سینماسینما، ساسان گلفر
مردن از قرار معلوم این روزها علاوه بر دغدغه به مشغله مهمی برای مردم و بهویژه جامعه هنری ما بدل شده، چون علاوه بر انواع فیلمهایی که مرگ در عنوانشان خودنمایی میکند و چندین موردش همین اواخر در اکران سینمای هنر و تجربه ما به روی پرده رفته، در همین یکی دو ساله اخیر چند عنوان فیلم کوتاه و بلند و نمایش صحنهای با عنوان «تو مشغول مردنت بودی» به نمایش درآمده که البته داستانهایشان متفاوت بوده است. ظاهرا فیلم بلند «تو مشغول مردنت بودی» به کارگردانی مجتبی اسپنانی که در سال ۹۴ تولید شده و الان بعد از چهار سال به اکران سینمایی رسیده، یکی از قدیمیترین فیلمهایی است که با این عنوان ساخته شده.
سیمین قصد دارد خواهر جوان دانشجویش را در خوابگاه دخترانهای در شهرستان از دردسری که در آن افتاده است، نجات دهد. خواهرش پیشتر برای حل مشکل با پزشکی که مجوز طبابتش لغو شده، تماس گرفته و او قرار عمل جراحی غیرقانونی را لغو میکند، اما بعد که متوجه میشود چارهای از این کار نیست، مشکلات تازهای را مقابل خود و خواهرش میبیند.
این فیلم ویدیویی تقریبا ۸۰ دقیقهای به عنوان یک اثر تجربی از چند جنبه قابل توجه است. کادر بیش از حد عریض انتخابشده برای فیلم که کمی عریضتر از آثار پرده عریض کلاسیک و در حد یک به پنج انتخاب شده، تاکید بیشتری بر جنبه سینمایی و دوری از مدیوم تلویزیون گذاشته و با تاکید بر لانگشات و اکستریم لانگشاتها سیطره فضا بر شخصیتها و در اصطلاح جامعهشناختی، سیطره ساختار بر فرد را بهخوبی به نمایش میگذارد، اما با توجه به رواج پردههای کوچک نمایش و مخصوصا صفحههای تصویر کوچک گاهی از لحاظ تشخیص کنش روی پرده مشکلآفرین میشود. مشکل تشخیص کنشها را گزینش تصویر سیاهوسفید تا حدی تشدید میکند، اما در مقابل نورپردازی پرکنتراست و در نماهای داخلی و شب، نور رامبراند جلوههای زیبایی در تضاد سیاهی مطلق و سفیدی سرد یخزده به وجود میآورد که درونمایه را برجسته میکند و در نماهایی کادربندیهایی فوقالعاده ماهرانه، جذاب و بامعنا را به نمایش میگذارد. «تو مشغول…» از لحاظ مضمون و داستان و فضا بهشدت یادآور و وامدار «چهار ماه، سه هفته و دو روز» کریستین مونجیو است و گرچه آکروماتیک سیاهوسفید را جایگزین رنگهای چرک و مرده کرده تا همان حس فضا را بیافریند، بیش از همه در کاربرد افکتهای صوتی به فیلم رومانیایی نزدیک میشود و تداعیهای معنایی را میآفریند. بازیهای این فیلم واقعگرا گرچه در القای حس کلی و شخصیتها در این فضای تیره و تار موفق عمل میکند، اما بیشتر میتوان آن را یکنواخت و بدون اوج و فرود دانست و این کاستی بیشتر به فیلمنامهنویس برمیگردد که نوآنس کمتری در اختیار بازیگرانش گذاشته. در مجموع «تو مشغول مردنت بودی» را میتوان فیلمی کاملا برازنده عنوان تجربی و اکران هنر و تجربه دانست.
منبع: ماهنامه هنروتجربه