گفت وگوی روزنامه گل با محمد رضا گلزار/انتقاد گلزار از برخورد با فیلم مادر قلب اتمی

روزنامه گل -سیداحسان هاشمی :در حالی که چند ساعتی به حضور آقای سوپراستار در پردیس سینمایی مگامال و اکران مردمی فیلم «کارگر ساده» باقی مانده بود، ترافیک عجیبی در شهرک اکباتان به‌وجود آمد و هواداران محمدرضا گلزار در محوطه بیرونی و مجموعه سینمایی مگامال به تجمع پرداختند.
مسوولان برگزاری این اکران مردمی تلاش زیادی کردند تا آقای سوپراستار را با تدابیر خاصی وارد پردیس سینمایی کنند ولی به‌خاطر ازدحام و تجمع زیاد دوستداران گلزار، پسر دوست‌داشتنی سینمای ایران در چند نوبت تغییر لوکشین داد و توانست با تعداد زیادی از هوادارانش دیدار کند.
گلزار که چهار سالن سینما مگامال را پُر کرده بود، سالن به سالن به دوستدارانش خوش‌آمد گفت و در پایان مقابل دوربین مگامال نشست و مصاحبه جالبی انجام داد که البته ویدیوی این مصاحبه به‌زودی از طریق مگامال و درگاه آپارات منتشر می‌شود.
باور اینکه حتما در این ساعت از شب مردم و هواداران رضا گلزار برای دیدن او به سینما بیایند، سخت است. فکر می‌کنید که دلیل این ازدحام و شلوغی عجیب چیست؟
باور کنید همین که این عزیزان را می‌بینم خستگی‌ام در می‌رود. من الان از سر لوکیشن آینه بغل به اینجا آمدم و کلی شلوغ بودم ولی این استقبال و این صحبت باعث می‌شود تمام خستگی‌ای که داشتم از تنم در برود.

اما همین شلوغی و ازدحام باعث شد تا بعضی‌ها نتوانند با شما عکس بگیرند.
دوستان هر کاری که می‌کنند، آخرش همین می‌شود و دلیلش هم همان ازدحام عجیبی است که شما گفتید. مردم می‌دانند که این موضوع و این چیزها تقصیر من نیست و این شرایط در همه اکران‌ها وجود داشته. به هر حال دست مردم را می‌بوسم و از اینکه نتوانستم با تک‌تک‌شان عکس بگیرم خجالت می‌کشم. این چیزی بود که در حد توان ما و سینما بود و تشکر از مردم که برای حمایت از فیلم آمدند و کلی زحمت کشیدند.

حضور شما در سینما باعث شد تا چهار سالن پُر شود و فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» روی پرده برود. این رفتار شما و حمایتی که از فیلم منوچهر هادی کردید، بسیار قابل توجه بود.
همان‌طور که می‌دانید من در این فیلم ذینفع نیستم و فقط برای تبلیغ و حمایت از فیلم «کارگر ساده»‌ به اینجا آمدم. من نه سرمایه‌گذار این فیلم هستم، نه بازیگر و نه هیچ‌چیز دیگر. من فقط برای حمایت از این فیلم و سینما این کار را کردم و خوشحالم که چهار سالن پُر شده است. به هر حال آشتی مردم با سینما آنقدر ارزشمند و مهم است که باید به‌خاطرش وقت گذاشت و از آنها تشکر کرد. امیدوارم که مردم از من راضی باشند چون در کارهایی که می‌کنم، فقط این را در نظر دارم که بتوانم رضایت آنها را جلب کنم و دل‌شان را به دست بیاورم. در مورد آقای هادی باید این را بگویم که ما دیگر یک خانواده شده‌ایم و خوشحالم که برای حمایت فیلم ایشان به سینما آمدم. البته ما در پروژه «عاشقانه» و فیلم سینمایی «آینه بغل» هم همراه‌ هم هستیم و شک نکنید که آینه بغل یک کار خوب و به یادماندنی خواهد شد…. به به … مطمئنم که آینه بغل باعث می‌شود که دوباره صف پشت گیشه‌ها تشکیل شود… عاشقانه هم که حرف ندارد… خیلی دوستش دارم… (خنده) چقدر از خودمان تعریف کردم! (خنده)

