سینماسینما: فیلم «بوتاکس» اولین فیلم بلند سینمایی کاوه مظاهری در سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تورین ایتالیا دو جایزه اصلی را از آن خود کرد؛
بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه به طور مشترک برای او و سپینود ناجیان. این کارگردان علاوه بر ساخت فیلم کوتاه و بلند سینمایی در عرصه مستندسازی هم فعال است. مظاهری پیش از این برای فیلم کوتاه «روتوش» جوایز متعددی از جشنوارههای داخلی و خارجی کسب کرده بود؛ از جمله جایزه بهترین فیلم کوتاه از سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر. با این کارگردان و نویسنده درباره فیلم «بوتاکس» گفتوگویی مکتوب انجام دادهایم که میخوانید:
با عرض تبریک خدمت شما برای موفقیت فیلم بوتاکس در جشنواره تورین، خبر جوایز بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از جشنواره تورین ایتالیا در مطبوعات بازتاب زیادی داشت و برخی از فعالان مطبوعاتی سینما از شما به عنوان پدیده جدید سینمای ایران یاد کردند. شما در فیلم های کوتاه خود هم نظرات مثبت زیادی را به خود جلب کردید. نظر خود شما درباره تحلیل های اهالی مطبوعات چیست؟
ممنونم. این نظر لطف دوستان مطبوعاتی است و کاملا محترم. ولی طبیعتا من خودم را پدیده نمی دانم و دلیلی هم ندارد هیچوقت چنین فکری درباره خودم بکنم. من سالهاست که یک گوشه ی این سینمای بزرگ و گسترده ی ایران، دارم فیلم کوتاه و مستند می سازم و فکر می کنم فیلم بوتاکس هم در ادامه همانها است. فکر نمی کنم چیز جدیدی یا یک پدیده ای باشد. قطعا نسبت دادن این صفات، نشاندهنده نظر لطف دوستان مطبوعاتی است و من هم بسیار متشکرم، ولی واقعا هیچوقت همچین تصوری درباره خودم ندارم. امیدوارم در آینده هم دچار همچین توهمی نشوم.
بوتاکس اولین فیلم بلند شماست. این در حالی است که نگاه شما به فیلم کوتاه هم جدی و حرفه ای است. آیا ساختن فیلم کوتاه برای شما گامی برای ساختن فیلم بلند بود یا همچنان مقولات فیلمهای کوتاه و بلند و مستند را پی خواهید گرفت؟
فکر می کنم این تقسیم بندی بیشتر برای کسانی است که به سینما نگاه صنعتی و تجاری دارند. حتی چیزی به اسم مستندساز یا سینماییساز هم که در کشور ما وجود دارد، سالهاست در خیلی از کشورها از بین رفته یا کمرنگ شده است. به لحاظ حرفه ای بعضی از داستان ها باید کوتاه و بعضی ها بلند باشد؛ یا تصمیم درست تر برای بعضی از سوژه ها این است که به صورت مستند ساخته شود نه داستانی. اساسا در اکثر رویکردهای نوگرا، ما با یک چیز بینابین طرفیم که نمی توانیم دسته بندی خاصی برایش پیدا کنیم، حتی در حدی که نمی توانیم بگوییم انیمیشن است یا مستند یا داستانی. برای من هر کدام از اینها جذابیت ها و چالش های خودش را دارد و فکر می کنم تقسیم بندی خاصی در این زمینه وجود ندارد. اینها همگی با هم کل سینما را تشکیل می دهند و فکر می کنم نگاه مرحله ای به فیلم کوتاه یا مستند یا سینمای مستقل و حرفه ای و امثالهم، نگاه مرتجعی است. من ممکن است در هر زمانی دوست داشته باشم هر کدام از اینها را تجربه کنم و امیدوارم این آزادی را برای خودم از بین نبرم. در همین فیلم بوتاکس سکانسی مفصلی دارد که فکر می کنم فقط به خاطر تجربه ام در سینمای مستند توانستم درست درش بیاورم.
