مراسم یادبود و سومین روز درگذشت عباس کیارستمی عصر سهشنبه ۲۲ تیر ماه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برپا شد.
به گزارش سینماسینما، این مراسم که به همت خانه سینما، گروه سینمایی هنر و تجربه و خانواده عباس کیارستمی برگزار شد با اجرای علیرضا شجاعنوری و در ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه آغاز شد. مراسم بگونهای پیشبینی شده بود که خانمها در طبقه بالا و آقایان در طبقه همکف نظارهگر برنامه باشند.
پیش از آغاز مراسم شاگردان و دوستداران عباس کیارستمی که مسئولیت نظم مراسم را بر عهده داشتند با پوسترهای عباس کیارستمی از مردم که مشتاقانه به مراسم آمده بودند پذیرایی میکردند. به غیر از سالن مرکز همایشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که برای این مراسم آماده شده بود محوطه حیاط کانون نیز با چیدمان صندلی و ویدئو پروژکتور برای نشستن دوستداران این فیلمساز شهیر ایرانی آماده شده بود.
سینماگران زیادی به این مراسم آمده بودند. رضا کیانیان جلوی در ورودی حیاط کانون به حاضرین خوشآمد میگفت و دوستان دور و نزدیک عباس کیارستمی مغموم و ناراحت از دست دادن دوست و همکارشان یک به یک وارد سالن میشدند.
مراسم وقتی آغاز شد که علیرضا شجاع نوری پشت تریبون رفت و گفت از عباس کیارستمی گفت. از اینکه همه دوستانش چقدر او را به خود نزدیک میدانستند و از طرفی هم همه آنها خاطرات مشترکی با او دارند.
شجاع نوری گفت: هیچ خوشحال نیستم در این مجلس در خدمتتان هستم و دیدن شما به بهانه از دست دادن عزیزی است که هر لحظه بیشتر غیبتش را در اطراف خود احساس میکنم. میدانم همه شما همین غم را دارید.
وی ادامه داد: هدف ما برگزاری مراسم یادبود برای هنرمندی است که مثل هیچ کس نیست اما کارهایش از همه شاخصتر است.
این هنرمند با اشاره به برنامهی یادبودی که برپا شده و هنرمندان حاضر گفت: با یاد او دور هم جمع شدهایم تا کمی دل خود را آرام کنیم،چرا که او شاد است و ما از نبودنش غمگین هستیم.
بعد از آن قاری قرآن آیاتی از کلام الهی را قرائت کرد تا مراسم به صورت رسمی آغاز شود.
بعد از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید علیرضا شجاعنوری باز هم پشت تریبون آمد و از رسم ژاپنیها در مراسمهای یاد بود گفت. گفت قرار نیست در این مراسم مثل مراسمهای مرسوم و طبق روال سابق رفتار کنیم. قرار را بر این گذاشت تا میکروفن در سالن بچرخد و دوستان و همکاران عباس کیارستمی از او بگویند. اول از همه نوبت به بهمن فرمانآرا رسید. دوست و یار دیرینه کیارستمی که در چندین اثر با هم همکاری داشتند. گریه نمیگذاشت فرمانآرا صحبت کند. حال او مساعد نبود. به اصرار شجاع نوری میکروفن را گرفت. گفت: قرار ما این نبود.
شجاع نوری گفت: مگر قرار ما این بود که عباس الان در میان ما نباشد؟ قرار نبود عباس برود. از او برایمان بگویید آقای فرمانآرا.
با این حال او نتوانست زیاد سخنی بگوید و گریست و فقط قسمتی از یکی از شعرهای کیارستمی را خواند: «من از زبان بیزارم، از زبان تلخ، از زبان تند بیزارم، از دستور و کنایه بیزارم، با من به اشاره صحبت کن»
نوبت به داریوش مهرجویی رسید. مهرجویی که زمان تلاوت قرآن کریم یک لحظه گریهاش بند نمیآمد میکروفن را گرفت تا از عباس بگوید. اما شبیه یک آتشفشان خشم با فریاد و خشم و لرزش بدن صحبت کرد.
او در سخنانی بی سابقه گفت: ۳ روز نخوابیدهام. اندوه عمیقی را تجربه میکنم که در زندگیام بی سابقه است. آنقدر از حادثهای که حاصل سهلانگاری، ندانمکاری و بیمسئولیتی جراحانی است که کیارستمی را کشتند عصبانیام که نمیدانم چه بگویم! وظیفه ما سینماگران، وزارت ارشاد و قوه قضاییه است تا کسانی که این گوهر را کشتند محاکمه کنیم.
این فیلمساز اضافه کرد: جراحی که سوگند کرده جان آدمها را نجات دهد با بی مسئولیتی جان آدمها را میگیرد. آنقدر عصبانیام که نمی توانم حرفهای قشنگ بزنم. از بی مسئولیتی و حقارتی که گریبانگیر ما شده عصبانیام. جراحان ما در ۸ سال گذشته بهترین عملهای جراحی را انجام دادند اما عباس دو هفته پیش زنده بود و میخندید و ما باید پزشکانی را که باعث مرگ او شدند محاکمه کنیم.