در مورد آینه بغل صحبت می‌کنید؟ جواد عزتی که از حضور در این فیلم و همبازی شدن با شما خیلی تعریف می‌کرد.
من تا پیش از این کار طنز موقعیت کرده بودم… فیلم‌هایی مثل کما، آتش‌بس، توفیق اجباری، شیش و بش و… که خدا را شکر مورد توجه هم قرار گرفته. اما فرق «آینه بغل» در این است که کار ما وابسته به چند سکانس نیست و شاید فقط شما در چند خبر کوتاه فیلم، خنده روی لب‌تان نیاید. «آینه بغل» یک کمدی – رمانتیک خیلی خوب و دیدنی است که امیدوارم مورد توجه و اقبال مردم قرار بگیرد.

موافقید در مورد فیلم اخیرتان «مادر قلب اتمی» صحبت کنیم؟
یک فیلم با معذوریت‌هایی که وجود دارد به اکران می‌رسد و بعد با آن شکل، با فیلم برخورد می‌شود و آن اتفاق‌ها می‌افتد… نمی‌دانم چه بگویم!

اما رسانه‌های خارجی مثل «واشنگتن پست» در مورد بازی شما در این فیلم به اظهارنظرهای جالبی پرداختند و حتی عنوان کردند که این شکل و چهره جدید و قابل توجهی از رضا گلزار است.
تمام این چیزها در حالی اتفاق افتاد که رسانه‌های خارجی نمی‌توانستند تعبیر و انتخاب من از این نقش و کاری که انجام داده‌ام چه بوده… اصلا خود شما فیلم را دیده‌اید که در موردش می‌پرسید؟!

راستش نه… قرار بود با علی احمدزاده (کارگردان) فیلم را ببینم که فرصت نشد.
من در مورد مضمون و ساختار صحبتی نمی‌کنم ولی راجع به بازی خودم باید بگویم که این کاراکتر را خلق کردم و برایش زحمت کشیدم. کسی نمی‌تواند بگوید که این کاراکتر شبیه فلان کاراکتر در فلان فیلم بوده است. من پلان به پلان در مورد این نقش فکر کردم و خوشحالم که حالا مورد توجه قرار گرفته است.

با توجه به این موضوع بعید نیست بقیه کارگردان‌ها هم از شما بخواهند که این کار را انجام دهید!
این نقش جا برای چنین کاری داشت. کاراکتر سهیل در عاشقانه هم آن شخصیت دو وجهی را می‌طلبید… بمبئی همان شرایط خاص خودش را داشت و در مادر قلب اتمی به‌خاطر فضایی که وجود داشت من توانستم آن شخصیت را خلق کنم.

کارتان با «بهمن فرمان‌آرا» به کجا رسید؟
ان‌شاءا… به‌زودی آینه بغل تمام می‌شود و جدا از آن یک کار دیگر به نام «دلم می‌خواهد» را به کارگردانی آقای بهمن فرمان‌آرا در راه اکران است.

در شوخی‌هایی که با هواداران‌تان داشتید به آنها گفتید که اگر سر جای‌شان بنشینند و نظم را رعایت کنند، دو قسمت عاشقانه را برای‌شان تعریف می‌کنید… (خنده)
(خنده) آخه دوستان مدام از من در مورد عاشقانه می‌پرسیدند… مثلا می‌پرسیدند «گیسو» زنده است یا نه! حتما در مورد «پاپت» می‌پرسیدند و کنجکاوانه به دنبال ادامه داستان بودند.