شما با سپینود ناجیان فیلمنامه بوتاکس را نوشته اید. خانم ناجیان در ترکیه اقامت دارند. چه ویژگی ای در ایشان بود که با وجود این فاصله، با این نویسنده، همکاری کردید؟
سپینود ناجیان دوست خیلی قدیمی من است. ما سال ۱۳۸۱، یک جلسه داستانخوانی به اسم «غروب سه شنبه ها» داشتیم که هسته اصلی اش از یک جمع وبلاگ نویس به وجود آمده بود که نوشتن برایشان یک کار جدی به حساب می آمد. شخصیت سپینود، حرفهایش و داستان هایش، همیشه برای من یک حالت آموزنده داشت. انگار که معلمم باشد بدون اینکه خودش بخواهد. اما همکاریِ حرفه ای ما عملا برای نوشتن فیلمنامه بوتاکس شکل گرفت که من یک روز با یک خلاصه فیلمنامه بیست صفحه ای رفتم پیشش و درخواست کردم که فیلمنامه نهایی را با هم بنویسیم. بعد از آن فیلمنامه کوتاه شهربازی رو نوشتیم که فیلم موفقی در عرصه بین المللی شد. بعد از آن هم دو تا فیلمنامه دیگر نوشتیم که الان در حال بازنویسی یکی از آنها هستیم. روش کاری مان هم در این چند سال به صورت آنلاین و مبتنی بر نرم افزار اسکایپ بوده. جلسات فیلمنامه نویسی ما همیشه جلسات پویا و جذابیه که برای هر دوی ما خیلی خیلی هیجان انگیز است. سپینود ناجیان برای من حالت موتور محرک مغزم را دارد. همیشه از زاویه ای قصه را می بیند که از چشم من مغفول مانده. این برای یک کار مشترک، واقعا امتیاز است.
از آنجا که ما در داخل ایران هنوز بوتاکس را ندیده ایم درباره این فیلم بگویید. چه دغدغه ای، چه داستانی و یا چه جرقه ای شما را به بوتاکس رساند؟
بوتاکس در واقع الهام گرفته از یک شخصیت واقعی است که من سال های سال است که او را می شناسم. ما چند خصوصیت محدود از آن شخصیت واقعی را پرورش دادیم و در موقعیت داستانیِ تخیلی که من ساخته بودم قرار دادیم. قصه ی کلی فیلم هم همان است که قبلا در مطبوعات نوشته شده است: دو تا خواهر هستند که وقتی برادرشان ناپدید می شود، به دروغ به همه می گویند که او به آلمان رفته است. اما خواهر بزرگتر در دنیای ذهنی خودش انتظار برگشت او به خانه را می کشد و روز به روز این تصوراتش قوی تر می شود.
سوالی که مطمئنا از شما بسیار خواهد شد انتخاب خانم سوسن پرور برای بازی در این فیلم است. تعامل شما با بازیگرانتان چگونه است؟ آیا مطلقا شما آنها را هدایت میکنید و بر این اساس بدون توجه به سابقه ذهنی تماشاگر از خانم پرور او را انتخاب کردید یا رگه هایی از بازی های قبلی خانم پرور در شخصیتی که در بوتاکس بازی کردند قابل استفاده بود و دلیل انتخاب، همین بوده؟
بوتاکس یک کمدی سیاه است. نه صد در صد تراژدی است و نه کمدی. فکر کردم سوسن پرور یکی از بهترین انتخاب ها برای درآوردن همچین لحنی در یک فیلم است. به خاطر خصوصیت ظاهری سوسن پرور، هوش بسیار بسیار زیادش در بازیگری، توانایی زیادش در عمیق شدن در نقش و کاراکتر و نبوغی که در خیلی از لحظات یک دفعه خودش را نشان می دهد، فکر می کنم سوسن پرور درست ترین انتخاب برای این نقش بود. ضمن اینکه شرایط کار من بسیار سخت بود و سوسن پرور و بقیه بازیگران فیلم در تمام مواقع به صورت صد در صد با پروژه همراه بودند. در واقع بدون هیچ تعارفی من شانس آوردم. خود سوسن اوایل نسبت به این موقعیت ترس داشت، شک داشت که آیا جای درست و نقش درستی برای او هست یا نه؟ مدام هم به شوخی به من می گفت «تو دیوانه ای که من را انتخاب کردی». خوشبختانه توی چند جلسه اول تمرین این ترس ها از بین رفت و نسبت به هم و نسبت به کارِ هم اطمینان پیدا کردیم. ناگفته نماند که امید گلزاده، طراح گریم فیلم هم تاثیر بسیار زیادی در شکل گیری اکرم، شخصیتی که سوسن بازی می کرد، داشت. ضمن اینکه آن چیزی که ما توی کاغذ نوشته بودیم و آن چیزی که سوسن بازی کرد، تفاوت های جزئی با هم دارند که آن تفاوت ها همگی باعث شده که اکرمِ فیلم خیلی خیلی بهتر از اکرمِ فیلمنامه شود.
