فرزاد موتمن یکی از رنگارنگترین کارنامهها را در میان کارگردانان سینمای ایران دارد. از فیلم کوچک پستمدرن «هفت پرده» تا درامهای جنایی- کارآگاهی «باجخور» و «آخرین بار کی سحر رو دیدی»؛ از فیلم آرام «شبهای روشن» تا تجربه فرمی «صداها»؛ از «جعبه موسیقی» تا «سایه روشن»؛ از درام اجتماعی عبوس «خداحافظی طولانی» تا کمدیهای شوخ و شنگی چون «چشم و گوش بسته» و «پوپک و مش ماشاالله». در میان این کارنامه پربرگ و متنوع، اما خودش میگوید عاشق فیلم «سراسر شب» است. فیلمی که حالا دوسال میشود پشت خط اکران مانده است. «سراسر شب»، فانتزیترین فیلمی است که در سینمای عبوس و عمیقا بیتخیل ایران ساخته شده است.» این توصیف شماری از کسانی است که این فیلم را دیدهاند. فرزاد موتمن هم این توصیف را قبول دارد و میگوید اکران نشدن فیلم اتفاقا به همین متفاوت بودنش برمیگردد: در سینمای ما این قاعده شده که هر فیلمی که کمی خلاف قاعده باشد، باید حذف شود. حتی میبینیم که جشنواره فجر هم این رویه را پی گرفته و در سالهای اخیر به فیلمهای متفاوتی چون «سراسر شب»، «روسی یا بیوزنی توجهی» نشان نداده است. فرزاد موتمن بعد از این گلایهها میگوید که شنیده سراسر شب بهزودی اکران خواهد شد. میتوان حدس زد که در اوضاع و احوال این روزها شاید این خوشحال کنندهترین خبر برای فرزاد موتمن باشد.
واقعا بعد از چندسال قرار است سراسر شب اکران شود؟
اولش قرار بود سراسر شب اردیبهشتماه در گروه سینماهای آزاد به نمایش درآید، ولی خوردیم به قضیه کرونا و این اتفاق نیفتاد. تا همین اواخر که تهیهکننده فیلم نامهای فرستاد به سازمان سینمایی و تقاضا کرد فیلم دوباره در برنامه اکران قرار گیرد. چند روز پیش که با رئیس سازمان سینمایی صحبت میکردم گفت با این درخواست موافقت شده است. در این میان البته اوجگیری دوباره کرونا و افزایش آمار ابتلای مردم باعث شده که دچار تردید شویم که آیا اکران فیلم در این شرایط تصمیم درستی است یا نه. به این دلیل عجالتا تصمیم بر این شده که فعلا فیلم به صورت آنلاین اکران شود و قراردادش هم بسته شده است.
یعنی سراسر شب قطعا اکران خواهد شد یا هنوز مشخص نیست و درحال سبک سنگین کردن هستید؟
نه، این تصمیم گرفته شده، فقط تاریخ دقیق اکران معلوم نشده است که فکر میکنم در روزهای آینده مشخص شود.
تا آنجا که از خودتان شنیدهایم، سراسر شب را خیلی دوست دارید. پس چرا نمایش عمومی این فیلم اینقدر طول کشیده؟
واقعیتش این است که بروکراسی اکران یا آن چیزی که به آن میگویند مافیای اکران، تاکنون مانع از اکران این فیلم شده است. یعنی رسما فیلم را بلاک کرده و نگذاشتهاند روی پرده بیاید. به این شکل که چندین و چند بار زمان نمایش فیلم را تغییر داده و به تعویق انداختهاند.
دلیلش را نمیدانید؟ بههرحال قطعا با شما که نباید مشکل شخصی داشته باشند.
نه، دلیلش این است که ته دلشان میگویند چرا این فیلم شبیه فیلمهای ما نیست. یعنی دلیلش این است که این آقایان تاکنون به عمرشان فیلمی مانند سراسر شب ندیدهاند.
یعنی منظورتان این است که سازماندهندگان اکران عقیده دارند که کل سینمای ایران باید با سلیقه آنها کار کنند؟
دقیقا ماجرا به همین سادگی و البته مسخرگی است. این دوستان عقیده دارند که اگر چیزی را متوجه نشوند، بقیه مردم هم متوجه نخواهند شد و فیلمی که اینها نفهمند، بقیه مردم هم آن را نخواهند فهمید و از آن استقبال نخواهند کرد.
میبینید که سینمای ایران عملا تکرنگ شده است. ما یک سینمای کمدی داریم که مال این آقایان است و یک جور بخصوصی از درامهای پرخاشگر در سالهای اخیر که آن هم محصول مشترک آقایان و سازمان سینمایی است. این تمام سینمای ایران است و البته همان چیزی است که ادارهکنندگان سینما میخواهند. در این سینما هیچ ریسکی نباید انجام شود و هر تجربه جدیدی که ورای تجربیات کمشمار آقایان باشد، جایی ندارد. چون بیشترشان هم آدمهایی هستند که نمیتوان آنها را سینمادوست واقعی به شمار آورد و کار اصلیشان هم ساختوساز و معدن و تجارت سنگ و جواهر است و نه سینما. اینها از سر اتفاق وارد سینما شدهاند، سلیقه تربیت شدهای هم ندارند و اغلبشان حتی در حد دو سه کلمه هم نمیتوانند درباره سینما حرف بزنند. ولی متأسفانه همین آدمها و همین سلیقههای محدود در سینمای ایران تصمیم میگیرند و نتیجه این روند هم همین فیلمهایی است که میبینیم.
