سینماسینما، آتوسا اسکویی
در این قیل و قال هایی که بلند است و مطالبی که اکثرا به آن مشغولند، این مطلب به طرز عجیبی فقط و فقط به یکی از مهم ترین دغدغه های بشریت پرداخته است!
دغدغه ی خوردنی ها که به نظر می رسد نه به دبیری خاص نه به داور یا عضو هیات انتخاب خاصی مربوط باشد، دغدغه ی مهم و حیاتی “چی بخورم؟” که اولویت وجودیش از هر هنری حیاتی تر است و شاید تنها نکته ی مشترک بین این طرفی ها و آن طرفی ها و حتی وسطی ها باشد!!
اتفاقی خوشایند و حیاتی که از روز ازل تا ابد با ما انسان ها و البته حیوانات و نباتات!! بوده و هست و خواهد بود.
وقتی خوره های فیلم به فکر نوشتن از خوردنی های به نمایش درآمده در فیلم های یک جشنواره بیفتند، نتیجه ی کار می شود این پرونده نسبتا مفصل غذایی سینمایی که نگاهی دارد به صحنه های خاصی از فیلم هایی که به تازگی دیدیمشان. این مطلب بدون کمک های همکاران خوب و خوش ذوقم پدرام عبهر، شیرین و نسیم احدزاده و امیرعطا جولایی ممکن نبود.
ترتیب فیلم ها بر اساس حروف الفبا است و از هرگونه ابراز و اظهار نظر در موردشان به شدت پرهیزشده، چون این مطلب فقط و فقط مخصوص غذاهای فیلم هاست و نه قضایایشان!!
بسم الله!
آباجان/ هاتف علیمردانی
غذاى نذری و غذای صلح آفرین و آشتى کنان.
آزاد به قید شرط / حسین شهابى
غذاهاى ایرانى (پلو وخورشت) و سرخ کردن بادمجان.
آذر/ محمد حمزه ای
پیتزا و همبرگر
اسرافیل/ آیدا پناهنده
ماکارونی، ماکارونی و ماکارونی.
کمی سبزى خشک کردن، مقادیری گل گاو زبان و باز در فقدان تخم مرغ، ماکارونی!
انزوا /مرتضی علی عباس میرزایی
رستوران و کباب.
خانه و قورمه سبزی و تصاویری از کشیدن پلو و خورشت و تشکر آقای خانه با “به به چه کردی!”.
بعد هم ساندویچ و دل و جگر و نمایش جدا کردن جیگر از سیخ
ائو/خانه/ اصغر یوسفى نژاد
از آغاز تا پایان دنبال خرما و حلوایی هستند که بالاخره هم ما روی پرده نمی بینیمشان.
ایتالیا ایتالیا /کاوه صباغ زاده
پر از غذا، از کنسرو لوبیا گرفته تا غذاهاى ایتالیایى، از پیتزا تا کو کو و ساندویچ به قول خودشان کثیف
بدون تاریخ بدون امضا / وحید جلیلوند
خب جمله اول را به کلی نمی نویسیم چون دلمان نمی خواهد داستان فیلم را لو بدهیم. و به دو صحنه اشاره می کنیم: یکی آن قسمت که عده ای مشغول صبحانه خوردن هستند ولی شخصیت اصلی فقط چای شیرین می خورد و سکانسی هم که مهمان دارند و خانم به آقا می گوید “برو غذا بگیر!”، آقا هم می گوید: “از کجا بیاورم!”
بیست ویک روز بعد / محمد رضا خردمندان
یک لیوان آب، آن هم در ظرف یکبارمصرف و براى فهم آمدن قطار از لرزش ریل و بعد لرزش آب توى لیوان
پشت دیوار سکوت / مسعود جعفری جوزانی
شیرینی، گل گاوزبان به اضافه ی کلوزآپ لیمو! چند تا چایی وکیک تولد.
تابستان داغ/ ابراهیم ایرج زاد
برنج با حباب و بی حباب! تخم شربتی و به دانه مفید برای گلو، سوپ، آب میوه بسته بندى که قاعدتا غیرمفید برای گلو!
یک سرخ کردنی که چون دیدنش میسر نمی شود، فقط می توانیم حدس بزنیم که شاید بادمجان باشد.