شاید برای شما که از بیرون دارید می بینید، این انتخاب ریسک حساب شود، ولی برای من این بهترین انتخابم بود و از شانس خوبم هم سوسن پرور قبول کرد. ریسک کردن همیشه برای خود من جالب است، خیلی وقت ها جواب می دهد یکی وقتهایی هم شکست می خورم. ولی در نهایت مثبت است. ما تعدادی بازیگر خوب کمدی در سینما داریم که توی جاهای دیگر استعدادشان محک زده نشده. انگار انگ کمدی روی پیشانی شان خورده و این سینما دیگر نمی خواهد امکان دیگری بهشان بدهد. به هر حال سینمای ما در اکثر موارد سینمای بسیار ترسویی است که این ترسش خیلی هم پوشیده نیست.
خودتان از بوتاکس رضایت دارید؟
فکر می کنم نتیجه نهایی با چیزی که در ابتدای کار فکر می کردیم، فاصله خیلی زیادی ندارد. من خیلی برایم لحن فیلم مهم بود، حال و هوا و عمق فیلم برایم اهمیت داشت، دوست داشتم فیلم برای ابعاد پرده سینما و سالن تاریک سینما ساخته شود نه برای لپ تاپ و تلویزیون. تصورم این است که تا حد زیادی توانسته ایم به این برسیم. ولی در نهایت نظر من هیچ اهمیتی ندارد و تماشاچی باید این حرف ها بزند. امیدوارم آنها هم دوست داشته باشند.
این فیلم قرار است در سینماها یا به صورت آنلاین نمایش داده شود؟ اکران این فیلم در گروه هنروتجربه خواهد بود؟
ایده آل من این است که در سینما نمایش داده شود، چون فیلم را برای پرده ی سینما ساخته ام. ولی اگر مجبور شویم، احتمال دارد به صورت آنلاین هم نمایش بدهیم. فعلا تصمیمی نگرفته ایم.
آیا در حال حاضر روی پروژه ای کار می کنید؟
من یک فیلمنامه کامل دارم که با سپینود ناجیان داریم بازنویسی می کنیم. دو تا طرح کامل دیگر هم دارم و احتمال دارد سال بعد یک فیلم کوتاه بسازم.
و در آخر کرونا با شما به عنوان یک فیلمساز چه کرد؟ به نظر شما تاثیرات این دوران بر سینما و فیلمسازی و همچنین به طور خاص بر کار شما چه بوده؟
برای سینمای مستقل کرونا واقعا نابودکننده بود. یکی از بزرگترین دغدغه های کسی مثل من که خودش فیلمش را کارگردانی و تهیه و پخش می کند، این است که بتواند چرخه اقتصادی فیلمش را درست بچیند تا بتواند به حیات حرفه ای اش ادامه دهد. امسال به خاطر تعطیل شدن اکثر جشنواره ها و بازارهای فیلم و یا برگزاری آنلاین معدودی از آنها، عملا سینمای مستقل با مشکل جدی روبرو شد. امیدوارم سال بعد وضعیت بهتر شود.