سینماسینما: حبیب احمدزاده با همراهی گیزلا سینایی و پرویز پرستویی بیستمین پارک بازی کودکان در منطقه شعیبیه خوزستان را افتتاح کردند و به یاد زحمات خسرو سینایی در آن منطقه، این پارک را به او تقدیم کردند.
یادداشت حبیب احمدزاده را در این باره میخوانید:
امروز هفتمین روز خاکسپاری مرحوم استاد خسروسینایی است. عقلا میگویند که بعضی وقت ها شما خودتان را با دنیا وفق می دهید و بعضی وقت ها این دنیاست که خودش را با شما هماهنگ میکند.
از قبل همگی قرار داشتیم که دوشنبه سیزده مرداد ماه به شعیبیه رفته تا در مراسم خودمان درست کردنی برای خودمان در جشن اتمام نصب بیستمین و آخرین پارک بازی شعیبیه شرکت کرده و بدون تعارف کردن کلنگ روبان دار به همدیگر و خدم و حشم و تنها در سکوت مطلق خبری گروه نصب پارک بازی ها در غیزانیه را هم شروع کند.
ولی ماجرای تلخ دو سه روز قبلترش حتی کار را تا نزدیک لغو و تعطیلی مراسم کشاند و آن هم بار کشیدن از دنیای رفیق بزرگمان استاد سینایی بود و خاکسپاری غریبانه اش درست عصر روز قبل از پرواز. مراسم خاکسپاری استاد سینایی برگزار شد و دیگر هیچ دلیلی برای ماندن در تهران نداشتیم. همگی بدجور در حال و هوای استاد بودیم و لباس هایمان هم یکدست سیاه. همان دیروزش در راه بازگشت از سر مزار، صحبت زحمات و همکاری همیشگی استاد و خانواده اش با جشنواره شاد دانش آموزی در مناطق محروم نقل مجلسمان شد. استاد سینایی فیلم هایش را در سالنهای ورزشی روی پرده ای از جنس بنر به بچه های عرب ساکن روستاهایی نشان میداد که هرگز روی پرده فیلم ندیده بودند و گیزلا همسرش به رایگان قلم نقاشی به دست دختران محروم همان جا میداد تا ذهنیتی مبهم از افکارشان را بصورت نقاشی رنگ و روغن روی بوم پیاده کنند و سمیرا دخترشان تمرین و آموزش تئاتر و نمایش با این دختران کار میکرد حتی در حسینیه روستا که واقعا این آخری بس بوالعجب کاری بود.
به هر حال بیست برای ما شاگرد تنبل ها همیشه بهترین است.
پس به یادش و بهتر بگوییم از سویش، با جان و دل بیستمین پارک بازی شعیبیه ر ا به کودکان این منطقه از سرزمینمان تقدیم کردیم تا هم استاد از این غریو شادی بچه ها بالاتر از هر دعایی بی گمان خوشحال و خوشحالتر شوند و هم ثواب شاد کردن کودکان در آسمانها موجب فخر و مباهاتش در میان فرشتگان خدا شود.
خلاصه کاری کنیم که دنیا و آخرت بخاطر استاد با همین خوبی های کوچک با هم هماهنگ تر شوند. وگرنه منفعل و بد نگریستن به جهان که کاری ندارد.
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
استاد سینایی در بهشت ما را هم دعا بفرما. آمین یا رب العالمین