گفت‌وگو با کارگردان «بی‌وزنی»/ خوش شانس‌ام که سرنوشتم با هنر گره خورده

سینماسینما: تینا جلالی با مهدی فرد قادری کارگردان «بی‌وزنی» مصاحبه‌ای انجام داده که در روزنامه اعتماد منتشر شده است. این گفتگو را می‌خوانید:

فیلم «بی‌وزنی» به کارگردانی مهدی فردقادری به‌تازگی در شبکه نمایش خانگی عرضه شده؛ مهدی فردقادری در زمره کارگردانان تجربه‌گرایی است که ساخته‌هایش سویه فرمالیستی بیشتری دارد، فیلم اول او جاودانگی اگر خاطرتان باشد در یک پلان-سکانس به تصویر درآمد و حالا «بی‌وزنی» با اینکه از چهره‌های شناخته شده زیادی بهره برده اما یک آزمودگی دیگر در کارنامه این فیلمساز به شمار می‌رود. از آنجایی که اکثر فیلم‌های تجربه‌گرا در سینمای ایران سرنوشت و تقدیر مناسبی ندارند فیلم‌های این کارگردان جوان هم از این قاعده مستثنی نبوده است. با مهدی فردقادری گفت‌وگویی انجام دادیم و این مسائل را با او در میان گذاشتیم. 

نمی‌دانم درباره بعضی فیلم‌ها نظیر «بی‌وزنی» یا حتی «جاودانگی» اصطلاح خوش‌شانسی را به کار ببریم یا بدشانسی. برای اینکه چنین فیلم‌هایی در فستیوال‌های داخلی مورد توجه قرار نمی‌گیرند ولی جشنواره‌های دنیا می‌پسندند و سازندگان‌شان را تحسین می‌کنند. نظر شما چیست؟

قطعا بسیار خوش‌شانس هستم که می‌توانم فیلم بسازم که سرنوشتم با هنر گره خورده و عاشق سینما شده‌ام. اما در مورد فستیوال‌ها، چه داخلی و چه خارجی معتقد به بدشانسی نیستم، چراکه برای جشنواره‌ها فیلم نمی‌سازم! هر فیلمی را که به اتمام می‌رسانم توسط پخش‌کننده به جشنواره‌ها در تمام دنیا پیشنهاد می‌شود، حالا ممکن است که بعضی جشنواره‌ها فیلم را انتخاب کنند و برخی آن را انتخاب نکنند و البته هیچ‌وقت خودم را محدود به سرزمین خاصی هم نکرده‌ام، هر چند که خوشحال هستم که فیلم‌هایم توانسته‌اند در اروپا، امریکای لاتین، آسیا و آمریکا تماشاگرانی داشته باشند. از طرفی دیده شدن فیلم‌هایم در کشوری که در آن زندگی می‌کنم نیز باعث افتخار است.

نکته مهم اینجاست که فیلم شما سیاه‌نمایی هم ندارد که بگوییم به مذاق مدیران سینما خوش نیامده است.

من در مورد اصطلاحاتی مانند سیاه‌نما، فاخر و… اطلاعاتی ندارم! و تا جایی که شده سعی کرده‌ام ژانرهای سینمایی را یاد بگیرم و این عناوین! جزیی از هیچ کدام از ژانرهای سینمایی نیستند. در مورد سلایق مدیران هم چیزی نمی‌دانم چون فیلمم را براساس سلیقه آنها، پیش نمی‌برم اما به هر حال «بی‌وزنی» درام معترضی است که نقدهایی به جامعه و البته سیاست وارد می‌کند.

فارغ از اینکه «بی‌وزنی» به جشنواره فجر راه پیدا نکرد در شرایط پیچیده و بسیار بغرنجی هم به اکران رسید و خیلی زود هم به خاطر شرایط کرونا از پرده کنار رفت و الان هم به شبکه نمایش خانگی و… چرا این زمان را برای اکران انتخاب کردید؟

واقعیت این است که آقای مرتضی شایسته به عنوان تهیه‌کننده و پخش‌کننده «بی‌وزنی» -در داخل کشور- زحمت بسیاری برای اکران این فیلم کشیدند، اما «بی‌وزنی» فیلمی فرمالیستی و تجربه‌گراست و باتوجه به فضای سینمای ایران که دراختیار کمدی‌های جنسی بالاشهری و درام‌های اشک‌آلود پایین‌شهری است، این زمان، تنها شانس ما برای اکران بود. البته تاکید می‌کنم باتوجه به فضای سینمای ایران وگرنه و در حالتی که همه ‌چیز سر جای خودش بود، «بی‌وزنی» می‌توانست بهتر اکران شود و مخاطبان خودش را پیدا کند.

من فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیلی که ممکن است فیلم در جشنواره پذیرفته نشده پرداخت به زندگی لاکچری یا همان اشرافی‌گری است، وگرنه چه دلیل داشت که فیلم در جشنواره نمایش داده نشود.

«بی‌وزنی» همان‌طور که در نقد دروغ است، در نقد حیوان آزاری، دورویی، تجملات و بسیاری از چیزهای دیگر است اما در مورد جشنواره، باید بگویم من نظری در مورد هیچ جشنواره‌ای ندارم. من فیلمساز هستم و براساس سیاست‌های جشنواره‌ها فیلم نمی‌سازم. تنها تلاش می‌کنم که جهان را آن‌گونه که می‌بینم، به تصویر بکشم.