(خنده) وقتی این شوخی‌ها را می‌کردید، تن منوچهر هادی می‌لرزید!
(خنده) دیدم شلوغ شده و فقط خواستم کاری کنم که با یک شوخی نظم بهتری توی سالن ایجاد شود. خدا را شکر که عاشقانه به یک کار قابل دفاع و خوب تبدیل شده و مردم تا این حد این سریال را دوست دارند.

در مورد عاشقانه خبر دیگری هم دارید؟
چه خبری؟ (خنده)

مثلا ساخت دوم عاشقانه!
اگر کار به همین شکل پیش رود، احتمال ساخت قسمت دوم عاشقانه هم هست ولی همه اینها در حد حرف است و صحبت خاصی نشده است.

این روزها حسابی ورزش می‌کنید و با توجه به مشغله‌ای که شما دارید، این موضوع قابل توجه است.
راستش را بخواهید من بعد از عاشقانه سیزده کیلو و نهصد گرم وزن کم کردم و خودتان می‌دانید که عاشق ورزش هستم. اما وقتی وارد یک پروژه می‌شوم دوباره دچار ضیغ وقت می‌شوم و کار برایم سخت می‌شود. حسابش را بکنید که من ساعت شش صبح می‌روم سرکار و تا ساعت ۱۸:۳۰ سر لوکیشن هستم. یعنی از وقتی که نور داریم و تا وقتی که نور می‌رود ما سر کار هستیم و تا تعطیل شدن کار و رد کردن ترافیک، من حدود ساعت هشت‌ونیم شب خانه می رسم. از آنجایی که دوباره باید ساعت شش صبح سر کار باشم، انجام بعضی کارها برایم خیلی سخت می‌شود. ولی با تمام این حرف‌ها من تلاش خودم را می‌کنم.

جدا از اینها شما برای کار موسیقی‌تان هم حسابی وقت می‌گذارید.
بله….. من عاشق موزیک هستم و به‌زودی قطعه جدیدی را با تنظیم مسعود جهانی منتشر می‌کنم. خدا را شکر که کارها مورد توجه مردم قرار گرفته و هواداران آن را دوست‌ داشتند.

در مورد کنسرت مردادماه نمی‌خواهید صحبت کنید؟
به امید خدا هشتم شهریورماه یک کنسرت خوب و بزرگ با آهنگ‌های جدید خواهیم داشت که امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیرد.

والیبال چی؟ هنوز والیبال بازی می‌کنید؟
والیبال را خیلی دوست دارم ولی به دلیل مشغله‌های زیادی که دارم خیلی به والیبال نمی‌رسم. البته گه‌گاه جمعه‌ها والیبال بازی می‌کنم و یک فکرهایی هم در سر دارم.

چه فکرهایی؟
یک فکرهایی دارم که دوباره تیم والیبال هنرمندان را راه بیندازم که البته این فقط در حد یک ایده است و خیلی جدی نیست.

در مورد تیم‌ملی والیبال و تورنمنت اخیری که در آن حضور داشتیم، چه صحبتی دارید؟
به نظر من والیبال تا حدودی ورزش قابل پیش‌بینی است که البته پیش‌بینی آن خیلی سخت است. با تمام این‌ها وقتی یک تیم سه،‌ چهار پوئن جلو می‌افتد، کار خیلی سخت می‌شود و جبران کردن آن کار راحتی نیست. ما نمی‌توانیم در این اتفاق کسی را مقصر بدانیم چون بچه‌ها به اندازه کافی زحمت کشیدند و تلاش خودشان را کردند. من از سعید معروف عزیز تشکر می‌کنم و به بچه‌های والیبال خسته نباشید می‌گویم و این را مطمئن هستم که بچه‌ها می‌توانند مثل قبل افتخارآفرینی کنند. به هر حال بازی و مسابقه شرایط خودش را دارد… گاهی این وری می‌شود و گاهی هم آن طرفی.

