به گزارش سینماسینما، داریوش فرهنگ در یادداشتی به یاد ناصر تقوایی نوشت:
عدالت در گور خفته ست؟
روزگار غریبی است
این چه هنگامهای است که هر ساعت و روز باید به انتظار خبری زشت و جانکاه برای از دست دادن «نازنینان» سینما باشیم؟
امروز قرعه به بام کسی افتاد که از بزرگان سرشناس و برجسته ادبیات و سینما بود. ناصر تقوایی را میگویم.
سه چهار سال پیش یادداشتی با عنوان: اهمیت تقوایی بودن، نوشته بودم و هرگز فکر نمیکردم تازیانه کریه زمانه بهاین زودی بر تن و جان سینما و ما بخورد.
مشتی ادم بی قواره در اندازهای بسیار بسیارکوچک برای دیگران تصمیم میگیرند چه کسی چه چیزی بنویسد یا ننویسد؟ چه فیلمی بسازد یا نسازد؟ چه شعری بسراید یا نسراید و….
روزگار غریبی است.
تاریخ به تجربه نشان داده تحمل آدمهای بزرگ را ندارد.
چه کشیده اند بزرگان و خردمندان از دست بی خردان.
بزرگان ما یا ناخواسته کوچ کردهاند. یا خانه نشین شدهاند تا دق کنند و بمیرند…و..
تقوایی هرگز تن به رسم زمانه و سانسور نداد.
پاکیزه زیست؛
و پاکیزه ساخت و پاکیزه ماند.
مگر تا چند سال پیش تقوایی زنده بود که حال مرده باشد؟ هنرمند که نتواند در زمانه خودش کار کند قبلا مرده.
قرعه بعدی بنام که افتد..
روحش شاد و خودش و کارش جاودان.