نکته ی جالب و آموزنده استفاده ی دودکتر در دوصحنه از ظروف پلاستیکی در دار است، چه گوجه و خیار باشد، چه تنقلات کنار چایی مهم این است که درش بسته بشود! وبالاخره بستنی و حتی قرص کلسیم خارجی!!
تروماى سرخ / اسماعیل میهن دوست
اواخر فیلم یک چایی می دهند دست شخصیت اصلی و بعد هم برای عوض کردن موضوع میوه تعارف می کنند، تازه ظرفش را هم به ما نشان نمی دهند!
زیر سقف دودى/ پوران درخشنده
مقایسه زن سنتى و زن مدرن، ته چین مرغ وآلو و خلاصه پلو و خورشت ایرانی در مقابل پیتزا و پاستای غیرایرانی.
چایى در استکان کمرباریک با لیمو، با عناب از یک سو و فنجان (احتمالا قهوه) از سوی دیگر.
خلاصه چایى و غذا در حد انجام وظیفه اما پیتزا گرم و تازه و خانگى!
خانه دیگرى/ بهنوش صادقی
در یک کلام: بیماری قلبى و غذاى رژیمى.
خوب بد جلف / پیمان قاسم خانی
باز هم تاکید روی غذاهای رژیمی در مقابل غذاهای خوشمزه. شخصیت های دیگر: ساندویچ، آب کرفس، تخمه، غذای کافه با طعم خواب آور و البته اشاره به نوشیدنی های نبایدی و ممنوع.
چراغ های ناتمام/ مصطفی سلطانی
شیربرنج و چایی و پرتقال های ریز آبروبر!
سارا و آیدا / مازیار میری
چند تا کافه، یک صبحانه ای که “جای دیگری گیرت نمی آید”، غذا با طعم عصبانیت، غذا با طعم انتظار!
سد معبر / محسن قرایی
یک سفره ای چیدند و مراسم سفره چیدن را هم دیدیم، ولی هرچه دقت کردیم نفهمیدیم آن پلوی زرد چه بود! و طبق معمول و حاضر در عموم فیلم ها:چایی.
فرارى / علیرضا داوودنژاد
چایى، شیر داغ و کیک، بستنى، قهوه، کافه گلاسه، فلافل، استروگانف و دلمه اش!
کارگر ساده نیازمندیم/ منوچهر هادی
فلافل، خیارشور و گوجه، نان ساندویچی، املت، چایی و غذای شیک منت کشی در سینی که ما غذا را نمی بینیم ولی جام آب آلبالوی کنارش را می بینیم!
کوپال/ کاظم ملایی
پیتزا و سالاد و شله زرد و خورشت و زرشک پلو
گشت ارشاد دو/ سعید سهیلى
ماکارونی و ته دیگ مخصوص. یادی از قورمه و نیمروی زرده طلا بعد غذای بیرون و گرون!
باز هم تاکید بر نوشیدنی های غیرمجاز این بار در جایی شبیه به کافه.
ماجراى نیم روز/ محمد حسین مهدویان
تخمه خوردن تند تند(جایگزین باارزشی برای سیگار)، ساندویچ خوردن در ساندویچى
بعدتر چون ماه رمضان است، خریدن زولبیا بامیه و نه خوردن آن، البته همراه با نیم کیلو تخمه!
مادرى/ رقیه توکلی
صبحانه، نان تازه، تخم مرغ آب پز، نان های سنگک، میوه های رنگی در حوض آبی، فسنجان و تکمیل سفره با گلدان گل!
ویلایى ها /منیر قیدی
صندوق های هویج، پختن مرباى هویجو انواع غذاهای لذیذ دیگر از جمله آش، بسته بندی نقل و آجیل مشکل گشا، شکاندن کله قند، باغچه ای با محصولات ارگانیک شامل بادمجان و ریحان و سبزی های دیگر و البته گل خارخاسک!!
یادم تو را فراموش/ على عطشانى
کوکو و کتلت و نان قلبی، کیک نصفه و البته قورمه سبزی غیر عمد!!
و شاید از همه لذیذ تر کوفته و نان سنگک!
یک روز بخصوص /همایون اسعدیان
لقمه های بزرگ، نوشابه، آب، دلمه آن هم در فلفل دلمه ای های رنگین، غذای عیال درمقابل غذاى بیرون که باعث نفخه!
و امان از آن کارتون خوراکی های مادر که علاوه بر سبزی خشک و …حتی تخم مرغ هم برای جگرگوشه اش سوغاتی آورده!