وقتی تیم‌ملی در فوتبال ایران به جام‌جهانی صعود کرد، در صفحه اینستاگرامت پست گذاشتی و از تیم‌ملی تقدیر و تشکر کردی.
یعنی چه؟! مگر می‌شود که به‌خاطر این تیم ملی و صعود به جام‌جهانی خوشحال نشد؟!

می‌خواستم بدانم که با این شلوغی، توانستید بازی‌ها را ببینید یا اینکه فقط یک پست گذاشتید؟
تا جایی که توانستم بازی‌ها را دیدم و دنبال کردم. تیم‌ ملی فوتبال هم بچه‌های دوست‌داشتنی و خوبی دارد که من همه‌شان را دوست دارم. بازیکنان خوبی مثل کریم انصاری‌فر که یک جور دیگر برای من عزیز است. بازیکنان ارزشمندی مثل دژآگه و قوچان‌نژاد که همگی برای سربلندی ایران زحمت می‌کشند و تلاش می‌کنند.

پس این تیم ملی را حسابی دوست داشتی؟
به نظر من سبک این تیم‌ملی باتیم‌ملی که قبلا داشتیم، فرق می‌کند.

کدام را بیشتر دوست دارید؟
هر کدام جذابیت‌های خاص خودش را دارد و مهم اینکه همه عزیزان برای صعود به جام‌جهانی و سربلندی ایران تلاش کردند. تیم‌ملی قبلی اسطوره‌هایی را به‌وجود آورد که همگی عزیزان من هستند و با خیلی از آنها دوست هستم. اما سبک این تیم‌ملی با آن تیم فرق می‌کند. این تیم ملی با سبک دیگری بازی می‌کند که فکر می‌کنم بهتر نتیجه می‌گیرد. البته من بلد اینکار نیستم و چون تخصص فوتبالی ندارم، شاید نقد درستی نمی‌کنم. اظهارنظرهای من فقط آن چیزی است که می‌بینم و در ماجرا نیستم.

صعود به جام‌جهانی فوتبال توانست حال رضا گلزار را خوب کند؟
بله… واقعا ذوق کردم و از همه عزیزان به‌خاطر این موضوع تشکر می‌کنم. همین است که الان سرمان با این تیم بالاست و به جام‌جهانی نگاه می‌کنیم. امیدوارم که تیم‌ملی در جام‌جهانی هم بدرخشد و بتواند دل مردم را شاد کنند.

تا الان حدود چهار ساعت است که در بین دوستداران‌تان محاصره هستید و «حتما آنها متوجه اهمیتی که به هواداران‌تان می‌دهید، هستند.
قطعا برگزار کردن چنین مراسم‌هایی شرایط سختی خاص خودش را دارد و به همین دلیل از سینما مگامال تشکر می‌کنم و خوشحالم که یک مجموعه سینمایی دیگر به به سینماهای ما اضافه شد. من امیدوارم که برای برنامه‌های بعدی حتی مراسم‌های بهتر و منظم‌تری را برگزار کنیم و البته در این مورد به آقای سعیدی‌پور کمی غُر زدم (خنده) در مورد گلزاری‌ها و عزیزانی که زحمت کشیدند و تشریف آوردند هم جز تشکر و تقدیر حرفی ندارم. همان‌طور که خودتان دیدید و تصویر گرفتید، ما امشب میزبان عزیزانی بودیم که شاید شانزده، هفده‌سال است که آنها را می‌شناسیم و خدمت‌شان ارادت داریم. همان‌طور که گفتید جدا از این عزیزان، گروه و رده سنی دیگری هم به جمع گلزاری‌ها اضافه شدند که بسیار جوان‌تر هستند. این برای ما یک دنیا ارزش دارد و امیدوارم که بتوانم با انجام کارهای خوب آنها را از محمدرضا گلزار راضی نگه‌ دارم.

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 60905 و در روز دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶ ساعت 17:25:10
2024 copyright.