در میان فریادهای با خشم و گریه مهرجویی از قسمت زنان صدای گریه به گوش میرسید. وقتی مهرجویی از پزشک مقصر و سهل انگار با لفظ احمق یاد کرد یکی آن وسط فریاد زد: این پزشکای احمق.
در ادامه سیروس الوند دیگر فیلمساز حاضر در برنامه نیز گفت: با تعریفی که از عارف داریم کیارستمی عارف روزگار ما بود.او سپس غزلی از مولانا را به کیارستمی تقدیم کرد.
هوشنگ مرادی کرمانی نیز در سخنانی گفت: خوشحال نیستم که اینجا حضور دارم. هنرمندی بزرگ، خلاق و دوستداشتنی را از دست دادهایم.
این داستان نویس با بیان خاطرهای که کیارستمی برایش تعریف کرده بود، افزود: او هرگز خود را تکرار نکرد. همیشه خلاق بود و راه های نرفته را رفت که دیگران جرات رفتنش را نداشتند و این کار بسیار دشوار بود.
مرادی کرمانی افزود:کیارستمی همیشه میگفت بسیار خوشبختیم چون کارمان را دوست داریم بنابراین هرچند او از بین ما رفته اما تازه کارش شروع شده،فکر او و فیلمهایش در میان ماست. همچنان که بسیاری هنرمندان همچون سهراب سپهری، فروغ یا صادق هدایت بعد از مرگشان میان مردم مطرح شدند. همه ما میمیریم. هنرمندان هم میمیرند اما هنرشان میماند.
شادمهر راستین دیگر هنرمندی بود که با خواندن قطعه شعری گفت: همه هنرجویان کارگاههای کیارستمی میگفتند ما در این کارگاهها سینما یاد نگرفتیم بلکه زندگیکردن را یاد گرفتیم. امیدوارم برای این هنرمند جهانی برنامههایی در سطح بین المللی داشته باشیم.
عادل فردوسیپور دیگر چهره حاضر در برنامه نیز در سخنانی درباره کیارستمی گفت: علاقه نداشتم در این جمع حضور داشته باشم چرا که انسانی بزرگ و خلاق را از دست دادهایم. درگذشت او اتفاق تلخی بود اما امیدوارم سنگ بنایی باشد تا از این به بعد حواسمان به چهرههای ماندگارمان باشد. ما آقای کیارستمی را خیلی مفت از دست دادیم. میشد او همچنان در کنار عکسهایش حضور داشته باشد.
فردوسی پور با اشاره به یکی از تیترهایی که درباره کیارستمی زده شده بود افزود: عنوان سال ۱۳۱۹ تا بینهایت برازنده ایشان است.
حبیب رضایی نیز در جملات کوتاهی گفت: از بزرگانمان میخواهم نروند. ما را تنها نگذارند چون دنیا بدون آنها جای ترسناکی میشود.
رخشان بنیاعتماد دیگر هنرمندی بود که از او خواسته شد درباره کیارستمی سخن بگوید اما او به جای صحبت کردن پیشنهاد کرد حاضران به احترام کیارستمی یک دقیقه سکوت کنند و در این فاصله یکی از اشعار کیارستمی روی پرده نقش بست.
مهناز افشار نیز که متاثر شده بود تنها به بیان این جمله بسنده کرد که من از ایشان انسانیت و معرفت را یاد گرفتم و آن را ادامه خواهم داد.
نیکی کریمی نیز به جای بیان خاطره یکی از اشعار مورد علاقه کیارستمی را خواند: « مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی که من قرار ندارم که دیده از تو نشانم»
پیش از آنکه میکروفن به سمت دیگر سالن برود و قبل از آنکه کلیپی از مراسم استقبال از پیکر عباس کیارستمی پخش شود نیکی کریمی میکروفن را به دست یکی از دوستان قدیمی کیارستمی داد. خانم سرشار که در میان گریه از خوبیها و رفتار نیک کیارستمی گفت.
در ادامهی این مراسم، فرشته طائرپور نیز گفت: برخلاف دوستان با همه حال خرابم بسیار خوشحال و مفتخرم که در این جمع حضور دارم چون شرکت در مراسم بدرقه و بزرگداشت آقای کیارستمی خود موهبتی است.
وی با اشاره به تفکیک جنسیتی برنامه افزود: دلم میخواست به این موضوع اعتراض میکردم اما به احترام دوستان که حتما دلایلی دارند و از آنجا که نمی خواهم در مجلس بزرگداشت مردی که شیرین بود حرف تلخی بزنم، از این موضوع میگذرم.
طائرپور سپس به نمایندگی از شورای سیاستگذاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان یادداشتی را قرائت کرد.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در میانههای برنامه وارد سالن شد. قاری قرآن مجدد پشت تریبون قرار گرفت و آیاتی از سوره الرحمن را را قرائت کرد. پس از آن کلیپ دیگری از عباس کیارستمی پخش شد.