البته ظاهرا شما با برگ برندهای که در دست دارید، در این سینمای تکرنگ از دور خارج و مثل خیلیها اوت نشدهاید. این برگ برنده هم چیزی نیست مگر کارنامه بسیار متنوع شما که هر نوع فیلمی را در آن میتوان یافت و حتی در فیلمهایی مانند چشموگوشبسته و پوپک و مش ماشاالله محصولات مورد نظر آقایان را ارایه دادهاید و این باعث شده حتی در همین ساختار فعلی هم بیکار یا کمکار نشوید.
بله، هرازگاهی کمدی میسازم و این دوستان را مینشانم سر جاهاشان. بارها گفتهام که اگر بخواهم از این کارها بکنم و از این فیلمها بسازم، قطعا بهتر از آنها میتوانم.
برگردیم سراغ سراسر شب؛ ظاهرا بارها گفتهاید که فیلم محبوبتان است.
درواقع میتوانم بگویم که این فیلم اصلیترین فیلمی است که در زندگیام ساختهام.
چگونه؟
ببینید، بیشتر چیزهایی که من در سینما دوست دارم در این فیلم هست. در حقیقت سراسر شب رادیکالترین و متفاوتترین فیلم کارنامه من است. بارها گفتهام که یک فیلمساز مولف نیستم و بیشتر کارگر سینما هستم که فیلمی را که به من میدهند میسازم. در مورد سراسر شب اما این فیلم را فیلمی تألیفی میدانم که خودم فیلمنامهاش را نوشتهام و هم اینکه بهطورکلی با دیگر فیلمهای من تفاوت دارد. یک فیلم خاص که اگر قرار باشد آیندگان مرا با یک فیلم به یاد داشته باشند، ترجیح میدهم آن یک فیلم، سراسر شب باشد.
شما کارگردان چندان کمکاری نیستید و با این کارنامه متنوعی هم که دارید، میتوانم بپرسم چرا اینقدر دیر سراغ ساخت فیلم محبوبتان رفتید؟
باید صبر میکردم کمی پختهتر شوم. این را واقعا جدی و از ته قلبم میگویم. ۲۰سال پیش اصلا جرأت ساخت فیلمی مانند سراسر شب را نداشتم. فکرش را هم نمیتوانستم بکنم.
شوخی که نمیکنید؟ بسیاری از سینماگران جاهطلبانهترین فیلمهاشان را در جوانی یا پیش از میانسالی ساختهاند.
نه واقعا دلیلش همین پختگی بود. برای ساخت هر چیزی باید آن اعتماد به نفس لازم برای آدم به وجود بیاید. من این اعتماد به نفس را نداشتم و البته برای فیلم اولم هم این موضوع صادق بود. یعنی من نخستین فیلمم را هم دیر ساختم، در حوالی چهلویک سالگی و تا قبل از آن اعتماد به نفسم در حد ساخت فیلمهای کوتاه و مستند بود. تا اینکه در حوالی چهل سالگی این اعتماد به نفس به وجود آمد و احساس کردم میتوانم فیلم بلند صددقیقهای بسازم.
این کمبود اعتماد به نفس میتوانست مسیر حرفهای و کاری شما را عوض کند.
بههرحال همهمان سرنوشتی داریم و برای بعضی قرار شده آن اتفاق خوب زندگی در میانسالی رخ دهد.
با این اوصاف، سراسر شب باید مدتها در ذهن شما زندگی کرده باشد، تا آن لحظه که حس کردهاید وقتش رسیده.
بله دقیقا. ایده اصلی سراسر شب سال ۹۰ به وجود آمد و من از آنسال شروع کردم به کار روی این ایده و حتی نوشتن دیالوگهایش تا حدی که اتاقم پر از یادداشت درباره سراسر شب بود. اما تاسال ۹۶ هیچ کاری روی آنها نکردم، یعنی ۶سال طول کشید تا بتوانم عزمم را جزم کنم و نوشتن فیلمنامه را آغاز کنم. تا بالاخره ساختمش. البته آنقدر اذیتم کردند که شاید دیگر جرأت ساخت چنین فیلمی را نداشته باشم یا حداقل بروم در جای دیگری چنین فیلمی بسازم.
با توجه به اهمیتی که سراسر شب برایتان دارد، دلشوره اکرانش را ندارید؟ هراس از اینکه مخاطب از فیلم استقبال نکند؟ بهخصوص که سلیقه تماشاگران در سالهای اخیر با فیلمهای خاصی تربیت شده و کمتر به آثار متفاوت روی خوش نشان میدهند.
هیچ فیلمی نمیتواند با تمام تماشاگران ارتباط بگیرد. حتی فیلمهای اسپیلبرگ. اسپیلبرگ فیلمهایش خیلی میفروشد و در نتیجه میشود گفت تماشاگران وسیعی در تمام دنیا دارد. اما حتی در مورد او هم سلایقی هستند که فیلمهایش را نمیپسندند. من خودم یکی از آنها هستم که نمیتوانم فیلمهای او را به جز فیلمهای اولیهاش مانند شوگرلند اکسپرس و برخورد نزدیک از نوع سوم تحمل کنم. حتی یادم است که سر پارک ژوراسیک خوابم برد و آن فیلم برایم مثل والیوم عمل کرد. این چیزها را گفتم تا بگویم که امید من برای سراسر شب به همین سلیقههای متفاوت است. سلیقههایی مانند خودم که سر پارک ژوراسیک خوابمان میگیرد. این جور سلایق سراسر شب را خواهند دید و لذت خواهند برد. منظورم این است که اگر به فیلم فرصتش را بدهند میتواند تماشاگران خودش را پیدا کند.