به نظرم خودتان هم در مقام نویسنده و کارگردان برای سرنوشت فیلم‌تان تلاش نمی‌کنید. نه اعتراضی نه حرفی. البته چند سال پیش مصاحبه‌ای که با شما داشتم گفته بودید که تمام تلاش‌تان را می‌کنید تا کاری در خور توجه به مخاطب ارایه دهید و مسوولیت‌تان را به عنوان کارگردان به نحو احسن در ساختار فیلم لحاظ کنید. ولی از شرایط نابرابر سینما در اکران ناراضی نیستید؟

منظورتان چه تلاشی است! از لحظه‌ای که فیلمنامه‌ای را شروع می‌کنم تا تولید و اکران فیلمم، خودم را وقف آن می‌کنم و تا جایی که هوشم اجازه می‌دهد تلاشم را می‌کنم. اما اگر منظورتان از تلاش، جنجال است؛ خیر! علاقه‌ای ندارم جنجال ایجاد کنم تا فیلمم دیده شود. در گفت‌وگو با مدیران سینمایی یا مطبوعات و همکارانم، نظر یا حتی اعتراض خودم را همیشه گفته‌ام اما به آرمان‌شهر باوری ندارم و درنتیجه تمام تمرکزم را روی فیلمم می‌گذارم.

بگذریم و درباره فیلم «بی‌وزنی» صحبت کنیم، فیلم اول‌تان «جاودانگی» را در یک پلان-سکانس به تصویر کشیدید اما در «بی‌وزنی» نوع دیگری از فرم و ساختار را انتخاب کردید. (سکانس‌های طولانی) جدای از بحث تجربه‌گرایی و فرمالیستی تمایل نداشتید به همان شیوه ساختار اولیه فیلم‌های‌تان ادامه پیدا کند؟

دوباره سراغ پلان-سکانس بر خواهم گشت اما نه به این زودی‌ها! درمورد «بی‌وزنی» اما، ادامه همان روش فیلمسازی است و بنا به قصه اینجا کات داریم اما پلان‌ها طولانی است. در «بی‌وزنی» بیشتر به دنبال همزمان کردن روز و شب در یک مکان بودم و تجربه هیجان‌انگیزی بود. تلاش داشتم تا از ادبیات رئالیسم جادویی در فیلم استفاده کنم. همین‌طور مبنای هر دو فیلمم در ادامه تجربه‌هایی است که از سینمای کوتاه شروع کردم و در هر فیلم سعی کردم جاه طلبانه‌تر پیش بروم.

جابه‌جایی زمان مهم‌ترین مشخصه فیلم شماست. وقتی فیلم به دقیقه شصت می‌رسد تکه‌ها مثل پازل کنار هم قرار می‌گیرد و ذهن مخاطب را با خودش درگیر می‌کند. چنین روایتی نمایانگر این است که انگار تمایل ندارید لقمه آماده به مخاطب بدهید که اگر همین داستان و قصه با روایت سرراست‌تر (خطی) ترسیم می‌شد مخاطب بیشتری پیدا می‌کرد.

بله، من تا این لحظه فیلم خطی نساخته‌ام و سینمایی که همه‌ چیز را راحت دراختیار مخاطب قرار می‌دهد، زیاد مورد علاقه‌ام نیست. فرم روایی که در هر دو فیلم بلندم و فیلم‌های کوتاهم داشتم، استفاده از روایت غیرخطی بود. هرگز از ابتدا فکر نمی‌کردم قرار است همه فیلم‌هایم -حداقل تا اینجا- با روایت غیرخطی پیش بروند اما هر ایده‌ای که به ذهنم رسید، زمانی که سراغ نگارشش می‌رفتم، آن قصه را غیرخطی می‌دیدم… جهان برای من جای شگفت‌آور و البته پیچیده‌ای است و همین شکلی هم فیلم می‌سازم، چراکه فیلم‌ها از دریچه ذهنی فیلمساز نشات می‌گیرند.

اما مهم‌ترین نقدی که به فیلم‌تان وارد است اینکه بحث بمب‌گذاری توسط پادرا و سحر با روح و کلیت فیلم همخوانی ندارد.

به نظرتان احترام می‌گذارم اما به‌نظرم جزیی از بافت قصه است.

راجع به موضوعات مختلفی در فیلم صحبت می‌کنید؛ از شکار بدون مجوز تا بحث موادمخدر خیانت و تحصن دانشجوها و… کمی لایه‌های فیلم زیاد نبود؟

خب قرار نبود فیلمی بسازم که فقط در سطح بماند و اگر به نظرتان لایه‌های فیلم زیاد هستند، این خبر خوبی برایم است.

با این همه فیلم «بی‌وزنی» فیلم دو بار دیدن است. قبول دارید؟

من نمی‌توانم چنین ادعایی در مورد فیلمم داشته باشم، تنها امیدوارم که مخاطب به صورت درستی آن را متوجه شود.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 140425 و در روز سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت 08:57:24
2024 copyright.