی دم‌دستی وحشتناک کردند و به نظر من این بسیار غمبار است.

وقتی فیلم «سراسر شب» را می‌دیدم در لحظه‌هایی به نظر می‌آمد فیلم «سراسر شب» تحت تاثیر «شب‌های روشن» ساخته شده است.

قطعا همین‌طور است که می‌گویید. بخشی از صحنه فینال که علی و مهتا در تاریکی شب با هم حرف می‌زنند در لوکیشن شب‌های روشن فیلمبرداری شده و یکی از دیالوگ‌ شب‌های روشن در اوایل فیلم استفاده شده که الناز شاکردوست می‌گوید: «شاید قبلا کسی به دلش نشسته.»

بد نیست در انتهای مصاحبه این نکته را هم با شما در میان بگذاریم که سینمای ایران این روزها در شرایط مطلوبی به لحاظ گردش مالی نیست. سینماها تعطیل است و فرصت کار برای همه سینماگران کمتر فراهم می‌شود. آیا به نظرتان نمی‌آید برای عبور از این بحران، (حداقل در شرایط کرونایی) کمی در میزان هزینه‌های تولیدات سینما بازنگری کنیم و فیلم‌های ارزان‌قیمت‌تری تحت عنوان لوباجت بسازیم؟ تا فرصت کار برای همه فراهم شود، ضمن اینکه از این طریق درصد خلاقیت در فیلمسازی هم بالا می‌رود.

واقعیتش را بخواهید به نظر من سینمای ایران ظرفیت فیلم‌های عظیم را ندارد، اکثر فیلم‌هایی که می‌بینید با هزینه‌های عظیم ساخته می‌شوند همه سفارشی هستند. ما در اوایل دهه ۸۰ که هفت پرده و شب‌های روشن را ساختیم تصمیم ‌ما این بود که فیلم‌های کوچک بسازیم، منتها ریل‌گذاری‌های سازمان سینمایی خلاف آن چیزی بود که ما تصمیم داشتیم. ولی مسوولان سینمایی با بریز و بپاش‌های پرخرج ساخت فیلم‌های عظیم را رواج دادند و تلاش‌شان هم این بود که یکسری آدم‌ها را از سینما حذف کنند تا همه نتوانند درگیر کار فیلمسازی شوند و فقط افراد موردنظر خودشان در سینما کار کنند. از پشت کوه فیلمساز آوردند و به آنها پول‌های عجیب و غریب دادند و با این کارشان سینما را بلندتر از آنچه می‌توانست پرواز کند، پراندند نتیجه‌اش الان مشخص می‌شود که با چند ماه تعطیلی تَقَش درمی‌آید و با سینمایی روبه‌رو می‌شویم که بنیه نداشته است و معتقدم این سینما پلاسیده است و ما فقط مشغول روزمرّگی هستیم. فکر می‌کردم کرونا باعث می‌شود یک مقدار سطح تولید متوقف می‌شود و ما حداقل یک‌سال در خانه‌های‌مان می‌نشینیم و کمی به کارهای کرده فکر می‌کنیم ولی می‌بینید که‌ گر‌گر پروانه ساخت صادر می‌کنند، گرگر فیلم می‌سازند و همین‌جور هم‌ گر‌گر آدم‌های مهمی که از دست می‌دهیم. درحالی که می‌توانستند یک‌سال سینما را متوقف کنند. معتقدم بعضی وقت‌ها که پشت سر هم کار می‌کنیم باید بایستیم و به پشت سر نگاه کنیم بین فیلم‌های‌مان فاصله بیفتد تا ببینیم چه کردیم. اینکه فقط بخواهیم جلو برویم نه تنها که هیچ اتفاقی نمی‌افتد که ممکن است آثار نامطلوب در زمینه کاری‌مان داشته باشد. همین گرایش‌ها باعث می‌شود که جایگاه تهیه‌کننده‌ها تضعیف و دفاتر سینمایی به معاملات ملکی تبدیل، پول کثیف به سینما وارد شود و افزایش بی‌رویه فیلم‌های کمدی شاهد باشیم. بازیگرانی که میلیاردی دستمزد می‌گیرند بدون اینکه بازگشت سرمایه داشته باشند. به نظرم می‌آید گاهی می‌خواهیم پول نفت را به نحوی خرج کنیم و این‌گونه باید از دستش بدهیم.

حداقل در حال حاضر مشخص شد که تمام منفعت در سینما در تولید است درحالی که باید منفعت پس از تولید و اکران باشد. این نتیجه همان پول‌های انبوه در سینماست و راه دررویی برای سینمای ایران باقی نگذاشته است. هر مدیر سینمایی هم بیاید همین مسیر غلط را پیش می‌رود، از سال ۸۶ این بلا بر سر سینما آمده و همچنان ادامه دارد.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 146634 و در روز شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت 03:20:37
2024 copyright.