به گزارش سینماسینما ،شادمهر راستین، معمار و فیلمنامه نویس در گفتگو با اسکان نیوز گفت: سود اقتصادی می تواند نگاه عقیدتی برخی نهادها که سینماهای قدیمی تهران در مالکیت آنها قرار دارد را تغییر دهد، او معتقد است: سینماها می تواند خود به تنهایی بدون آن که اکران فیلم ها برای آنها سودی داشته باشد ،به مرکزی سودآور تبدیل شودند . با او درباره احیای سینماهای قدیمی گفتگوی کوتاهی کرده ایم:
برنامهریزی برای احیای سینماهای لالهزار با وجود تلاشهای بینتیجه سالهای گذشته، سرانجامی داشته باشد؟
برای لالهزار باید واقعبینانه برنامهریزی کرد. منظور از احیای لالهزار، لالهزار دههی ۵۰ نیست بلکه منظورمان لالهزار دهه ۳۰ است. در دهه ۵۰ این خیابان خاطرات خوبی ندارد و آنها که مخالف احیا هستند، منظورشان احیای لالهزار دهه ۵۰ است. در حال حاضر کاربریها در لالهزار هم عوض شده، مسافرخانههای ناصرخسرو از بین رفته است و دیگر این خیابان که زمانی انبار صنف الکتریکیها بوده، رونق سابق را ندارد. در این خیابان الکتریکیها دو گروه هستند؛ آنها که از واحدهایشان به عنوان انبار استفاده میکنند که خودشان پیشنهاد دادهاند مثل بازار موبایل یا بازار مبل از شهر خارج شوند و حاضر هستند مغازههایشان را واگذار کنند یا تغییر کاربری دهند. گروهی نیز محصولات برقی خانگی دارند که آنها نیز حضور در مکانی که در دو طرح ترافیکی واقع است، برایشان دشوار است. بنابراین سندیکای آنها آمادگی دارند که هم از این مکان بروند و یا مغازهها تغییر کاربری دهد.
سینماهای این محدوده نیز متعلق به بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و حوزه هنری است و چون درآمدی ندارند، دوست دارند این سینماها را به کسانی بفروشند . برای آنها مبنای اقتصادی، مهمتر از مبنای فرهنگی است و معتقدند کار فرهنگی آنها، کار سینماداری نیست و کارهای دیگر است .
اما اگر سینماهای این مکان احیا شود و به درآمدزایی بیفتد، آنها نیز به جای فروش سینماها و تبدیل آن به پاساژ، به دلیل همان نگاه اقتصادی، سینماها را حفظ میکنند. این یک زنجیره است. نگاه به لالهزار، نگاه آنی نیست. خانه هنرمندان نیز در دههی ۶۰ پادگان بوده اما در دهه ۷۰ به خانه هنرمندان تبدیل شد، طبقه بالای آن در ابتدا خالی بود و به انجمنها داده میشد اما حالا تا شعاع دو کیلومتری این ساختمان، به مرکز فرهنگی تبدیل شده است؛ این یک برنامهریزی ۲۰ ساله است که باید گامهای ابتدایی آن برداشته و به تدریج تکمیل شود. مهمترین اقدام، واگذاری آن به بخش خصوصی و دادن اعتبار و تسهیلات است تا آنها خودشان به همراه کارشناسان میراث، معماری و شهرسازی، لالهزار را احیا کنند و نگاهمان باید این باشد که قدم به قدم لالهزار را تصرف کنیم.
این سینماها می توانند آن سود مورد انتظار این نهادها را کسب کنند ؟
مجموعه اسنادی که در سینما«ایران» است، به اندازه موزه سینماست. بر فرض آنکه در این سینما فیلمی فروش نداشته باشد اما خودِ سینما و فضایی که مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، قابلیت درآمدزایی دارد. صاحبان سینما از هزینهبر بودن سالنهای سینما نگرانند اما باید فضا را به گونهای طراحی کنیم که در طول زمان، به سمت افزایش ارزش افزوده برویم؛ موضوعی که در خانه هنرمندان مشاهده میکنیم، خانههایی که در اطراف این خانه وجود دارد، گرانتر از خانههای این محله است بنابراین باید طراحی فضاها به گونهای باشد که این سینماها خود سودآور باشند.
در جایی از انبار سینما خورشید و یادگاری هایی که در آن پیدا کرده اید گفتید دقیقا در این سینما چه آثاری وجود دارد ؟
سینما خورشید انبار سایر سینماهای لالهزار است. پیش از این اتحادیه سینماداران در سینما خورشید که رفت و آمد کمتری داشت، جمع میشدند، بنابراین تمام مدارک سینماهای لالهزار در سینما خورشید است؛ اسناد دوران طلایی سینماهای لالهزار و فیلمهای دهه ۳۰ از «گلنار» تا تهبرگهای بلیت فیلمهای آن دهه. آن زمان مبنای تسویهحساب صاحبان سینما و صاحب فیلم، همین تهبرگها بوده و حکم اوراق بهادار را داشتند.
آیا نهادی که رادیو سیتی را در مالکیت دارد با شما همکاری می کند که مثلا خاطره این سینما در دهه سی زنده شود ؟
بحث مالی و درآمدی بر موضوعات عقیدتی تقدم دارد. نگاه اقتصادی به سینما مقابل سایر تفکرات قرار میگیرد. زمانی حوزه هنری میگفت در سینماهایش فیلمهایی که بر اساس عقیدهاش نباشد، اکران نمیکند اما در حال حاضر فیلمهایی که بفروشد و چرخ اقتصاد آنها را بچرخاند، در این سینماها اکران میشود؛ بنابراین نگاه عقیدتی با گردش اقتصادی در سینما عوض میشود.