محمدعلی سجادی دیگر فیلمساز حاضر در برنامه نیز گفت: زندگی و دیگر هیچ. اما پرسشم این است آنچه آقای مهرجوییگفت و این تلخی که بر جان ما تحمیل شده چرا اتفاق افتاده است؟ اما از عباس کیارستمی آموختم باید صبور بود و بدیها را تحمل کرد. با این حال نمی دانم اگر درباره خودش چنین میشد چه برخوردی میکرد.
بیژن بیژنی نیز به بیان این جمله پرداخت که هیچ هنرمندی این روزها نمی تواند غمگین نباشد. عباس کیارستمی «بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افقهای باز نسبت داشت».
در ادامه برنامه محمد بزرگنیا دیگر هنرمند فیلمساز نیز با ابراز تاسف فراوان از درگذشت کیارستمی گفت: سالهاست این پرسش ذهنم را مشغول کرده که چرا نخبگان و گوهرهای ارزشمند خود را از دست میدهیم. چرا قدر امثال کیارستمی را نمی دانیم و او را وامی داریم جای دیگری و نه در کشور خودش فیلم بسازد. او کسی بود که چیزهایی را می دید که ما نمیدیدیم. ستایشگر زندگی بود و مناعت طبع داشت. هیچ آدمی بزرگ نمیشود مگر اینکه ظرفیتش را داشته باشد. مرام و روش کیارستمی بود.
خسرو سینایی دیگر فیلمساز حاضر در برنامه نیز گفت: جایش همیشه خالی خواهد بود. گنجی بود و گنج را در دل خاک پنهان میکنند تاماندگار باشد. سالهاست نام او بر کتیبه فرهنگ و هنر کشورمان و کل جهان نگاشته شده و تا سالهای دور خواهد درخشید.
گلی امامی مترجم نیز در جملات کوتاهی گفت: ۳ روز است هیچ یک از دوستان کیارستمی از او غافل نبودهاند و تصور ندیدنش برای ما دشوار است.
اکبر عالمی نیز با خواندن چندین قطعه شعر افزود: سفری دور رفته اما در قلب همه ماست.
ابوالحسن داودی نیز با بیان اینکه مرگ بسیار نزدیک است ادامه داد: همه ما طوری از مرگ میگوییم که انگار از ما دور است در حالی که بسیار به ما نزدیک است اما چرا این حرفها را فقط در مراسم تشییع جنازه میزنیم؟ اجازه دهید کیارستمی دنیای جدیدش را تجربه کند چون همه ما باید این دنیا را تجربه کنیم.
دکتر نصراله پورجوادی آخرین سخنران این برنامه بود که با اشاره به شیوه فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یادآور شد: در این کانون آزادی افکار بود که باعث شد، اشخاصی مانند کیارستمی و نسلی که او به آن تعلق داشت، پرورش یافتند. امکان کار پیدا کردند و منشأ اثر شدند.
وی ادامه داد: کار کیارستمی نشان دادن شکوه ایران به وسیله سینما بود. دولت همواره از طریق رایزنیهای خود هر سال میلیونها دلار و یورو خرج میکند تا نشان دهد ایران دارای تمدن است و با کشوری مانند عربستان فرق دارد اما کیارستمی بدون اینکه ریالی بودجه دولتی بگیرد، با فیلمهایش برای کشورش آبرو خرید. فیلمهای او درباره جنگ نیست بلکه درباره طبیعت ایران و ایرانیان است. او در آثارش چیز غریبی نشان نمیدهد اما ما را به تامل وامیدارد. کیارستمی طبیعت هر روزه ما را با هنر خود پیش چشم ما و جهانیان میآورد.
در این برنامه چندین کلیپ درباره آثار کیارستمی، بخشی از عکسهای او، برگزاری مراسم یادبودش در موزه سینما، مراسم استقبال از پیکرش در فرودگاه امام خمینی (ره) و نیز مراسم خاکسپاریاش پخش شد. همچنین پیام ژان کلود کاریر با ترجمه و صدای نهال تجدد پخش شد.
از جمله هنرمندان حاضر در این برنامه میتوان به هنرمندانی همچون رضا میرکریمی، رضا کیانیان،سیفالله صمدیان، داریوش مهرجویی، بهمن فرمان آرا، خسرو سینایی، صدیق تعریف،نیکی کریمی،رخشان بنیاعتماد، فرشته طائرپور، مهناز افشار،ابراهیم مختاری، بایرام فضلی،سیروس الوند،همایون اسعدیان، منوچهر شاهسواری، غلامرضا موسوی، شادمهر راستین، رضا ناجی،محمد علی سجادی، محمد سریر،محمد اطبایی،اکبر عالمی، حبیب رضایی، محمد زرین دست، جمشید گرگین، شمس لنگرودی، فرزاد موتمن، فرهاد توحیدی،کامران ملکی، محمود کلاری، محمد ساربان، جعفر والی، پوری بنایی، مریلا زارعی مهدی نادری و…. اشاره کرد.